نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Saqi(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۰ توسط Saqi(بحث | مشارکتها)
آیا رجعت جسمانی است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
اینکه در رجعت روح به یک بدن مثالی وارد شود، نوعی تناسخ است که باطل و محال است.
برخلاف صریح روایات میباشد.
برخلاف اجماع است.
بدن مثالی گناهی نکرده تا مجازات آن در مورد رجعت بدکاران جایز باشد[۱].
برخی قائل شدند: موجودی که استعداد کمال دارد زمانی که کمالات استعدادی آن جنبه فعلیت به خود بگیرد، یعنی از قوه به فعل درآید دیگر نمیتواند به حال اول برگردد؛ زیرا رجوع از قوه به فعلیت محال است. نفس انسانی با مردن از مادّه، تجرّد پیدا میکند و یک موجود مجرّد مثالی یا عقلی میشود، که این دو رتبه (مثالی و عقلی) از مرتبه ماده برتر است و وجود آنها از وجود ماده قویتر است اگر مجددا نفس بعد از مرگ بر ماده تعلق پیدا کند، لازم میآید که از فعل به قوه بازگردد و آن محال است.
علامه طباطبایی قدّس سرّه در پاسخ به این شبهه میفرماید: آنچه گفته میشود که بازگشت فعل به قوّه محال است، مطلب درستی است، ولی زنده شدن یک موجود پس از مرگ از مصادیق آن نیست، زیرا اگر انسانی پس از مرگ به دنیا بازگردد و نفس او مجددّا با مادّه (بدن قبلی) تماس و تعلق پیدا کند، این امر باعث ابطال اصل تجرد و بازگشت از فعل به قوّه نیست چه اینکه او قبل از مردن، و پیش از قطع رابطه با بدن بطور یقین منافاتی با تجرد او ندارد.
تنها چیزی که هست این است که با اثر مرگ، روابطی که ضامن تأثیر و فعل نفس در مادّه بود مفقود شد و لذا پس از آن قدرت بر انجام افعال مادّی را نداشت درست مانند صنعتگری که آلات و ابزار لازم، برای عمل را از دست بدهد. ولی با بازگشت نفس به حال سابق و تعلق آن به بدن دوباره قوا و ادوات آنرا به کار میاندازد. در نتیجه میتواند حالات و ملکات خود را به واسطه افعال جدید به مرحلهای فوق مرحله سابق برساند و تکامل تازهای پیدا کند بدون اینکه سیر نزولی و عقبگرد از حال کمال به نقص، و از فعل به قوه کرده باشد[۲]»[۳].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«از عموم روایاترجعت چنین استفاده میشود که رجعت انسانهای خاصّی که به دنیا آمدنشان قطعی است، جسمانی است نه مثالی. زیرا در هیچ روایتی، رجعت را مقید به غیرجسمانی بودن، نکردهاند. شیخ حر عاملی در کتاب ایقاظ میفرماید: اوّلا اینکه در رجعت، روح به یک بدن مثالی وارد شود، نوعی تناسخ است که باطل و محال میباشد، ثانیا برخلاف صریح روایات است، ثالثا برخلاف اجماع است، رابعا آن بدن مثالی گناهی نکرده، تا مجازات آن در مورد رجعت بدکاران جایز باشد[۴]
بعضی گویند: موجودی که استعداد کمال دارد، هنگامی که کمالات استعدادی آن جنبه فعلیت به خود بگیرد، یعنی از قوّه به فعل درآید، دیگر نمیتواند به حال اوّل برگردد، زیرا رجوع از فعلیت به قوّه محال است. نفس انسانی با مردن از مادّه، تجرّد پیدا میکند و یک موجود مجرّد مثالی یا عقلی میشود، که این دو رتبه (مثالی و عقلی) از مرتبه مادّه برتر است، و وجود آنها از وجود مادّه قویتر است. اگر مجدّدا نفس بعد از مرگ به مادّه تعلّق پیدا کند، لازم میآید که از فعل به قوّه بازگردد و آن محال است. علامه طباطبایی در پاسخ به این شبهه میفرماید: آنچه گفته میشود که بازگشت فعل به قوّه محال است، مطلب درستی است، ولی زنده شدن یک موجود پس از مرگ از مصادیق آن نیست، زیرا اگر انسانی پس از مرگ به دنیا بازگردد و نفس او مجدّدا با مادّه (بدن قبلی) تماس و تعلّق پیدا کند، این امر باعث ابطال اصل تجرّد و بازگشت از فعل به قوّه نیست، چه اینکه او قبل از مردن، و پیش از قطع رابطه با بدن هم، مجرّد بوده است، بنابراین تعلّق و ارتباط مجدّد او با بدن بهطور یقین منافاتی با تجرّد او ندارد. تنها چیزیکه هست این است که براثر مرگ، روابطی که ضامن تأثیر و فعل نفس در مادّه بود مفقود شد و لذا پس از آنقدرت بر انجام افعال مادّی را نداشت، درست مانند، صنعتگری که آلات و ابزار لازم، برای عمل را از دست بدهد. ولی با بازگشت نفس به حال سابق و تعلّق آن به بدن مجدّدا قوا و ادوات آن را به کار میاندازد. در نتیجه میتواند حالات و ملکات خود را به واسطه افعال جدید به مرحلهای فوق مرحله سابق برساند و تکامل تازهای پیدا کند، بدون اینکه سیر نزولی و عقبگرد از حال کمال به نقص، و از فعل به قوّه کرده باشد[۵]»[۶].