ابوکیسان
مقدمه
ابن حجر[۱] در کنیههای بخش سوم (مخضرمین) از او سخن گفته و در بخش اسامی، تحت عنوان "کیسان غیر منسوب" از او یاد کرده و به بخش کنیهها ارجاع داده است. در گزارشی آمده است که کیسان بنده بود، نام خود را قیس نامید، نسبتش را به مولایش رساند و به کوفه رفت. پدرش نزد عمر آمد و گفت: این فرزند من است، اما نسب خود را به مولایش میرساند. عمر گفت: او فرزند توست، هر کاری میتوانی انجام بده[۲]. طبرانی به جای "کیسان"، "جلس" گفته که به نظر میرسد اشتباه نسّاخ باشد.[۳]
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۵، ص۴۸۸ و ج۷، ص۲۸۷.
- ↑ طبرانی، ج۵، ص۱۲۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۸۷؛ هیثمی، ج۱، ص۹۷.
- ↑ مرادینسب، حسین، مقاله «ابوکیسان»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۸۵.