ابومسروق عبدالله نهدی کوفی در معارف و سیره رضوی
مقدمه
نام او فقط در رجال کشی آمده، گوید: ابومسروق و فرزندش هیثم هر دو فاضل و مردان نیکی بودند، در خلاصه علامه و جامع الرواة نیز همین سخن را از کشی نقل کردهاند و چیزی بر آن اضافه نکردهاند، او فقط یک حدیث از امام رضا(ع) روایت میکند.
ابومسروق گوید: گروهی از واقفیه خدمت حضرت رضا(ع) رسیدند که در میان آنها علی بن ابی حمزه بطائنی و محمد بن اسحاق بن عمار و حسین بن مهران و حسن بن ابی سعید همکاری بودند، علی بن ابی حمزه گفت: قربانت گردم از پدر خود برای ما صحبت کنید، امام(ع) فرمودند: پدرم از دنیا رفت، گفت: او امامت را به کدام شخص واگذار کرد؟
امام رضا(ع) فرمودند: امامت را به من واگذار کردند، گفت: شما سخنی میگویید که هیچ یک از پدرانت از علی(ع) تا آخر آن را نگفتهاند، فرمود: بهترین پدران من و افضل آنها که رسول خدا(ص) میباشد آن را فرموده است، پرسید از حکومت نمیترسی که خود را به عنوان امام معرفی میکنی فرمود: اگر از آنها بترسم که به آنها کمک کردهام - تا آخر حدیث.[۱]