حدیث دوازده خلیفه در معارف و سیره رضوی
مقدمه
روایات اثناعشر از دو جهت به امام رضا (ع) مرتبط است. یکی آنکه در این روایات به طور صریح و خاص و یا غیر صریح و عام، آن حضرت به عنوان یکی از ائمه (ع) و هشتمین خلیفه رسول خدا (ص) معرفی شده است. دیگر آنکه بخشی از این روایات از آن حضرت صادر شده است. پنج رسول اولوالعزم خدا، آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی (ع) هر کدام دوازده وصی داشتند[۱] و این سنتی است تغییرناپذیر که خدای متعال میان همه امّتها و از جمله امّت محمد (ص) نیز برقرار کرده است: ﴿سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾[۲]. همچنین خدای متعال از میان بنیاسرائیل دوازده نقیب مبعوث فرمود: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا...﴾[۳]. رسول خدا (ص) نیز پس از بیعت مردم با ایشان در لیلةالعقبة به مسلمانان فرمود: دوازده نقیب و نماینده از میان خود انتخاب کنید؛ به تعداد نقیبان بنیاسرائیل[۴]. نیز خدای متعال از میان قوم موسی (ع) دوازده سبط برگزید که مردمان را به حق و عدالت رهنمون گردند: ﴿وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ * وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا...﴾[۵]. این روش در امّت رسول خدا (ص) نیز ادامه یافت و در واقع آن حضرت نقطهای بود میان دو خطی که به سمت بالا و پایین کشیده شده بود و هر یک از این دو به دوازدهمین نقطه ختم میشد؛ در سمت بالا محمد بن عبد الله بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن قرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک و در سوی نزول علی، حسن، حسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی، محمد، علی، حسن و محمد بن حسناند[۶] بدینسان کلمه “اثنا عشر” اهمیت ویژهای پیدا کرده است. بسیاری از عالمان بزرگ دینی نام کتابهای خود را “اثناعشر” نهادهاند و این نام را متبرّک میدانستهاند[۷]، حرّ عاملی یکی از ابواب مقدّمات کتاب الفصول المهمة را در دوازده فصل سامان میدهد و مینویسد: برای تبرّکجستن به کلمه “اثناعشر” این باب را در دوازده فصل سامان میدهم[۸].[۹]
حدیث دوازده خلیفه و اثبات امامت
اهمیت این روایات از آنرو است که از مهمترین ادله اثبات امامت امامان معصوم (ع) به شمار میآید و از آنجا که سند و دلالتشان خدشهناپذیر است، میتواند محور وحدت امت اسلامی و کلید گشودن اختلافهای کهنه و گستردهای باشد که میان مذاهب اسلامی از دیرباز وجود داشته است. به همین دلیل است که گروهی از عالمان بزرگ امامیه بر این باورند خدای متعال با اعجاز این روایات را از تحریف مصون داشته است[۱۰]. بسیاری از آنان به این روایات برای اثبات امامت ائمه (ع) استدلال کردهاند. روایات اثناعشر از دو جهت به حضرت امام رضا (ع) مرتبط است. یکی آنکه در این روایات به طور صریح و خاص و یا غیر صریح و عام، آن حضرت به عنوان یکی از ائمه(ع) و هشتمین خلیفه رسول خدا (ص) معرفی شده است. دیگر آنکه بخشی از این روایات از آن حضرت صادر شده است[۱۱].
حدیث در منابع شیعی و اهل سنت
این روایات از منابع روایی اهل سنّت نقل شده و یا از منابع روایی شیعه و در هر دو بخش یا در آنها به صراحت نام ائمه(ع) به کار رفته و یا به طور کلی و غیر صریح نقل شده است. روایات صریح اثناعشر در منابع اهل سنت به طور گسترده از آن حضرت نقل شده است و بر طبق آن رسول خدا (ص) دوازده خلیفه و جانشین دارد که پس از رحلت ایشان اسلام را زنده نگهخواهند داشت و از آن حفاظت خواهند کرد. این روایات خود دو بخش است: بخش اول روایاتی که به طور کلی در بردارنده نکته یاد شده است. در بخش دوم این روایات نامهای امامان دوازدهگانه و از جمله حضرت رضا (ع) به صراحت آورده شده است. بر طبق روایتی جابر بن عبدالله انصاری میگوید: نزد مولایم فاطمه زهرا (س) رفتم، نزد او لوحی بود به اندازهای درخشان که نورش چشمان بیننده را میفشرد. در آن دوازده نام بود. سه نام در ظاهرش، سه نام در باطنش، سه نام در آخرش و سه نام در گوشهاش نوشته شده بود. آنها را شمردم، تعدادشان دوازدهنام بود. عرض کردم: این نامهای چه کسانی است؟ فرمود: اینها نامهای اوصیای رسول خدا (ص) است که نخستین آنها نام پسر عمویم [و همسرم علی] است و بعد نامهای یازدهتن از فرزندانم که آخرین آنان امام قائم است. جابر میگوید: نگاه کردم در میان آن نامها در سه جا “محمد” و در چهار جا نام “علی” نوشته شده بود[۱۲]. جوینی روایت مشابه دیگری از جابر از حضرت فاطمه (س) در اینباره نقل کرده است[۱۳].
بر پایه روایت دیگری امام باقر (ع) از جابر بن عبدالله انصاری از لوحی که نزد مادرش فاطمه زهرا (س) بوده و نیز نوشته آن میپرسد. جابر در پاسخ میگوید: بر فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) هنگام تولد امام حسین (ع) وارد شدم تا تولد نوزادش را تبریک بگویم. لوح سبز رنگی در دست او بود که گمان کردم از جنس زمرد است و در آن نوشته سفید رنگی بود و مانند نور خورشید میدرخشید. به ایشان عرض کردم: پدر و مادرم فدایت باد ای دختر رسول خدا، این لوح چیست؟ فرمود: این لوحی است که خدای متعال به رسولش اهدا کرده و در آن اسم پدرم، شوهرم، دو فرزندم و نامهای اوصیای رسول خدا که از فرزندان من هستند، نوشته شده است. پدرم آن را به عنوان مژدگانی به من بخشید. فاطمه (س) آن را به من داد و من آن را استنساخ کردم. در آن لوح پس از اشاره به توحید و رسالت رسول خدا (ص) آمده است: من برای همه پیامبرانم وصی انتخاب کردهام و تو را بر همه پیامبرانم و وصیّ تو را بر همه اوصیای پیامبران برتری دادهام و تو را با دو نوادهات، یعنی حسن و حسین (ع)، پس از علی (ع) بزرگ داشتهام. بدینسان حسن (ع) را پس از به فرجام رسیدن زمان امامت پدرش علی معدن علم خود قرار داده و حسین را مخزن وحیام کرده و او را با شهادت ارجمند ساختهام... و حجتهای پاک را در نسل او ذخیره کردهام که نخستین آنان زینالعابدین و پس از او فرزندش محمد است که شکافنده دانش من و شبیه جدش رسول خدا است و هر کس در جعفر بن محمد (فرزند باقر العلوم) شک کند به هلاکت خواهد رسید و پس از او موسی فرزندش را برگزیدم و وای بر آنان که پس از به پایان رسیدن امامت موسی بن جعفر (ع) امامت فرزندش علی بن موسی الرضا (ع) را انکار کنند و افترا زننده بر او و تکذیبکننده هشتمین حجت من، در واقع همه اوصیای مرا تکذیب کرده است و علی بن موسی الرضا (ع) ولی و یاریکننده من است و کسی است که بارهای نبوّت را بر دوش او گذاشتهام... او را عفریت مستکبری خواهد کشت و در کنار قبر بدترین مخلوقم در شهری که بنده شایستهام ذوالقرنین ساخته است مدفون خواهد شد... چشمانش را به فرزندش محمد روشن خواهم ساخت[۱۴]. در ادامه حدیث نام بقیه ائمه(ع) نیز ذکر شده است. در روایتی دیگر که جابر از حضرت فاطمه (س) نقل کرده، در آن لوح نام، کنیه، نام پدر و نیز نام مادر هر یک از ائمه (ع) نوشته شده است[۱۵].
ابن جوزی به مناسبت بحث از امام زمان و معرفی ایشان مینویسد: محمد، امام زمان که از فرزندان امام حسن عسکری (ع) است و این فصل درباره ایشان است و امام زمان محمد فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی ابی طالب (ع) است[۱۶]. او پس از نقل روایات فصلی را به قصیده زیبا و مشهور حصکفی درباره امامت اختصاص میدهد. فشرده آن قصیده چنین است: محبت آنان با گوشت و خونم آمیخته شده است و محبت آنان هدایت و رشد انسان را در پی میآورد. آنان عبارتاند از حیدر، حسن و حسین پس از او و پس از آن دو، علی و پسرش محمد و (پس از محمد) جعفر صادق و پسرش موسی بن جعفر و بعد از او آقای ما امام رضا (ع) است و بعد پسرش محمد و پس از او علی و بعد از علی فرزند استوار و پولادینش حسن بن علی است و پس از حسن فرزندش محمد بن حسن است که در غیبت به سر میبرد. اینان امامان و سروران من هستند... اینان حجتهای خدا بر بندگانش هستند[۱۷]. ابنجوزی به شعر دیگری در اینباره اشاره میکند که نام چهار نفر از معصومان محمد است و نام چهار امام دیگر علی و دو سرور، یعنی حسن و حسین و موسی و جعفر. خدایا، به برکت آنان به من پناه بده، زیرا من آنان را دوست دارم و آنان ولیّ من هستند[۱۸].
همچنین درباره چگونگی ایمانآوردن جندل بن جنادة بن جبیر روایتی نقل شده است. بر طبق آن جندل به رسول الله (ص) عرض کرد: اوصیای خود را به من معرفی کن تا به دامن آنان چنگ بزنم و به آنان توسل جریم. رسول خدا (ص) فرمود: اوصیای من دوازده نفرند. جندل گفت: اینگونه در تورات خواندهایم. ای رسول خدا (ص) آنان را نام ببر. حضرت فرمود: اول آنان پدر ائمه(ع)، علی است. پس از ایشان دو پسرش حسن و حسین (ع) هستند. پس بدانان تمسک کن و جهالت جاهلان فریبت ندهد و چون علی بن حسین (ع)، متولد گردد عمر تو به سر میآید و آخرین توشه تو از دنیا جرعهای شیر است که مینوشی، جندل گفت: ما در کتابهای پیامبران گذشته نامهای ایلیا، شبر و شبیر را یافتهایم و این سه نام علی (ایلیا) حسن (شبر) و حسین (شبیر) است. پس از حسن اوصیای شما چه کسانی هستند و نامهای آنان چیست؟ حضرت فرمود: چون مدت امامت امام حسین (ع) به فرجام رسد، پسرش علی امام است که لقب او زینالعابدین است و پس از او پسرش محمد که لقبش باقر است و پس از او پسرش که او را صادق میخوانند و پس از او پسرش موسی که او را کاظم میخوانند و پس از او پسرش علی که او را رضا میخوانند و پس از پسرش محمد که او را تقی و زکی میخوانند و پس از او پسرش حسن که او را عسکری میخوانند و پس از او پسرش محمد که او را مهدی قائم و حجت میخوانند. او غایب خواهد شد و پس از مدتی ظهور میکند و چون ظهور کند در سرتاسر زمین عدالت و داد را استوار میسازد، پس از آنکه ستم و بیداد آن را فرا گرفته است و...[۱۹].
روایت مشابه دیگری را مجاهد از ابنعباس نقل کرده است: فردی یهودی به نام مغثل از رسول خدا پرسید: اوصیای شما چه کسانی هستند؟ آن حضرت نام آنها را برد و درباره امام رضا (ع) فرمود: چون موسی بن جعفر از دنیا برود فرزندش علی وصی خواهد بود و چون او از دنیا برود فرزندش محمد وصی خواهد بود[۲۰]. خوارزمی روایت بلندی را درباره ائمه(ع) از اباسلمی نقل میکند. بر طبق این روایت رسول خدا (ص) میفرماید: شبی که به معراج و به آسمان رفتم، شنیدم که خدای متعال فرمود: ای محمد، تو، علی، فاطمه، حسن و حسین را از نور خود آفریدم و ولایت شما را بر آسمانیان و زمینیان عرضه کردم. هر کس آن را بپذیرد، نزد من از مؤمنان خواهد بود و هر کس آن را انکار کند از کافران خواهد بود. ای محمد، اگر بندهای از بندگانم عبادت کند مرا تا آنکه اعضای بدنش متلاشی گردد یا چون خیک کهنه مندرس و کهنه شود، آنگاه در حالی نزد من آید که ولایت شما را انکار کرده، او را نخواهم بخشید تا زمانی که به ولایت شما اقرار کند. ای محمد، آیا دوست داری آنان را ببینی؟ گفتم: آری، ای پروردگار من. خدا فرمود: به سمت راست عرش توجه کن. به سمت راست عرش توجه کردم. در این هنگام علی، فاطمه، حسن، حسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی، محمد، علی، حسن و مهدی را در ستونی از نور که از زمین میدرخشید دیدم که در حال قیاماند و نماز میخوانند و مهدی در وسط آنان مانند یک ستاره درخشان است. خدا فرمود: ای محمد، اینان حجتهای مناند و او، یعنی مهدی، دادخواه و خونخواه تو است. سوگند به عزت و جلالم، اوست حجت واجب بر اولیای من و انتقامگیرنده از دشمنانم[۲۱].
این روایت در منابع حدیثی دیگر نیز نقل شده است[۲۲]. ابنشهرآشوب به سند خود از علی بن ابی طالب (ع) نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: “من پیش از شما بر حوض کوثر وارد میشوم. ای علی، تو ساقی حوض کوثری و حسن دورکننده (کسانی است که نباید از آن بنوشند) و حسین فرماندهنده است و علی بن حسین سبقتگیرنده (یعنی آنکه پیش از دیگران به سوی حوض میرود تا اسباب گرفتن آب و دادن آن را فراهم آورد) و محمد بن علی برانگیزاننده مردم است از قبرها و جعفر بن محمد راننده (رهبر) مردم است و موسی بن جعفر شمارنده مؤمنان و مبغضان (مؤمنان و دشمنان اهل بیت (ع) را میشمارد) و از بیخ و بن براندازنده منافقان است و علی بن موسی زینتدهنده مؤمنان است و محمد بن علی دهنده درجات اهل بهشت است (اهل بهشت را در جایشان جای میدهد) و علی بن محمد سخنور شیعه و تزویجکننده ایشان است به حور العین و حسن بن علی چراغ اهل بهشت است که از نور او اهل بهشت طلب نور میکنند و مهدی هدایتیافته در روز قیامت شفاعتکننده ایشان است در روزی که خدای متعال اذن نمیدهد مگر به آنان که بخواهد و بپسندد”[۲۳].
بخش دوم، روایات غیر صریح اهل سنت است. این بخش روایاتی است که تنها در آنها عنوان “خلفای اثناعشر” از رسول خدا (ص) در منابع متعدد سنی و شیعه نقل شده است. در منابع معتبر اهل سنت این مضمون دستکم از پانزدهنفر از صحابه از رسول خدا به روایت شده است. محدثان و راویان اهل سنت بیش از همه آن را از جابر بن سمره نقل کردهاند.
بدینسان که با نه سند از عبدالملک بن عمیر[۲۴] و با چهار سند از طریق اسود بن سعید همدانی[۲۵] و با یک سند از طریق ابوعامر شعبی[۲۶] و با سه سند به واسطه عامر بن سعد ابی وقاص[۲۷]، با دو طریق به واسطه زیاد بن علاقه[۲۸] و با یک سند به وسیله نضر بن صالح[۲۹]، عبید الله[۳۰] و مسیب بن رافع[۳۱]، با ۳۶ سند با روایت عامر شعبی[۳۲]، با دو سند ابوبکر بن ابی موسی[۳۳]، با پنج طریق ابوخالد والبی[۳۴]، با شش سند حصین بن عبدالرحمن سلمی[۳۵] و بایک سند[۳۶] عطاء بن ابیمیمونه آن را از صحابی رسول خدا (ص) جابر بن سمره از رسول خدا (ص) نقل کردهاند. نیز این حدیث با دو سند از عبید الله بن عمرو بن مسلم از رسول خدا (ص)[۳۷] و با دو طریق از عبدالله بن مسعود[۳۸] و نیز با دو واسطه از عبید الله بن عمر[۳۹] از رسول خدا (ص) این روایت شده است. همچنین انس بن مالک[۴۰]، عبدالله بن عباس[۴۱]، سلمان فارسی[۴۲]، عامر بن سعد[۴۳]، عبد الملک بن عمیر، سماک بن حرب[۴۴]، عباس بن عبد المطلب[۴۵]، عایشه[۴۶]، ابو هریره[۴۷] و ابوسلمه[۴۸] آن را از رسول خدا (ص) نقل کردهاند. بدینسان این حدیث دستکم با ۱۴۵ سند از پانزده صحابی رسول خدا (ص) در منابع معتبر اهل سنت نقل شده است[۴۹].
راویان و اسناد روایت
افزون بر آنچه گذشت، بر پایه تتبع برخی از معاصران، حدیث یادشده از عمار بن یاسر، ابوذر، حذیفة بن یمان، ابوسعید خدری، جابر بن عبدالله انصاری، حذیفة بن اسید، زید بن ارقم، اسعد بن زرارة، سعد بن مالک، عمران بن حصین، زید بن ثابت، عمر بن خطاب، امّسلمه، و ابوقتاده از رسول خدا (ص) نقل شده است[۵۰].
این روایات با سندهای مختلف، متعدد و متنوع از رسول خدا (ص) در منابع معتبر اهل سنت روایت شده است. در یک نگاه اجمالی، این روایات در آثار حدیثی پیش از صحاح سته نقل شده است[۵۱].
در جوامع حدیثی معروف به صحاح سته نیز این روایات آمده است. بخاری آن را علاوه بر الصحیح[۵۲] خود در کتاب تاریخش[۵۳] نقل کرده است و نیز مسلم، ترمذی و ابوعلی موصلی آن را نقل کردهاند[۵۴]. علاوه بر منابع یاد شده، روایات اثناعشر را کسانی مانند ابن حبان[۵۵]، طبرانی[۵۶] و حاکم نیشابوری[۵۷] آوردهاند. همچنین در جوامع ثانوی اهل سنت و دیگر منابع حدیثی پس از صحاح به وفور گزارش و به اندازهای نقل شدهاند که درباره آنها گفتهاند شیعه و سنی بر صحت و نقل آنها اتفاقنظر دارند[۵۸]. اجماع راویان شیعه و سنی بر صحت نقل آنها از رسول خدا (ص) در حدی است که میتواند دلیل متقنی بر امامت هر یک از ائمه (ع) به عنوان نمونه امامت حضرت رضا (ع) و مهدی (ع) باشد[۵۹]. کثرت نقل آنها به اندازهای است که میتوان آنها را به عنوان دلیل علیه مخالفان امامت ائمه (ع) اقامه کرد[۶۰]. حتی بعضی از این احادیث متواتر و مشهور است[۶۱]. تواتر این روایات ثابت و صدور آنها قطعی است، به گونهای که کسی نمیتواند در سند آنها مناقشه کند[۶۲]. بر طبق ملاکها و مبانی رجالی و درایی اهل سنت، به صدور این حدیث از رسول خدا (ص) یقین داریم و کثرت اسناد این روایت ما را به متواتر بودن و قطعیبودن صدورش رهنمون میسازد[۶۳]. همچنین اجماع بر صحت سند آنها داریم[۶۴].
تأمل در شمار صحابیانی که این حدیثها را روایت کردهاند، اسنادی که از آنها نقل کردهاند، کتابهای مختلف حدیثی که در آنها آمده و اظهار نظرهایی که درباره صدور این روایات شده است، صحت انتساب این احادیث به رسول خدا (ص) را نشان میدهد. از اینرو، باید در دلالت آنها و مقصود رسول خدا (ص) از دوازدهخلیفه پس از او تأمل گردد. بر طبق این نقلها این خلفای دوازدهگانه رسول خدا (ص) مایه عزت و مناعت دین اسلام[۶۵] به تعداد نقبای بنیاسرائیل[۶۶]، از قریش[۶۷]، از بنیهاشم هستند[۶۸] و امور امّت اسلامی به وسیله آنان به سوی درستی و صراط مستقیم رهنمون خواهد شد[۶۹] و بر دشمنانشان در پرتو آنان پیروز خواهند شد[۷۰] و کسی نمیتواند با وجود آنان به اسلام ضرری بزند و اسلام در پرتو وجود آنان پا برجا خواهد ماند[۷۱] و چون از بین بروند زمین اهلش را نابود خواهد کرد[۷۲] و پس از آنان امور ناپسند، نفاق و هرج و مرج همه جا را فرا خواهد گرفت[۷۳]. این خلفای رسول خدا (ص) بلافاصله پس از رحلت ایشان تا روز قیامت خلیفه و وصی او خواهند بود و با از میان رفتن آنان در واقع زمینه پدید آمدن قیامت فراهم میآید[۷۴].[۷۵]
مصداق دوازده خلیفه
به این پرسش که این دوازدهخلیفه چه کسانی هستند، پاسخهای مختلفی داده شده که با توجه به روایاتی که به صراحت نام ائمه(ع) در آنها برده شده میتوان فهمید که این دوازدهنفر همان خلفایی هستند که رسول خدا (ص) آنها را با اسم و اسم پدر به مردم معرفی کرده است. در پرتو روایات صریحی که در آنها نام ائمه (ع) معیّن شدهاند میتوان به مصادیق این دوازدهخلیفه و وصی رسول خدا (ص) دست یافت. از طرفی این روایات هیچ مصداق دیگری جز امامان دوازدهگانه نمیتواند داشته باشد، چون طبق این روایات این دوازدهامام از قریش و از بنیهاشماند و اول آنان علی (ع) و آخرشان مهدی (ع) است و مصادیق این عنوان را نمیتوان در خلفای پس از رسول خدا (ص) از جمله خلفای اموی، یا خلفای عباسی یا ترکیبی از آن دو یافت، از دیگر قرینههایی که در مکرّر متن این روایات آمده آن است که دین اسلام همواره در سایه این دوازده خلیفه عزت، شوکت و بزرگی خواهد داشت[۷۶]. نیز در گروهی از این روایات نکتههای دیگری آمده است که راهی جز تطبیق آنها بر امامان اثناعشر وجود ندارد. در برخی از این روایات آمده است که اولین این دوازدهخلیفه علی (ع) و آخرین آنان مهدی (ع) است[۷۷]. مضمون این حدیث بیشک مطابق با دو دسته از روایات متواتر بلکه فوق متواتر درباره وصایت امیر مؤمنان و حضرت مهدی (ع) است. نیز در برخی از این روایات که به نظر علامه حلّی متواتر است نقل شده که درباره حسین (ع) فرمود: “این فرزندم حسین، امام است، پسر امام، برادر امام، و پدر نُه امام که نهمین آنان “قائم” آنان خواهد بود”[۷۸]. روایاتی از این دست جز بر دوازدهامام شیعه که هشتمین آنان علی بن موسی الرضا (ع) است قابل تطبیق نیست. از اینرو، این احادیث از ادله متقن نقلی بر امامت آنان است، چون در سند و دلالت آنها امکان مناقشه نیست. به همین دلیل است که گروهی از عالمان از قبیل طبرسی[۷۹] و ابن طاووس[۸۰] نقل آنها در منابع حدیثی مخالفان شیعه را از معجزات و کاری خارقالعاده دانستهاند که با عنایت خاص و تصرف حضرت پروردگار انجام شده است[۸۱].[۸۲]
اثناعشر در روایات شیعه
این روایات در منابع و جوامع حدیثی شیعه به طور مختلف، متعدد و متنوع نقل شده است. در گروهی از این روایات که بیشک متواتر است، هر دوازده امام با نام، نام پدر[۸۳] و در برخی از آنها حتی نام مادر[۸۴] نیز معیّن شدهاند. این روایات را متکلمان[۸۵]، محدثان[۸۶] و دیگر عالمان شیعه[۸۷] به مناسبتهای مختلف آوردهاند. در گروهی دیگر از این روایات عنوان “اثناعشر” آمده است، بیآنکه به نامها و ویژگیهای امامان دوازدهگانه اشاره گردد. کلینی بیست روایت از این نوع را در ذیل همین عنوان نقل کرده است[۸۸].
محدثان[۸۹]، متکلمان[۹۰] و گروهی از دیگر عالمان شیعه[۹۱] نیز پس از کلینی، افزون بر نقل این روایات، در تنظیم، تفسیر و تحلیل این روایات کوششهای در خور تحسینی داشتهاند[۹۲].
امام رضا (ع) مصداق حدیث دوازده خلیفه
بر طبق همه این روایات حضرت علی بن موسی الرضا (ع) هشتمین حجت، امام، خلیفه خدا و وصی رسول خدا (ص) است[۹۳]. این روایات را میتوان به دستههایی تقسیم کرد.
دسته اول روایاتی که در تفسیر و تأویل آیات قرآن وارد شده است. طبق تتبع انجام شده ۳۲ آیه از آیات قرآن به امامان “اثنا عشر” تفسیر و تأویل شده است. به عنوان نمونه، آیاتی از قبیل ﴿اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا﴾[۹۴][۹۵]، ﴿أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۹۶][۹۷]، ﴿وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾[۹۸][۹۹]، ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾[۱۰۰][۱۰۱]، ﴿وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا﴾[۱۰۲][۱۰۳]، ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾[۱۰۴][۱۰۵]، ﴿وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا﴾[۱۰۶][۱۰۷]، ﴿أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ﴾[۱۰۸][۱۰۹]، ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۱۱۰][۱۱۱]، ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ﴾[۱۱۲][۱۱۳]، ﴿يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱۱۴][۱۱۵]، ﴿وَالْفَجْرِ * وَلَيَالٍ عَشْرٍ﴾[۱۱۶][۱۱۷] به ائمه اثناعشر (ع) تفسیر یا تأویل شده است. در گروهی از آنها نام امامان (ع) آمده است[۱۱۸] و در گروهی دیگر به طور کلی در قالب عنوان ائمه اثناعشر (ع)[۱۱۹] آیات یاد شده تأویل شده است که هشتمین آنان در این روایات حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است[۱۲۰].
دسته دوم روایاتی است که بر طبق آنها نه تنها امامان اثناعشر در قرآن مطرح شدهاند، بلکه در سخنان و کتابهای پیامبران پیشین به نامها و ویژگیهای ائمه اثناعشر (ع) نیز اشاره شده است[۱۲۱].
دسته سوم روایات قدسیاند که فراواناند و برخی از آنها مانند حدیث لوح[۱۲۲] و معراج[۱۲۳] بسیار شهرت دارند. بر طبق حدیث لوح، نام و برخی از ویژگیهای ائمه(ع) در لوحی که نزد حضرت فاطمه (س) وجود داشته نوشته شده است[۱۲۴].
بر پایه برخی از این روایات این لوح به صورت نوشتهای از جانب خدای متعال برای پیامبر (ص) فرستاده شده است. خدای متعال در آن لوح درباره امام رضا (ع) نوشته است وای بر آنان که پس از شهادت موسی بن جعفر (ع) هشتمین امام را انکار کنند. آنان که امامت او را تکذیب کنند همه اولیای مرا تکذیب کردهاند. علی بن موسی الرضا (ع) ولیّ من، یاریکننده (دین) من و کسی است که سنگینیهای بار نبوّت را بر دوش او نهاده و قدرت (به مقصدرسانیدن این بار را) به او بخشیدهام. او را انسان بدسرشت و مطرود و مستکبری خواهد کشت و در شهری که بنده شایستهام ذوالقرنین آن را ساخته، در کنار قبر (یکی از) بدترین آفریدههایم مدفون خواهد شد. چشمانش را به فرزند و خلیفه پس از خودش روشن خواهم کرد[۱۲۵].
دسته چهارم روایات فراوانی است که از رسول خدا (ص) درباره خلفای دوازدهگانهاش نقل شده است. در روایاتی آن حضرت به همه ائمه اثناعشر (ع) اشاره میکند و درباره حضرت رضا (ع) میفرماید: چون مدت زندگی امام موسی بن جعفر (ع) به فرجام رسد، فرزندش علی بن موسی که او را “رضا” میخوانند پرچم امامت را بر افراشته خواهد کرد[۱۲۶]. در روایتی دیگر رسول خدا (ص) پس از از اشاره به امامان قبل از حضرت رضا (ع) به ابن عباس میفرماید: از صلب امام موسی بن جعفر (ع) پسرش علی (ع) به دنیا میآید که او را “رضا” میخوانند. او کانون علم و مهد حلم و بردباری است[۱۲۷].
دسته پنجم روایاتی است که از ائمه (ع) در اینباره نقل شده است. روایاتی در اینباره از امیر مؤمنان علی، حسن، حسین، امام زین العابدین، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا (ع)، امام جواد، امام هادی، امام عسکری، امام مهدی (ع) نقل شده است. ما در این بخش تنها روایات نقلشده از امام رضا (ع) درباره ائمه اثناعشر (ع) را میآوریم.
روایات “اثناعشر” نقلشده از امام رضا (ع): محمد بن علی تمیمی میگوید: مولای من امام رضا (ع) فرمود: کسی که شاد میشود نهان یاقوت سرخی را تماشا کند که خدای متعال با دست خود کاشته و بدان چنگ زند، باید علی و ائمه(ع) را که از فرزندان اویند، دوست داشته باشد[۱۲۸]. در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده است: ائمه (ع) از فرزندان حسین (ع) هستند. اطاعت از آنان، اطاعت از خدا و نافرمانی آنان، نافرمانی خدا به شمار میآید. آنان ریسمان محکم و وسیله رسیدن به خدای متعال هستند[۱۲۹]. بر پایه روایتی دیگر امام رضا (ع) به نقل از اجدادش از رسول خدا (ص) نقل کرده است: من و علی (ع) پدران این امت هستیم. آنکه ما را بشناسد، خدا را شناخته و آنکه ما را انکار کند، خدا را انکار کرده است. حسن و حسین (ع) دو سبط این امت و آقای جوانان بهشت فرزندان علی (ع) هستند و نه امام (دیگر) از فرزندان حسیناند. اطاعت از آنان، اطاعت من و نافرمانی آنان، نافرمانی من است...[۱۳۰].
در روایتی دیگر که امام رضا (ع) آن را در نهایت از امام حسین (ع) و او از امیر مؤمنان (ع) نقل میکند، امیر مؤمنان (ع) میفرماید: برادرم رسول خدا (ص) به من چنین فرمود: هرکس میخواهد از ملاقات خدای متعال شاد شود در حالی که خدا به استقبال او بیاید و از وی روی برنگرداند، باید علی (ع) را دوست بدارد و کسی که از ملاقات خدا شاد میشود در حالی که خدا از او راضی باشد، باید فرزندش حسن (ع) را دوست بدارد و کسی که دوست دارد بدون هیچ نگرانی خدا را ملاقات کند، باید حسین (ع) را دوست داشته باشد و کسی که دوست دارد با پاکی از گناه خدا را ملاقات کند، باید علی بن حسین (ع) را دوست داشته باشد و کسی که میخواهد خدا را ملاقات کند در حالی که چشمانش روشن باشد، باید محمد باقر (ع) را دوست داشته باشد و کسی که دوست دارد با بار سبک خدا را ملاقات کند، باید جعفر صادق (ع) را دوست بدارد و کسی که دوست دارد با پاکی و طهارت خدا را ملاقات کند، باید موسی بن جعفر (ع) را دوست بدارد و کسی که دوست دارد با شادی و مژده خدا را ملاقات کند، باید علی بن موسی الرضا (ع) را دوست بدارد و کسی که دوست دارد با مقامی بالا خدا را ملاقات کند، باید محمد بن علی (ع) را دوست بدارد و کسی که میخواهد خدای متعال به آسانی و راحتی اعمال او را حساب کند، باید علی بن محمد را دوست بدارد و کسی که میخواهد خدا را ملاقات کند در حالی که از رستگاران باشد، باید حسن عسکری (ع) را دوست بدارد و کسی که میخواهد با ایمان کامل و اسلام نیکو خدا را ملاقات کند، باید صاحب الزمان قائم منتظر مهدی (ع) را دوست بدارد. اینان چراغها و امامان هدایت و پرچمهای برافراشته تقوا هستند. هر کس آن را دوست بدارد و ولایتشان را بپذیرد، از طرف خداوند متعال بهشت را برایش ضمانت میکنم[۱۳۱].
در روایتی دیگر امام رضا (ع) از اجدادش از رسول خدا (ص) نقل میکند: چون به معراج رفتم کاخهایی دیدم که از یاقوت سرخ، زبرجد سبز، درّ و مرجان ساخته بودند.... رسول خدا (ص) پس از توصیف این کاخها میفرماید: به جبرئیل گفتم: ای محبوب من جبرئیل، این قصرها از آن کیست؟ در پاسخ گفت: خدای متعال این قصرها و همه آنچه را در آن میبینی و نیز چندین برابر آنها را برای شیعیان برادرت علی (ع) که پس از تو خلیفهات بر امّتت میباشد، آفریده است. آنان را در آخرالزمان “رافضی” میخوانند که در واقع نام دیگران است، اما این نام برای آنان (از یک نگاه) زینت به شمار میآید، چون آنان از دایره باطل خارجشده و به حق چنگزدهاند. آنان بدنه اصلی و بزرگ ملّت (مسلمان)اند و نیز این قصرها برای شیعیان پسرش حسن و پس از او شیعیان حسین و شیعیان علی بن الحسین و شیعیان فرزندش محمد بن علی و پس از او شیعیان فرزندش جعفر بن محمد و پس از او شیعیان فرزندش موسی بن جعفر و پس از او شیعیان فرزندش علی بن محمد و پس از او شیعیان فرزندش حسن بن علی و پس از او شیعیان فرزندش محمد مهدی است. ای محمد، اینان امامان پس از تو هستند که پرچمهای هدایت و چراغهای روشن در تاریکیهایند. شیعیانشان و شیعیان همه آنان و دوستدارانشان پیروان حق و دوستان رسول خدایند که از باطل پرهیز کرده و آن را به دور انداختهاند و آهنگ رسیدن به حق کرده و از حق پیروی کردهاند. آنان ولایت ائمه(ع) را در زمان حیاتشان میپذیرند و پس از مرگ ائمه (ع) به زیارتشان میشتابند. ائمه (ع) را یاری میدهند و مقصودشان محبت آنان است رحمت خدا بر آنان باد و خدای آمرزنده و مهربان است[۱۳۲].
بر طبق روایتی دیگر که حضرت رضا (ع) آن را از اجدادش از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده است رسول خدا (ص) فرمود: هر کس دوست دارد و خشنود میشود که خدای عزوجل را پاک و با آرامش ملاقات کند به طوریکه ترس بزرگ نشأت گرفته از کیفرهای اخروی او را غمگین نسازد، باید تو را دوست بدارد و دوست بدارد فرزندانت حسن، حسین، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از آنان مهدی را که آخرین آنان است. ای علی، در آخرالزمان گروهی از مردم تو را دوست دارند و تو و فرزندانت را حتّی بر پدران، مادران، برادران، خواهران و خویشانشان ترجیح میدهند. با فضیلتترین درودها بر آنان باد. آنان روز قیامت زیر پرچم “حمد” محشور میشوند. به عنوان پاداش این عمل آنها، خدا از گناهانشان میگذرد و مقامهایشان را بالا میبرد[۱۳۳]. بر طبق روایتی دیگر امام رضا (ع) از پدرانش از رسولالله (ص) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: هر کس دوست دارد به دین من چنگ زند و پس از من بر کشتی نجات سوار شود، باید به علی بن ابی طالب (ع) اقتدا کند، دشمنش را دشمن و دوستش را دوست بدارد، زیرا او در زمان حیات و پس از وفات من وصیّ و جانشینم بر امّتم میباشد. او پس از من امیر هر مؤمن و مسلمان خواهد بود. گفتهاش گفته من، فرمانش فرمانم، نهیش، نهی من، پیرو او، پیرو من، یاریکننده اش، یاریکنندهام و آزار دهندهاش، آزار دهنده من است. آنگاه فرمود: هر کس پس از من از علی جدا شود، در روز قیامت نه او مرا خواهد دید نه من او را و هر کس با علی مخالفت ورزد، بهشت بر او حرام و جایگاهش جهنم است. آنگاه فرمود: حسن و حسین پس از پدرشان دو امام امّت و سرور جوانان بهشتاند و مادرشان سرور همه زنان و پدرشان سرور اوصیای رسول خدا (ص) است و نه امام دیگر از فرزندان و تبار حسین هستند که اطاعت از آنان اطاعت از من و نافرمانی از آنان نافرمانی از من است. به خدای متعال شکایت میکنم از آنان که پس از من فضیلتهایشان را انکار کنند و حرمت آنان را از بین ببرند. و دوستی و یاری خدای متعال و انتقامگیری او از منکران حقشان برای عترت من و ائمه (ع) من بس است[۱۳۴].
در روایت طولانی دیگری، آن حضرت به نقل از اجدادش از رسول خدا (ص) به نام هر یک از ائمه (ع) و دعایی مرتبط به آن اشاره میکند. در پایان این روایت ابی بن کعب از رسول خدا (ص) میپرسد: اوصاف این ائمه نزد خدای متعال چگونه بیان شده است؟ رسول خدا (ص) پاسخ میدهد: خدای متعال دوازده انگشتر و صحیفه برایم فرستاده که نام هر یک از آنها بر انگشترها و اوصافشان در صحیفهها نوشته شده است[۱۳۵].
طبق روایتی دیگر، اباصلت هروی از امام رضا (ع) و ایشان از اجدادشان از رسول خدا (ص) نقل میکند که فرمود: “خدای متعال مرا بر تمام پیامبران و رسولان و فرشتگان مقرّب خود برتری داد و پس از من این فضیلت برای تو و ائمه (ع) پس از تو است و ملائکه خادمان ما و خادمان دوستان مایند... از خدای متعال پرسیدم: اوصیای من چه کسانی هستند؟ گفته شد: ای محمد، نام اوصیای تو بر ساق عرش نوشته شده است. پس در حالیکه نزد پروردگارم بودم به ساق عرش نگاه کردم. در آن دوازده نور سبز دیدم و در هر نور خطی سبز بود که در آن نام یکی از اوصیای من نوشته شده بود که اول آنان علی بن ابی طالب (ع) و آخرین آنان مهدی (ع) بود. گفتم: ای پروردگار من، اینان اوصیای پس از مناند؟ گفته شد: ای محمد، اینان پس از تو اولیای من، دوستان من، برگزیدگانم و حجتهای مناند. به عزت و جلالم سوگند که دین مرا آنان آشکار و کلمه مرا آنان بلند خواهند کرد... ”[۱۳۶].
آن حضرت در حدیثی دیگر از اجدادش از رسول خدا (ص) نقل کرده است که پس از اشاره به ستمهایی که پس از او بر امیر مؤمنان (ع) روا میدارند میفرماید: پروردگارم سوگند یاد کرده است که اجازه عبور از عقبه صراط را تنها به کسانی بدهند که اجازه نامه عبور را که به سبب ولایت علی و ائمه (ع) پس از او داده میشود، در دست داشته باشند[۱۳۷].
در قصیده معروف دعبل خزاعی که حضرت رضا (ع) مضمون آن را تأیید میکند با ضمیمهای که آن حضرت درباره آن دارد نیز نام دوازدهامام آمده است[۱۳۸]. در برخی از دعاهایی که از آن حضرت نقل شده نیز به ائمه اثناعشر(ع) اشاره شده است[۱۳۹].[۱۴۰].[۱۴۱]
منابع
پانویس
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۱.
- ↑ «بنابر سنّت خداوند که پیشتر هم بر گذشته است و هرگز برای سنت خداوند، دگرگونی نخواهی یافت» سوره فتح، آیه ۲۳.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ کشف الغمة، ج۱، ص۵۵.
- ↑ «و از قوم موسی گروهی هستند که به حق راهنمایی میکنند و به حق دادگری میورزند * آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم.».. سوره اعراف، آیه ۱۵۹-۱۶۰.
- ↑ کشف الغمة، ج۱، ص۵۶.
- ↑ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۱۳- ۱۲۰.
- ↑ الفصول المهمة، حر عاملی، ج۱، ص۸۱.
- ↑ حسینی، سید علی، مقاله «اثناعشر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۵۹۹-۶۱۱.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۱۶۵.
- ↑ حسینی، سید علی، مقاله «اثناعشر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۵۹۹-۶۱۱.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۱۱- ۳۱۲.
- ↑ فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۹.
- ↑ فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۶- ۱۳۹.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۴۰- ۴۱.
- ↑ تذکرة الخواص، ص۳۲۵.
- ↑ تذکرة الخواص، ص۳۲۸.
- ↑ تذکرة الخواص، ص۳۲۷.
- ↑ ینابیع المودة، ج۳، ص۲۸۳-۲۸۴.
- ↑ الإمامة و التبصرة، ص۱۰۵.
- ↑ المناقب، خوارزمی، ص۳۰۳- ۳۰۴.
- ↑ کتاب الغیبة، طوسی، ص۱۴۷- ۱۴۸؛ فرائد السمطین، ج۲، ص۳۲۰؛ ینابیع المودة، ج۳، ص۱۶۰.
- ↑ المناقب، ابنشهرآشوب، ج۱، ص۲۹۲- ۲۹۳.
- ↑ المسند، ابن حنبل، ج۵، ص۹۳، ۹۷، ۹۸، ۱۰۱؛ صحیح البخاری، ج۸ ص۱۲۷؛ صحیح مسلم، ج۶ ص۳؛ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۱۴، ۲۵۳.
- ↑ سنن أبی داود، ج۲، ص۳۰۹؛ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۵۳.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۷.
- ↑ المسند، ابن حنبل، ج۵، ص۸۶؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۲- ۳؛ مسند أبییعلی، ج۲، ص۲۸۱؛ المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۹؛ صحیح مسلم، شرح نووی، ج۱۲، ص۱۹۹، ۲۰۴.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۵۳.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۵۴.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۱۵.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۱۵- ۲۱۶.
- ↑ المسند، ابن حنبل، ج۵، ص۸۶- ۸۸، ۹۰، ۹۳، ۹۶، ۹۹، ۱۰۸؛ المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۷، ۲۱۸، ۲۲۳، ۲۲۶، ۲۳۲، ۲۵۴، ۲۵۵؛ الکامل فی الضعفاء، ج۲، ص۳۸۶؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۶۱۷؛ صحیح مسلم، شرح نووی، ج۱۲، ص۲۰۱- ۲۰۲.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۵۵.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۰۸- ۲۵۶.
- ↑ صحیح مسلم، ج۶، ص۲- ۳؛ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۵۴- ۲۵۵؛ صحیح مسلم، شرح نووی، ج۱۲، ص۲۰۱.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۵۶.
- ↑ سنن الترمذی، ج۴، ص۴۳۴- ۴۳۵؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ص۱۱۶.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۰۱.
- ↑ کتاب الغیبة، نعمانی، ص۱۱۷؛ إثبات الهداة، ج۳، ص۲۳۷.
- ↑ کنز العمال، ج۱۲، ص۳۴.
- ↑ ینابیع المودة، ج۳، ص۲۹۵- ۳۸۳.
- ↑ ینابیع المودة، ج۳، ص۳۹۴.
- ↑ ینابیع المودة، ج۳، ص۲۹۱.
- ↑ ینابیع المودة، ج۳، ص۲۹۰.
- ↑ إثبات الهداة، ج۲، ص۳۱۵؛ ص۱۶۱.
- ↑ إثبات الهداة، ج۲، ص۱۶۱.
- ↑ إثبات الهداة، ج۲، ص۲۵۴، ۳۰۶.
- ↑ إثبات الهداة، ج۲، ص۱۷۶.
- ↑ حسینی، سید علی، مقاله «اثناعشر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۵۹۹-۶۱۱.
- ↑ الیقین، ص۴۸۷- ۴۸۸.
- ↑ مسند ابن الجعد، ص۳۹۰؛ مسند أبی داود، ص۱۰۵، ۱۸۰؛ المسند، ابن حنبل، ج۵، ص۸۶، ۱۰۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۲۷.
- ↑ التاریخ الکبیر، بخاری، ج۱، ص۴۴۶؛ ج۸ ص۴۱۱.
- ↑ صحیح مسلم، ج۶، ص۲- ۳؛ سنن الترمذی، ج۳، ص۳۴۰؛ مسند أبی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۷.
- ↑ صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۴۳.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۵ ۲۵۶؛ المعجم الأوسط، ج۶، ص۲۶۸.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۶۱۷.
- ↑ کتاب الغیبة، طوسی، ص۱۲۶- ۱۲۷.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۱۵۴، ۱۹۸.
- ↑ کشف الغمة، ج۱، ص۵۵- ۵۶.
- ↑ المناقب، ابنشهرآشوب، ج۱، ص۱۱۰، ۲۸۹-۲۹۲؛ الطرائف ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ کفایة الموحدین، ج۳، ص۲۴۶.
- ↑ الطرائف، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ إثبات الهداة، ج۱، ص۷۱۷.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۵، ۲۵۶.
- ↑ مسند ابی یعلی، ج۱۰، ص۴۲۶.
- ↑ المسند، ابن حنبل، ج۵، ص۸۷.
- ↑ ینابیع المودة، ج۲، ص۳۱۵.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۵۳.
- ↑ کتاب الغیبة، طوسی، ص۱۲۹.
- ↑ فتح الباری، ج۱۳، ص۱۸۲.
- ↑ صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۴۳.
- ↑ سنن أبی داود، ج۲، ص۳۰۹.
- ↑ المسند، ابن حنبل، ج۱، ص۴۰۶.
- ↑ حسینی، سید علی، مقاله «اثناعشر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۵۹۹-۶۱۱.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۵، ۲۵۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۵۳، ۲۸۰.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۱۸۰؛ کشف المراد، ص۵۳۹.
- ↑ إعلام الوری، ج۱، ص۱۶۵.
- ↑ الطرائف، ج۱، ص۱۷۲.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۱۶۵، ۲۰۲.
- ↑ حسینی، سید علی، مقاله «اثناعشر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۵۹۹-۶۱۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۵۲۷؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۰۵- ۳۰۷.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۴۰- ۴۱؛ الاحتجاج، ج۲، ص۲۹۶- ۲۹۸؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۱۷.
- ↑ کشف المراد، ص۵۳۹؛ الحاشیة علی الهیات، ص۴۱۳، ۴۳۶؛ کفایة الموحدین، ج۳، ص۲۴۴- ۲۵۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۵۲۷.
- ↑ الطرائف، ج۱، ص۱۷۲؛ إعلام الوری، ج۲، ص۱۵۷، ۱۶۵.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۵۲۴- ۵۳۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۶۸.
- ↑ کشف المراد، ص۵۳۹؛ الحاشیة علی الهیات، ص۴۱۳، ۴۳۶؛ کفایة الموحدین، ج۳، ص۲۴۴- ۲۵۰.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۲۰۱.
- ↑ حسینی، سید علی، مقاله «اثناعشر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۵۹۹-۶۱۱.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۰.
- ↑ «آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید» سوره بقره، آیه ۶۰.
- ↑ تفسیر العسکری (ع)، ص۲۵۹، ۲۶۱؛ الاحتجاج، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ «زمامدارانی که از شمایند» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۵۳.
- ↑ «و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
- ↑ کفایة الأثر، ص۱۸۲- ۱۸۳.
- ↑ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ «و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ کفایة الأثر، ص۱۸۳- ۱۸۴.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۷۶.
- ↑ «و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
- ↑ کفایة الأثر، ص۸۶.
- ↑ «ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۴۵؛ بصائر الدرجات، ص۵۹.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ کفایة الأثر، ص۵۳- ۵۴.
- ↑ «خداوند، نور آسمانها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشهای، آن شیشه گویی ستارهای درخشان است» سوره نور، آیه ۳۵.
- ↑ مسائل علی بن جعفر، ص۳۱۶؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ الأمالی، صدوقی، ص۶۱۶؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۰۸.
- ↑ «سوگند به سپیدهدم، * و به شبهای دهگانه» سوره فجر، آیه ۱.
- ↑ المناقب، ابنشهرآشوب، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ کتاب الغیبة، نعمانی، ص۹۶؛ المناقب، ابنشهرآشوب، ج۱، ص۲۹۶.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۲۰۶.
- ↑ فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۹.
- ↑ الفضائل، شاذان، ص۱۵۸؛ بصائر الدرجات، ص۴۶۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۰۸- ۳۱۳؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۴۶.
- ↑ کفایة الأثر، ص۱۸۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۵۲۷؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۰۸؛ فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۶- ۱۳۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۵۲۸.
- ↑ مقتضب الأثر، ص۱۴.
- ↑ کفایة الأثر، ص۸۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۵۷.
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۶۷۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۶۱.
- ↑ الفضائل، شاذان، ص۱۶۶- ۱۶۷.
- ↑ الفضائل، شاذان، ص۱۶۶- ۱۶۷.
- ↑ کتاب الغیبة، طوسی، ص۱۳۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۶۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۹- ۶۳.
- ↑ قصص الأنبیاء، راوندی، ص۴۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۷۴.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۳، ص۹۹؛ مصباح المتهجد، ص۵۹- ۶۰.
- ↑ منابع: إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۰۴ اق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۲۵ق، الاحتجاج علی أهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی (قرن ۶ق)، تحقیق: سید محمد باقر خرسان، مشهد، نشر المرتضی، اول، ۱۴۰۳ق؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۷ق، الأمالی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، ترجمه: محم- باقر کمرهای، تهران، کتابچی، ششم، ۱۳۷۶ش؛ الإمامة و التبصرة من الحیرة. علی بن حسین قمی (۳۲۹ق)، تحقیق و نشر: مدرسة الإمام المهادی، قم، اول، ۱۴۰۴ق؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، محمد بن حسن معروف به صفار قمی (۲۹۰ق)، تحقیق: محسن کوچه باغی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛ التاریخ الکبیر، محمد بن اسماعیل معروف به بخاری (۲۵۶ق)، دیار بکر، المکتبة الإسلامیة، بی تا: تذکرة الخواص، یوسف بن فرغلی بغدادی معروف به سبط بن جوزی (۶۵۴ق)، بیروت، مجمع جهانی أهل البیت انبه، ۱۴۰۱ق؛ التفسیر، منسوب به امام حسن عسکری علی (۲۶۰ق)، تحقیق و نشر: مدرسة الإمام المهدی لین، قم، اول، ۱۴۰۹ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، الحاشیة علی إلهیات - الشرح الجدید للتجرید، احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (۹۹۳ق)، تحقیق: احمد عابدی، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، اول، ۱۳۷۵ش، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محماد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق، سنن أبی داود، سلیمان بن اشعث سجستانی معروف به ابوداود (۲۷۵ق)، تحقیق: سید محمد لحام، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۰ق؛ سنن الترمذی، محمد بن عیسی ترمذی (۲۷۹ق)، تحقیق و تصحیح: عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دار الفکر، دوم، ۱۴۰۳ق، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، محمد بن حبان تمیمی (۳۵۴ق)، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، دوم، ۱۴۱۴ق، صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل معروف به بخاری (۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۰۱ق؛ صحیح مسلم، مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (۲۶۱ق)، شرح: یحیی نووی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق؛ صحیح مسلم (الجامع الصحیح)، مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر، بی تا: الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، علی بن موسی معروف به سید بن طاووس (۶۶۴ق)، تحقیق: علی عاشور، قم، خیام، ۱۴۰۰ق، عیون أخبار الرضا (ع)، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، فتح الباری شرح صحیح البخاری، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفة، ۱۳۷۹ق؛ فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد حموئی جوینی (۷۲۲ق)، بیروت، مؤسسة المحمود، اول، ۱۴۰۰ق، الفصول المهمة فی أصول الأئمة علی، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق: محمد قائنی، قم، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع)، اول، ۱۴۱۸ق؛ الفضائل، شاذان بن جبرائیل قمی (قرن ۷ق)، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ش؛ قصص الأنبیاء، سعید بن هبة الله معروف به قطب الدین راوندی (۵۷۳ق)، تحقیق: غلامرضا (ع) عرفانیان، مشهد، مرکز پژوهشهای اسلامی، ۱۴۰۹ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ الکامل فی الضعفاء، عبدالله بن عدی جرجانی (۳۶۵ق)، تحقیق: یحیی مختار غزاوی، بیروت، دار الفکر، سوم، ۱۴۰۹ق، کتاب الغیبة، محمد بن ابراهیم معروف به نعمانی (قرن ۴ق)، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، بی تا، کتاب الغیبة، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: عبادالله تهرانی - علی احمد ناصح، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، اول، ۱۴۱۱ق، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، سلیم بن قیس هلالی (قرن ۲ق)، تحقیق و تصحیح: محمد باقر انصاری، قم، نشر الهادی، اول، ۱۴۰۵ق؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة لها، علی بن عیسی اربلی (۶۹۲ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنی هاشمی، اول، ۱۳۸۱ق؛ کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: حسن حسن زاده آملی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، هفتم، ۱۴۱۷ق؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الأثنی عشر، علی بن محمد خزاز رازی (قرن ۴ق)، تحقیق و تصحیح: عبداللطیف حسینی کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق؛ کفایة الموحدین، سیداسماعیل بن احمد طبرسی نوری (۱۳۱۷ق)، تهران، انتشارات علمیة اسلامیه، بی تا، کمال الدین و تمام النعمة، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۵ق، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، علی بن حسام معروف به متقی هندی (۹۷۵ق)، تحقیق: بکری حیانی، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۹ق؛ مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، علی بن جعفر عریضی (۲۲۰ق)، قم، مؤسسة آل البیت لا لإحیاء التراث، ۱۴۰۹ق؛ المستدرک علی الصحیحین، محمد بن عبدالله معروف به حاکم نیشابوری (۴۰۵ق)، تحقیق: یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، بی تا، مسند ابن الجعد، علی بن جعد جوهری (۲۳۰ق)، تحقیق: عامر احمد حیدر، بیروت، مؤسسة نادر، اول، ۱۴۱۰ق؛ مسند أبی داود طیالسی، سلیمان بن داود طیالسی (۲۰۴ق)، بیروت، دار المعرفة، بی تا، مسند أبی یعلی، احمد بن علی معروف به ابویعلی موصلی (۳۰۷ق)، تحقیق: حسین سلیم اسد، دار المأمون، بی تا، المسند، احمد بن محمد معروف به ابن حنبل (۲۴۱ق)، بیروت، دار صادر، بیتا مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، اول، ۱۴۱۱ق، المعجم الأوسط، سلیمان بن احمد معروف به طبرانی (۳۶۰ق)، عمان، دار الفکر، ۱۴۳۰ق، المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد معروف به طبرانی (۳۶۰ق)، تحقیق: حمدی عبدالمجید سلفی، قاهره، دار إحیاء التراث العربی، دوم، بی تا؛ مقتضب الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، احمد بن عبیدالله جوهری بصری (۴۰۱ق)، تحقیق: نزار منصوری، قم، مکتبة الطباطبایی، اول، بی تا، مناقب آل ابی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابنشهرآشوب (۵۸۸ق)، قم، نشر علامه، اول، ۱۳۷۹ق؛ المناقب، موفق بن احمد خوارزمی (۵۶۸ق)، تحقیق: مالک محمودی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۱۱ق؛ الیقین باختصاص مولانا علی علی بإمرة المؤمنین، علی بن موسی معروف به سید بن طاووس (۶۶۴ق)، تحقیق: اسماعیل انصاری زنجانی، قم، دار الکتاب الإسلامی، اول، ۱۴۱۳ق، ینابیع المودة لذوی القربی، سلیمان بن ابراهیم قندوزی (۱۲۹۴ق)، تحقیق: سیدعلی جمال اشرف حسینی، قم، انتشارات اسوه، ۱۴۲۲ق.
- ↑ حسینی، سید علی، مقاله «اثناعشر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۵۹۹-۶۱۱.