اسود بن نوفل بن خویلد اسدی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۲ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

تبارنامه او چنین است: اسود بن نوفل بن ویلد بن اسد بن عبدالعزی اسدی قرشی. او برادرزاده حضرت خدیجه (ع)، در شمار قدیم الاسلام‌ها و از مهاجران حبشه بود [۱]. موسی بن عقبه[۲] در بیان نام وی، میان پدر و پسر به خطا رفته و به جای «اسود»، پدرش «نوفل» را آورده و گزارش‌های مربوط به أسود را به او نسبت داده است[۳].

مادرش «أم لیث» دختر «ابولیث»، مسافر بن ابی عمرو بن أمیة بن عبدشمس بود[۴] و براساس نظر برخی صحابه‌نگاران، فُرَیعَة دختر عدی بن نوفل بن عبدمناف بود [۵].

پدرش نوفل بن خویلد معروف به «أسد قریش» و «اسد مطیبین»[۶] و «ابن عَدَویَّه»، از اشراف قریش[۷] و از کسانی بود که در آغازین روزهای ظهور اسلام بر مسلمانان سخت می‌گرفت[۸].

نوفل در غزوه بدر شرکت کرد و از مُطعمین قریش در بدر بود[۹]. رسول خدا (ص) دست به دعا برداشت و عرض کرد: «اَللَّهُمَّ اِكْفِنِي نَوْفَلَ بْنَ خُوَيْلِدٍ»؛ پس از سرد شدن آتش جنگ، رسول خدا (ص) پرسید: چه کسی از نوفل خبر دارد؟ امیرمؤمنان (ع) فرمود: من او را کشتم. رسول خدا (ص) تکبیرگویان گفت: «حمد خدایی راست که دعایم را در مورد نوفل اجابت کرد»[۱۰]. ابن سعد[۱۱] می‌گوید: موسی بن عقبه، ابن اسحاق[۱۲] و واقدی، نام اسود را در فهرست دومین مهاجران به حبشه آورده‌اند. از بنی اسد، چهار تن به حبشه رفتند که اسود از آن جمله بود. او همراه جعفر طیار در سال هفتم هجری، هنگام فتح خیبر، از حبشه به مدینه بازگشت[۱۳].

برخلاف آنکه گفته شده از اسود بن نوفل نسلی باقی نمانده[۱۴]، از جمله نوادگان معروف وی، ابوالاسود محمد بن عبدالرحمان بن نوفل بن اسود است[۱۵]. پس می‌‌توان گفت اسود پسری به نام پدرش نوفل داشته که به گفته موسی بن عقبه، از مهاجران حبشه بوده است؛ البته انتساب تمام گزارش‌های اسود به پسرش نوفل صحیح نیست. از طرفی دیگر، ابن عبدالبر[۱۶] و دیگران، نسب ابوالاسود محمد را بدون نوفل آورده‌اند که در این صورت، اسود جد محمد است[۱۷]. عبدالرحمان پدر محمد در شورش ابن زبیر کشته شد[۱۸]. او در مورد نگهداری محمد، به عروة بن زبیر وصیت کرد[۱۹] و محمد در دامان عروة بن زبیر نشو و نمو یافت. از این رو، به او منسوب شد و به «یتیم عروه» معروف است[۲۰] او راوی و از دانشمندان بزرگ بود که از امام سجاد (ع) و عروه و دیگران روایت می‌کرد[۲۱] و نیز شیخ مالک بن انس بود و در سال ۱۲۷ هجری درگذشت[۲۲][۲۳]

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۴، ص۱۲۰؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۷۰؛ ابن حزم، ص۱۲۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۲۹.
  2. عقبه، ص۱۸۶.
  3. ابن سعد، ج۴، ص۹۰.
  4. ابن سعد، ج۴، ص۱۲۰.
  5. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۸۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۲۹.
  6. ابن حزم، ص۱۲۰.
  7. واقدی، ج۱، ص۴۲ و ۱۴۴.
  8. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۲۹.
  9. واقدی، ج۱، ص۱۲۸ و ۱۴۴.
  10. واقدی، ج۱، ص۹۱-۹۲.
  11. ابن سعد، ج۴، ص۹۰.
  12. ابن هشام، ج۱، ص۳۴۷.
  13. ابن هشام، ج۴، ص۵.
  14. ابن سعد، ج۴، ص۹۰؛ ابن حزم، ص۱۲۱.
  15. ابن سعد، ج۴، ص۹۰؛ ابن حزم، ص۱۲۱.
  16. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۰.
  17. ابن حجر، تهذیب، ج۹، ص۲۷۳؛ ذهبی، ج۱، ص۲۰؛ صفدی، ج۹، ص۲۵۵.
  18. ابن حزم، ص۱۲۱.
  19. ابن حجر، تهذیب، ج۹، ص۲۷۳.
  20. ابن سعد، ج۴، ص۹۰؛ ابن حبان، ج۷، ص۳۶۵؛ ابن عبد البر، ج۱، ص۱۸۰.
  21. ابن حجر، تهذیب، ج۹، ص۲۷۳.
  22. ابن حبان، ج۷، ص۳۶۵؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۸۸.
  23. حیدری آقایی، محمود، مقاله «اسود بن نوفل بن خویلد اسدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۷۴.