ابومنصور فارسی
مقدمه
از نام، نسب و احوالات شخصی وی اطلاعی در دست نیست، جز اینکه وی را از صحابه و ساکن مهر شمردهاند[۱]. لقب فارسی را سمعانی با کسر راء ضبط کرده است و میگوید: مراد از فارسی، استان فارس با مرکزیت شیراز است و منسوبان به آن را فارسی گویند[۲]. امثال این لقب در میان صحابه و دانشمندان اسلامی بسیار است.
ابن حجر به نقل از دولابی، از ابومنصور نام میبرد، در حالی که در نسخه چاپی الکنی و الاسماء نامی از وی یافت نشد. بر اساس گزارشهای موجود، ابومنصور آدم تندخو و خشکی بود و اطرافیانش وی را به سبب این اخلاق سرزنش میکردند. او در پاسخ به آنان میگفت: این اخلاق را با چیزی عوض نمیکند و از پیامبر خدا (ص) روایت میکرد: "تندخویی بر نیکان امت عارض میشود"[۳]. بخاری او را صحابی ندانسته و حدیثش را مرسل میداند[۴].
دوید بن نافع قرشی اموی شامی دمشقی[۵] از موالیان قریش [۶] راوی اوست [۷]. روایت او را به فرزندش "یزید بن (ابی) منصور" نیز نسبت دادهاند [۸]، وی از ابوهریره روایت دارد [۹][۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۲۶؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۲۰.
- ↑ سمعانی، ج۴، ص۳۰۷.
- ↑ «ان الحدة تعتری خیار أمتی»؛ ابوداوود، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۰؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۲۶؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۸؛ ابن حزم، ص۴۶۲.
- ↑ بخاری، ص۷۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۲۱.
- ↑ مزی، ج۸، ص۴۹۹.
- ↑ ثقفی، ۵۵ / ۱؛ عجلونی، ۳۵۳ / ۱. ثقفی نام وی را دوید آورده است.
- ↑ بخاری، ۷۱.
- ↑ ابن اثیر، ۵۲۹ / ۶.
- ↑ ابن کثیر، ۱۲۹ / ۶.
- ↑ حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابومنصور فارسی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۳۰-۵۳۱.