نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۹ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
این واژه سهبار و در سورههای ﴿﴿ هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ﴾﴾[۱]؛ ﴿﴿ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ﴾﴾[۲] و ﴿﴿ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴾﴾[۳] آمده است. راغب اصل "امّ" را به معنای مادر گرفته که سپس تعمیم یافته و به چیزی که اصل برای وجود چیزی دیگر، یا اصل برای تربیت و اصلاح آن یا آغاز چیزی باشد اطلاق شده است [۴]؛ ولی ابنفارس "اُمّ" را دارای ۴ معنای نزدیک به هم دانسته است: اصل، مرجع، جماعت و دین [۵][۶].
"کتاب" نیز به معنای صحیفهای است که در آن چیزی نوشته شده باشد [۷] این واژه به صورت معرفه "الکتاب" در مواردی بر تورات ﴿﴿ وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾﴾[۸] و ﴿﴿ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾﴾[۹] و در موارد زیادی بر قرآن ﴿﴿ الم ﴾﴾[۱۰] و ﴿﴿ هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ﴾﴾[۱۱] و نیز بر لوح محفوظ [۱۲]﴿﴿ النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾﴾[۱۳] اطلاق شده است. ترکیب "امّ الکتا" در قرآن کریم سه بار و در دو معنای متفاوت بهکار رفته است: [۱۴]
آیات محکم: در آیه ۷ سوره آلعمران با تقسیم آیات قرآن به محکم و متشابه بر آیات محکم "اُمّالکتاب" اطلاق شده است: ﴿﴿ هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ﴾﴾[۱۵] مفسران در توجیه نامگذاری آیات محکم به اُمّ الکتاب وجوهی را بیان کردهاند[۱۶]؛ از جمله: (۱): چون آیات محکم، مطلوب اصلی است و مراد آنها نیز روشن و همچنین مرجع تفسیر آیات متشابه است[۱۷] این نظر از شهرت بیشتری میان مفسران برخوردار است[۱۸]. (۲): محکم با «حَکَم= داور» هم ریشه است و آیات محکم بسان حَکَمی برای تفسیر آیات متشابه، و روشنگر مراد آنهاست [۱۹][۲۰]. (۳): چون آیات محکم بیشتر آیات قرآن را فراگرفته است. شاهد این معنا اطلاق «اُمّ العَسکر» بر عَلَم لشکر است، بدان جهت که سپاهیان را بر گرد خود جمع میکند. اطلاق «اُمّ البلد» بر کسی که بیشترِ امور شهر را تدبیر میکند نیز شاهد دیگرِ آن است [۲۱][۲۲]. (۴): چون آیات محکم بر فرایض، حدود و احکام مشتمل است[۲۳][۲۴]. (۵): وجود آیات محکم در همه کتابهای آسمانی، [۲۵] یا پذیرش این آیات از سوی همه پیروان ادیان الهی،[۲۶]دلیل این نامگذاری است[۲۷].
لوح محفوظ: آیه ۳۹ سوره رعد خبر میدهد که اُمّالکتاب نزد خداوند است: ﴿﴿ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾﴾[۲۸] و آیه ۴ سوره زخرف خبر میدهد که قرآن در اُمّ الکتاب نزد خداوند، بلند مرتبه و استوار است: ﴿﴿ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾﴾[۲۹] مفسران متأخر اُمّ الکتاب در این دو آیه را به اصل و اساس کتاب معنا کرده و با استناد به آیات ۲۱ ـ ۲۲ سوره بروج : ﴿﴿ بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ﴾﴾[۳۰] مراد از آن را لوح محفوظ که هیچگونه تغییر و تبدیل به آن راه ندارد دانستهاند [۳۱] این تفسیر از ابنعباس و مجاهد نیز گزارش شده است [۳۲][۳۳].
ام الکتاب یعنی حقیقتی که اولاً تمام حقایق جهان در آن منتقش است، ثانیاً ثابت و مصون از تغیر و زوال است و ثالثاً نزد خداست، ام الکتاب یعنی ریشه عمیق حقایق، زیرا جهان امکان یا روی قانون علیت و نظام علی و معلولی توجیه میشود و یا روی نظام ظهور و ظاهر و مظهر تبیین میگردد، در هر حال اصلی دارد و مادری که از آن، همه حقایق تنزل و تجلی میکند؛ چیزی از ام الکتاب بالاتر نیست و اگر گفته میشود: معصومین(ع) "ام الکتاب" یا "کتاب مبین" یا لوح "محو و اثبات" هستند برای آن است که آن ذوات نوری چه در قوس نزول و چه در قوس صعود، با آن حقایق عینی متحدند و هر چه در جهان امکان یافت میشود از قلب آنان میگذرد![۳۴].
چون معصومین و اهل بیت(ع) یک حقیقتند و باطن آنها همان باطن پیغمبر است، گرچه رسول خدا(ص) مقام برجستهای دارد، ولی همه آنان در عالم معنا یک نورند و امیرالمؤمنین(ع) با رسول خدا(ص) جان یکدیگرند، رسول خدا(ص) فرمود: «او جان من است.» ﴿﴿ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ﴾﴾[۳۵] و اگر رسول خدا(ص) به "ام الکتاب" عالم است قطعا به "کتاب مبین" هم عالم است، و آنانکه نور واحد و به منزله جان پیامبرند، آگاه به همه این معارف خواهند بود[۳۶].
ام الکتاب بالاتر از کتاب مبین است. کتاب مبین یعنی بیان کننده و روشنگر؛ هرگاه کسی اصل یعنی ام الکتاب را داشته باشد، میتواند همه حقایق را به طور تفصیل تبیین کند، هم خود روشن باشد و هم روشنگر. کتاب، یعنی حقیقتی که علوم در آن منقوش است و ام الکتاب یعنی اصل و ریشه همه کتابها. ام الکتاب از آن جهت که نزد خداست از گزند تغیر، مصون است، چون هر چه نزد خداست از دگرگونی و زوال و تحول محفوظ است: ﴿﴿ مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ﴾﴾[۳۷] و خدا قرآن را به دو مرحله عربی بودن و ام الکتاب بودن، محدود کرده که دو سر حلقه جهان هستی است، یکی عالم طبیعت و دیگری دورترین نقطه تجرد، و در مرحله نهایی که هیچ کس واسطه نیست تنها معلم رسول اکرم(ص) خدا خواهد بود؛ دیگر سخن از ﴿﴿شَدِيدُ الْقُوَى﴾﴾ که جبرئیل باشد نیست، زیرا در مرحله ام الکتاب و تلقی بلاواسطه و لدی اللهی، معلم رسول خدا(ص) مستقیماً ذات اقدسإله است نه جبرئیل[۳۸].
گذشته از این، در آن بخش هم که میفرماید: ﴿﴿ عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى﴾﴾[۳۹] محتمل است که ﴿﴿شَدِيدُ الْقُوَى﴾﴾ خود ذات اقدس اله باشد چون خدا خود را به عنوان ﴿﴿ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ﴾﴾[۴۰] معرفی کرده است[۴۱].
پانویس
↑ اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات استواراند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر آیات چند رویهاند؛ سوره آل عمران، آیه ۷
↑ خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۹.
↑ و بیگمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه ۴.
↑ و یاد کنید آنگاه را که به موسی کتاب و فرقان دادیم، باشد که به راه آیید؛ سوره بقره، آیه ۵۳.
↑ بنابراین، وای بر کسانی که یک نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند؛ سوره بقره، آیه ۷۹.
↑ پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران به ارث سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این حکم در کتاب خداوند نگاشته است؛ سوره احزاب، آیه ۶.