بحث:رابطه علم غیب معصوم با اجتباء الهی چیست؟ (پرسش)
Page contents not supported in other languages.
از امامتپدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۲ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
«از این آیات استفاده میشود که حضرت یعقوب(ع) از حقیقت رؤیای فرزندش آگاه گردید که او در آینده مقام بس بلندی به دست خواهد آورد. ولی این سؤال پیش میآید که چگونه حضرت یعقوب(ع) از رؤیای یوسف(ع) آگاهی از آینده او پیدا کرد؟
اولاً؛ یعقوب(ع) از مخلصین بوده، و خدا وی را تأویل احادیث آموخته، به دلیل اینکه در این آیه حضرت یعقوب(ع) خبر میدهد به یوسف(ع) که سرانجام کار تو چیست، و خوابت چه تأویلی دارد، و قطعا آنچه گفته به تعلیم خدایی بوده است.
ثانیاً؛ نهی حضرت یعقوب(ع) فرزندش را از گفتن خواب به تعلیم الهی، الهامی بوده است که صورت غیب از مجردات روحانی در روحش آشکار شد و اثر آن به قلبش رسید و از وقوع واقعه قبل از واقع شدنش ترسید. لذا فرزندش را از خبر دادن خوابش برای محفوظ ماندن او نهی کرد. و ممکن است، پرهیز فرزندش از گفتن خواب بر این بود که او از تعبیر خواب یوسف فهمید که او در آینده دارای مقام و قدرتی خواهد بود و او ترسید که برادران او بفهمند و بر او حسادت بورزند[۱].
ثالثاً؛ کلام حضرت یعقوب(ع) ﴿﴿ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ ﴾﴾ اخبار از اموری از قبیل تعبیر خواب حضرت یوسف(ع) از خوابِ همراهانش در زندان و تعبیر خواب پادشاه و رسیدن او به مقام والا بود که بعدها در مورد فرزندش اتفاق افتاد. و این اخبار حضرت یعقوب به وحی یا به کمالات نفسانی با تعلیم الهی بود که قدرت تصرف در عالم مثال داشت[۲].
بنابراین یعقوب(ع) از پیغمبران نقی الوجود و سلیم القلب بوده، وجودش پاک و دلهایش به تمام معنا سالم از شرک بود. و همین علت باعث شد وی دارای علم به تأویل احادیث باشد. و تأویل و تعبیر خواب[۳] و آگاهی از حقیقت آن یک نوع آگاهی از غیب است، و خداوند حضرت یعقوب(ع) را شمول این لطف قرار داد»[۴].
↑ قرآن و برهان دلالت بر درستی علم تعبیر دارند. از قرآن، همین آیات بر صحت این علم صریحاً دلالت میکنند. اما برهان: خداوند ذات نفس ناطقه انسان را به گونهای آفریده است که توان صعود به عالم افلاک و مطالعه لوح محفوظ را دارد، تنها مانع برای ترقی نفس اشتغالات امور مادی است. وقتی روح از این اشتغالات رهایی یابد و بر حالی از حالات آثار مخصوص خودش برای عالم خیال واقع شود، در این صورت معبّر با این آثار خیالیه قادر به ادراکات عقلیه خواهد بود؛مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۵۴.