بحث:اثبات ضرورت نبوت در کلام اسلامی
ضرورت نبوت به معنای وجوبِ بودنِ نظام نبوت و وجوبِ وجودِ پیامبر از طرف خداست. این ضرورت نیازمند بیان دلایل اثبات ضرورت نبوت است.
استدلال به قاعده لطف
دو معنا بر لطف میتوان بیان کرد:
- لطف محصل، فعلی است که در صورت وقوع آن، انسان مکلف، با اختیار خویش، تکلیفش را انجام میدهد.
- لطف مقرب، فعلی است که در صورت وقوع برای شخص مکلف، زمینه مساعدی برای اطاعت از خداوند فراهم میآید.
- متکلمان امامیه و معتزله اینچنین استدلال میکنند [۱]: بعثت انبیا، به جهت بیان زشتی و زیبایی افعال و احوال قیامت، احسانی است که بندگان را، با حفظ اختیار، به طاعت خدا نزدیک و از معصیت او دور میسازد، پس عقلاً بر خداوند واجب است. لطف، صفت فعلیه خداوند متعال است که انگیزهای در مکلفان ایجاد میکند که یا به تحقق "لطف محصل" و یا به تقرب "لطف مقرب" تکلیف میانجامد. شرایط وجوب لطف این است: اولاً: قدرت بر انجام دادن تکلیف، وابسته به آن لطف نباشد و ثانیاً: لطف، مکلف را به مرز اجبار و سلب اختیار نکشاند. پس بعثت پیامبران برای بیان احکامی که تأکید بر احکام عقلی است، لطف محسوب میشود ولی برای بیان احکامی که عقل به صورت مستقل توان درک آنها را ندارد، مصداق لطف به شمار نمیآید و بعثت پیامبران از باب حکمت الهی، ضرورت پیدا میکند [۲].اشاعره، بر اساس انکار حسن و قبح عقلی، به وجوب لطف اعتقاد ندارند.[۳]
استدلال به برهان حکمت
- متکلمان امامیه و معتزله و ماتریدیه برای اثبات بعثت پیامبران از برهان حکمت بهره بردهاند: یعنی نبوت، هم حَسَن است و هم واجب؛ زیرا مقصود و غایت حقتعالی از آفرینش انسانها، دریافت مصلحت بوده است هم در احوال معاش و هم در احوال معاد و بیان این حقایق و اعمال نیز از طریق پیامبر الهی میسر است. حاصل اینکه:
- هدف آفرینش انسان، تکامل اختیاری است. [۴]. انسان براى اين، آفريده شده كه با عبادت و اطاعت خداى متعال، شايستگى دريافت رحمتهايى را پيدا كند كه ويژه انسانهاى كامل است. و اراده حكيمانه الهى اصالتاً به كمال و سعادت انسان، تعلق گرفته است اما از آنجا كه اين كمال و سعادت والا و ارجمند جز از راه انجام دادن افعال اختيارى، حاصل نمىشود مسير زندگى بشر، دو راهه و دو سويه قرار داده شده تا زمينه انتخاب و گزينش براى وى فراهم شود و طبعاً يك راه آن هم بسوى شقاوت و عذاب خواهد بود كه بالتّبع (و نه بالاصاله) مورد اراده الهى واقع مىشود. [۵].
- تکامل اختیاری، درگرو افعال اختیاری است. [۶]. مقتضاى حكمت الهى اين است كه ابزار و وسايل لازم براى تحصيل چنين شناختهايى را در اختيار بشر قرار دهد. و گرنه همانند كسى خواهد بود كه مهمانى را به مهمانسرايى دعوت كند ولى محل مهمانسرايش و راه رسيدن به آن را به او نشان ندهد! و بديهى است كه چنين رفتارى خلاف حكمت و موجب نقض غرض است. [۷].
- شناختهای عقلی و حسی برای تشخیص راه کمال کافی نیست. [۸]. و اگر راه ديگرى براى رفع اين كمبودها وجود نداشته باشد هدف الهى از آفرينش انسان، تحقق نخواهد يافت.[۹]
- پس خداوند میبایست راه دیگری برای رساندن انسان به کمال نشان دهد. این "باید"، دستور عقل به خدا نیست بلکه کشف ضرورت بین علت و معلول است [۱۰].
استدلال به برهان هدایت
- برهان هدایت، لزوم ارسال انبیا را اینگونه بیان میدارد:
- هر سویی از گستره بیکران خلقت، علاوه بر نظم و سامان، دارای نوعی هدایت و راهنمایی آشکار و پنهان است. به این معنا که خداوند همان موجود هماهنگ و منظم را بهسوی مقصدی روان کرده است. [۱۱]
در هر موجودی، نوعی کشش و برنامه وجود دارد که زندگی آن را از مسیر سنگلاخهای عالم طبیعت و ماده –که عرصه تعارض و تزاحم است- به مقصد معلوم هدایت میکند. اساس اعتبار این هدایت عمومی، مبتنی بر برهانی است که از وجود غرض و هدف در خلقت هر موجودی خبر میدهد. زیرا اگر خداوند موجودات را اینچنین هدایت نکند، چیزی جز عبث و لغو نخواهد بود و انسان نیز هدایتی درخور خود دارد زیرا در آفرینش او نیز غرضی است.
- هدایت هر چیزی مناسب با تجهیزات و استعدادهای وجود اوست. انسان حیوانی است که چون صدف، گوهری گرانقدر در خود جای داده است.
انسان از آن جهت که حیوان است، مانند دیگر حیوانات از اهتدای غریزی برای رشد و کمال حیوانی برخوردار است ولی انسان برخلاف حیوانات، اسیر غرایز خود نیست و با قوه اختیار میتواند به غرایز خود سامان دهد. چنین موجودی البته هدایتی درخور خود میطلبد که با اختیار او تناسب داشته باشد. جز وحی، هر راه دیگری برای رسیدن به چنین سعادت ابدی، بیراهه است. البته خداوندی که از آفریدن ابرو و مژه دریغ نورزیده از فرستادن پیامبران که بقای نوع انسان و نیز سعادت ابدی هر فرد درگرو آن است، دریغ نمیکند [۱۲].
پانویس
- ↑ آموزش کلام اسلامی، ج۲، ص ۲۳ و ۲۴.
- ↑ کلام نوین اسلامی، ص ۶۰-۶۲.
- ↑ آموزش کلام اسلامی، ج۲، ص ۲۳ و ۲۴.
- ↑ کلام نوین اسلامی، ص ۶۳-۶۵.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی آموزش عقاید، ص ۶۳-۶۵.
- ↑ کلام نوین اسلامی، ص ۶۳-۶۵.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی آموزش عقاید، ص ۶۳-۶۵.
- ↑ کلام نوین اسلامی، ص ۶۳-۶۵.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی آموزش عقاید، ص ۶۳-۶۵.
- ↑ کلام نوین اسلامی، ص ۶۳-۶۵.
- ↑ ﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾ سوره طه، آیه: ۵.
- ↑ معارف اسلامی، ج۲، ص ۱۹-۲۲.