آیا بشر احتیاج به امداد غیبی دارد؟ (پرسش)
آیا بشر احتیاج به امداد غیبی دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا بشر احتیاج به امداد غیبی دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
پاسخ نخست
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«برخی معتقدند که بشر با پیشرفت علمی و تکنیک و تمدنی که در ظاهر پیدا کرده احتیاج به امدادهای غیبی ندارد. ولی جواب این است که: منشأ انحرافات بشر تنها نادانی نیست تا با پیشرفت علم و تکنیک، انحرافات برطرف شود، بلکه عوامل دیگری نیز منشأ انحرافات بشر است که نه تنها در بشر امروزی باقی مانده بلکه بیشتر نیز شده است. این عوامل عبارتند از: غرایز و تمایلات مهار نشده، شهوت و غضب، افزون طلبی، جاهطلبی، لذت طلبی و بالاخره نفس پرستی و نفع پرستی که همه اینها در بشر امروز موجود است. علم در امروز به صورت بزرگ ترین دشمن بشر در آمده است. علم گرچه چراغ روشنایی است ولی استفاده از آن بستگی به موارد استعمال آن دارد. علم ابزاری برای هدف است نه تشخیص دهنده هدف.
ویل دورانت میگوید: "ما از نظر ماشین توانگر شده ایم و از نظر مقاصد فقیر"[۱]. انسان عصر علم با انسان ما قبل این عصر در اینکه اسیر و بنده خشم و شهوت خویش است هیچ فرقی نکرده است. علم نتوانسته است آزادی از هوای نفس را به او بدهد. علم نتوانسته است ماهیت هیتلرها را تغییر دهد، بلکه علم دست آنها را درازتر کرده و شمشیر را تبدیل به بمب اتم کرده است.
راسل میگوید: "زمان حاضر زمانی است که در آن حسّ حیرت توأم با ضعف و ناتوانی همه را فراگرفته است. میبینیم به طرف جنگی پیش میرویم که تقریباً هیچ کس خواهان آن نیست. جنگی که همه میدانیم قسمت اعظم نوع بشر را به دیار نیستی خواهد فرستاد...»[۲] اگر انسان بر اساس علل مادّی و ظاهری قضاوت کند پی میبرد که این بدبینیها بجاست، فقط یک ایمان معنوی و ایمان به امدادهای غیبی لازم است که این بدبینیها را زایل و تبدیل به خوش بینی کند و معتقد باشد که سعادت بشریت، رفاه و کمال او، زندگی انسانی و مقرون به عدل و آزادی و امن و خوشی بشر در آینده است و انتظار بشر را می کشد.
آری شخص تربیت شده در مکتب الهی میگوید: ممکن نیست که جهان به دست چند نفر دیوانه ویران شود. او میگوید: درست است که جهان بر سر پیچ خطر قرار گرفته است، ولی خداوند همان طور که در گذشته - البته در شعاع کمتری - این معجزه را نشان داده و بر سر پیچ خطر، بشر را یاری کرده و از آستین غیب، مصلح و منجی رسانده است، در این شرایط نیز چنان خواهد کرد که عقلها در حیرت فرو رود ... .
شهید مطهری میفرماید: این اندیشه، بیش از هر چیز، مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلّی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشریّت است»[۳][۴].
پانویس
- ↑ لذات فلسفه، بخش دعوت.
- ↑ امیدهای نو، ص۲.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵-۷.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۳۲، ۳۳.