اصحاب
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مقدمه
- منظور آن دسته از آیاتی است که با کلمه اصحاب به دسته بندی و گروه بندی جمعیتها میپردازد و طبقهای را از میان اقوام، ملتها، یا شخصیتهای تاریخی و پیامبران و یا صف بندی افراد خوب و بد به وجود میآورد. در برخی موارد از اصحاب به عنوان اصطلاح خاص از جمعیتی که با آنان سخن دارد، یاد میکند و گروهی را نام میبرد که با یکدیگر عجین و قرین بودهاند، مانند اصحاب اخدود، اصحابایکه، اصحاب حجر، اصحاب رس، اصحاب رقیم، اصحاب سبت، اصحاب فیل، اصحاب کهف، اصحاب مؤتفکات، اصحاب موسی، و اصحاب سفینه. چنان که در آیه ۶۵ سوره بقره، به قضیه «اصحاب سبت» اشاره شده و تفصیل آن در آیه ۱۶۲-۱۷۱ سوره اعراف آمده است و در آیه ۱۵ تا ۲۰ سوره «نازعات» به قصه موسی اشاره شده، در حالی که تفصیل و تبیین برخی از جزئیات آن در آیات سوم یا چهل و چهارم سوره قصص، آمده است، مثل: ﴿فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ﴾[۱] و همچنین است در سایر قصص قرآن. مثلاً در باره داستان فیل میگوید: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ*أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ﴾[۲] این روش قرآن برای ذکر حوادث گذشته به پیامبر که اهدافی تربیتی و تسلی دادن را دنبال میکند و حوادث تاریخی متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم میکند و برخی از آنها حوادث دوران فترت است. ﴿لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ﴾[۳] یا به خوبی و بدی، مثل: ﴿وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ * فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ﴾[۴] ﴿َأَصْحَابُ الْيَمِينِ﴾[۵] * ﴿وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ﴾[۶] ﴿فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ﴾[۷] ﴿وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ﴾[۸]. یا آتش و بهشت: « ﴿وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ﴾[۹] که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست»: ﴿وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ﴾[۱۰] در سوره ن وَ الْقَلَمِ سخن از أصحاب الجنة» یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن حق محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند ﴿سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ﴾[۱۱][۱۲].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و چون دو دسته یکدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: بیگمان ما گرفتار شدهایم!» سوره شعراء، آیه ۶۱.
- ↑ «آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟*آیا نیرنگ آنان را بیرنگ نکرد؟» سوره فیل، آیه ۱-۲.
- ↑ «دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.
- ↑ «و اگر از راستیان باشد*پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.
- ↑ «و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.
- ↑ «و اما اگر از دروغانگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.
- ↑ «(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.
- ↑ «و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.
- ↑ «و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.
- ↑ «و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما میکوشند دوزخیاند» سوره حج، آیه ۵۱.
- ↑ «گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بیگمان ما ستمکاره بودهایم» سوره قلم، آیه ۲۹.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۲۲.