حدیث دوازده خلیفه در حدیث
حدیث اثناعشر
پیامبر(ص) در حدیث «خلفای اثناعشر» شمار جانشینان خود را تعیین کرده است. به تصریح قرآن، پیامبر(ص) بر پایه هوا و هوس سخن نمیگوید؛ پس ابلاغ خلفای پیامبر(ص) به فرمان وحی الهی صورت گرفته است. این حدیث با تعابیر مختلف از پیامبر(ص) در منابع فرقین آمده است.
روایات شیعه
منابع روایی شیعه، روایات فراوانی درباره شمار خلفای پیامبر(ص) نقل کردهاند که برخی از آنها گزارش میشوند:
«اثنَا عَشَر خلیفَةً»: عامر از رسول خدا(ص) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «همیشه امر امتم پیش میرود و غلبه دارد تا دوازده خلیفه بگذرد، که همه از قریشند»[۱]. مسروق گوید: ما نزد عبدالله بن مسعود بودیم و قرآن مقابله میکردیم. جوانی به او گفت: «پیغمبر شما به شما سپرده که بعد از او چند تن خلیفه باشد»؟ عبدالله گفت: «تو تازهجوانی و این پرسش را کسی پیش از تو از من نکرده. آری، پیغمبر به ما اعلام کرده که بعد از او دوازده خلیفه باشد به شماره نقیبان بنیاسرائیل»[۲].
سمره عدوی میگوید: از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: «دین» همواره ثابت خواهد ماند و خداوند دوازده نفر خلیفه از قریش بیرون خواهد آورد؛ پس از این دروغگویانی که اکنون در مقابل من نشستهاند، خروج خواهند کرد و من در کنار حوض کوثر خواهم ایستاد و مردم به واسطه من راهنمایی خواهند شد»[۳]. عبدالله بن جعفر طیار میگوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: «... اثْنَيْ عَشَرَ إِمَاماً تِسْعَةً مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ»؛ سپس با امام حسین(ع) درباره دوازده امامی سخن گفت که نُه نفر آنان از فرزندان اویند[۴].
«اَلخُلَفاءُ... کَعِدَّة نُقَبَاءِ بَنِی إسرَائِیل»: اشعث از ابن مسعود روایت کرده است که پیامبر(ص) فرمود: «خلفای بعد از من دوازده نفرند؛ به شماره نقبای بنیاسرائیل»[۵].
«اِثنَا عَشَراَ أمِیراً»: جابر بن سمره میگوید با پدرم نزد پیغمبر بودم. شنیدمش که میفرمود: «پس از من دوازده امیر باشد». سپس آوازش نهان شد. به پدرم گفتم «آهسته چه فرمود»؟ گفت: «فرمود همه آنها از قریشاند»[۶].
«اِثنَا عَشَراَ أمِیراً کُلُّهُم مِن قُرَیش»: جابر بن سمرة گفت: پیامبر(ص) فرمود: این دین همواره رو به صلاح و شایستگی است؛ دشمن یا هر کس که آهنگ زیانبخشی داشته باشد، نتواند زیانی به آن برساند تا دوازده نفر فرمانروایی کنند که همه آنان از قریشاند[۷].
«اِثنَی عَشَر قَیِّماً مِن قُرَیشٍ»: انس بن مالک گفت: رسول خدا(ص) فرمود: «این کار همواره به پا خواهد بود تا پایان دوازده نفر بهپادارنده از قریش»[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۳۱۱.
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۳۰۹.
- ↑ إعلام الوری، أبی منصور احمد الطبرسی، ص۳۸۲.
- ↑ الأصول من الکافی، ج۱، ص۵۲۹.
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۳۱۰.
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۳۱۰.
- ↑ الأصول من الکافی، ج۲، ص۴۷۳ «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْقَاضِي قَالَ حَدَّثَنَا حَامِدُ بْنُ شُعَيْبٍ الْبَلْخِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا بَشِيرُ بْنُ الْوَلِيدِ الْكِنْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ يَحْيَى بْنِ طَلْحَةَ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ عَنِ النَّبِيِّ(ص) قَالَ: لَا يَزَالُ هَذَا الدِّينُ صَالِحاً لَا يَضُرُّهُ مَنْ عَادَاهُ أَوْ مَنْ نَاوَأَهُ حَتَّى يَكُونَ اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ».
- ↑ کتاب الغیبة، محمد بن إبراهیم النعمانی، ص۱۲۰.
- ↑ امیری، سلیمان، امامت و دلائل انتصابی بودن آن ص ۳۳۵.