عبدالرحمن بن ابزی خزاعی در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

عبدالرحمان بن ابزی خزاعی کارگزار خراسان

از تاریخ طبری استفاده می‌شود که عبدالرحمان بن أبزی کارگزار خراسان در سال ۳۸ هجری بوده است[۱].

بلاذُری اولین کارگزار خراسان را در زمان حضرت عبدالرحمان می‌داند و نفر دوم را جعده معرفی می‌کند[۲].

بخاری او را از قدمای موالی مکه دانسته است[۳]. در استیعاب و اسدالغابه نیز نقل شده است که حضرت امیر(ع) عبدالرحمان بن ابزی خزاعی مولی نافع بن عبد حارث را به امارت خراسان برگزید، وی پشت سر پیامبر(ص) نماز خوانده و در کوفه سکونت گزید و در زمان عمر نافع بن عبد الحارث - که از زمان ابوبکر حاکم مکه بود و عبدالرحمان کاتب وی[۴]- ابن ابزی را جانشین خود در مکه قرار داد و وقتی که عمر اعتراض کرد که چرا عبد الرحمان را جانشین خود نمودی و بر آل الله گماردی؟ نافع گفت: او زیاد قرآن می‌خواند و آشنا با مسائل دینی است. عمر هم این انتخاب را پذیرفت. اما بعد وی را بر کنار و خالد بن عاص بن هشام را بر مکه گمارد[۵].

ذهبی او را از صحابه دانسته که از ابوبکر، عمر، اُبیّ بن کعب و عمار روایت می‌کند و از او دو پسرش سعید و عبدالله، شعبی، علقمة بن مرثد و ابو اسحاق سبیعی و گروهی حدیث نقل کرده‌اند. او ساکن کوفه و یک بار والی آنجا بود، او قاری قرآن و آگاه به فرائض بود و علی(ع) او را بر خراسان گمارد[۶].

ابن ابزی نقل می‌کند: ما همراه علی در صفین هشتصد نفر از کسانی که در بیعت رضوان بودیم، شرکت داشتیم و ۶۳ نفر ما کشته شدند که از جمله آن‎ها عمار بن یاسر بود[۷]. و به نقل اصابه ۳۶۰ نفر کشته شدند[۸].

همان گونه که در قبل اشاره شد بنا به نقل ابن اعثم کوفی حضرت وی را کارگزار دینور و نهاوند قرار داد[۹].

او روایاتی از پیامبر نقل کرده است از جمله گفته است که رسول خدا(ص) در رکعت اول نماز وتر خود ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى[۱۰] و در رکعت دوم ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ[۱۱] و در سوم ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ[۱۲] را می‌خواند[۱۳]. و‌تر شامل دو رکعت شفع هم می‌شود.[۱۴]

منابع

پانویس

  1. تاریخ طبری، ج۴، ص۱۰۲.
  2. بلاذُری، فتوح البلدان، ص۳۹۹.
  3. بخاری، تاریخ الکبیر، ج۵، ص۲۴۵.
  4. بغدادی، المحبر، ص۳۷۹.
  5. الإستیعاب، ج۲، ص۸۲۲ و چاپ دیگر، ج۱، ص۴۹۵؛ اسدالغابة، ج۳، ص۲۷۸؛ تهذیب التهذیب، ج۶، ص۱۳۲.
  6. ذهبی، تاریخ الاسلام، (سال ۸۰-۶۱)، ص۴۷۱.
  7. ذهبی، تاریخ الاسلام، (عهد الخلفاء)، ص۵۴۵؛ الإستیعاب، ج۱، ص۴۹۵، شماره ۱۳۸۷؛ درجات الرفیعه، ص۲۵۷؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۴.
  8. ابن حجر، اصابه، ج۴، ص۲۳۸.
  9. الفتوح، ص۴۰۲.
  10. «نام برتر پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره اعلی، آیه ۱.
  11. «بگو: ای کافران!» سوره کافرون، آیه ۱.
  12. «بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.
  13. ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق، ج۳، ص۱۶۲؛ ابن ابی شیبه، المصنّف، ج۲، ص۱۹۸؛ ابن حبان، صحیح، ج۶، ص۲۰۲.
  14. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص 533-534.