نسخهای که میبینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۳۰ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان میدهد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۳۰ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
نویسندگان در ابتدای چکیده مقاله خود مینویسند: «رویکرد این تحقیق، مقایسهای بین وحی و شعر است. ابتدا تعریفی از این دو ارائه شده و سپس عناصر و ویژگیهای هر کدام بررسی شده است. بین وحی و شعر تفاوت اساسی وجود دارد؛ زیرا منشأ شعر اعم از الهامالهی است و شامل القائات شیطانی و دالات برخاسته از محسوسات و مشهودات نیز میشود؛ حتی اگر منشأ شعر، الهامالهی باشد، باز هم با وحی تفاوت دارد و تخیل، احساسات و اندیشه شاعر، تأثیر اساسی بر شعر میگذارد. پس از بیان چندین فرق اساسی دیگر میان وحی و شعر از جهت غرض، منشأ، الفاظ و...، در پایان اثبات شده است که وحی دارای ویژگیهایی است که شعر قابل مقایسه با آن نیست، به همین سبب، آشکار میگردد که تشبیه ماهیت و فرآیند وحی به شعر، ناشی از بیتوجهی نسبت به حقیقت آنهاست. نظریه الاهیات سلبی بهعنوان یکی از نظریههای مهم درباره معناشناسی اسما و صفات الهی از دیرباز بین اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است».
نویسندگان در ادامه چکیده مقاله خود مینویسند: «گروهی آن را بهطور مطلق قبول کردهاند و جمعی بهکلی منکر آن هستند. این مقاله، دو پرسش در خصوص این نظریه را بررسی میکند. اولاً، علت رویکرد اندیشمندان به این نظریه چه بوده است و با آن چه مشکلی را حل کردهاند؟ ثانیاً، رویکرد صحیح در قبال این نظریه چیست؟ الاهیات سلبی به چهار نظریه فرعی منشعب میگردد که اگر چه در اصل نظریه با هم مشترکند، در اهداف، انگیزهها، نتایج و پیامدها اختلاف دارند؛ گروهی به سبب دشواری تعقل ایجابی صفاتخداوند، گروهی دیگر به دلیلانکار صفات ذاتی حقتعالی و سومین گروه به قصد تعبیر منطقی صحیح از عینیت صفات با ذات به الاهیات سلبی روی آوردهاند. دیدگاه چهارم هم رویکرد روایات است که به قصد نفی تشبیه، به الاهیات سلبی پرداختهاند. در این پژوهش، سه نظریه نخست نقد شدهاند و نظریه چهارم بهعنوان مفهومی معقول، نه واجب و ضروریالاجراء، تأیید شده است».[۱]