بحث:رابطه علم غیب با علوم غریبه چیست؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
- مراد از غیب در اصطلاح، غیبی است که شناخت آن بدون توسل به دلیل، علل و اسباب عادی تحقق پذیرد؛ در واقع، علم غیب، علم آگاهی از اموری است که از دسترس علوم غریبه و غیر غریبه و حواس عادی و معمول بشر خارج است؛ چنین علمی را فقط خداوند متعال دارد، اما آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که نشان میدهد این علم را خداوند متعال در اختیار دیگران هم قرار داده است.[۱] منتها باید توجه داشت اطلاع یافتن از غیب از شیوههای عادی و اسباب طبیعی مثل خبر دادن از خسوف و کسوف و غیره هر چند علم به غیب است و شناخت به امری غائب از حس عموم انسانهاست، ولی به چنین آگاهی در اصطلاح قرآن و حدیث، علم به غیب گفته نمی¬شود. بلکه این آگاهی و شناخت را خداوند سبحان به تمامی کسانی که راه و شیوه آن را بیاموزند اجازه فرموده و این نوع آگاهی در سایۀ آموزش و رقابت علمی محقق میگردد و دلیلی بر رسیدن به خدا و عوالم غیبی نیست، بلکه تنها میتواند دلیل نبوغ و تخصص در یک امر، یا اموری باشد.[۲]
- علم غیب دارای مراتب مختلفی است:
- مرتبه اول اینکه چیزی به حس و تجربه نگنجد، بلکه از راه عقل و ادراک باطنی شناخته شود از قبیل خدا، قیامت و وحی آسمانی. علم غیب در این مرحله مخصوص خداوند است و آیاتی[۳] بر آن دلالت میکند.[۴]
- مرتبه دوم اینکه دور از دسترس عقل و ادراک باطنی بشر عادی باشد و از راه اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید.[۵]
- بنابراین آگاهی علمی از اسرار نهان افراد و حوادث پشت پرده علم غیب نیست، چه از طریق علوم جدید از قبیل تله پاتی و ذهن خوانی باشد یا از طریق علوم غریبه از قبیل رمل، جفر، استخدام جن علم غیب علم خدادادی است که از راه وحی و الهام و رؤیای صادقه و غیره به دست میآید.[۶] لذا، علوم غریبه آگاهی و شناختی است که خداوند به تمامی کسانی که راه و شیوه آن را بیاموزند اجازه فرموده و این نوع آگاهی در سایۀ آموزش و رقابت علمی محقق میگردد و دلیلی بر رسیدن به خدا و عوالم غیبی نیست، بلکه تنها میتواند دلیل نبوغ و تخصص در یک امر و یا اموری باشد.[۷]
پاسخ تفصیلی
- مراد از غیب در اصطلاح، غیبی است که شناخت آن، بدون توسل به دلیل علل و اسباب عادی تحقق پذیرد؛ در واقع، علم غیب، علم آگاهی از اموری است که از دسترس علوم غریبه و غیر غریبه و حواس عادی و معمول بشر خارج است؛ چنین علمی را فقط خداوند متعال دارد، اما آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که نشان میدهد این علم را خداوند متعال در اختیار دیگران هم قرار داده است، سر سلسله این افراد که به لطف الهی از غیب مطلع شده است رسول خدا(ص) است و امامان(ع) نیز به تعلیم الهی و یا از طریق پیامبر(ص) این علوم را دریافت کرده و به یکدیگر منتقل میکنند.[۸] منتها باید توجه داشت اطلاع یافتن از غیب از شیوههای عادی و اسباب طبیعی مثل خبر دادن از خسوف و کسوف و غیره هر چند علم به غیب است و شناخت به امری غائب از حس عموم انسانهاست، ولی به چنین آگاهی در اصطلاح قرآن و حدیث، علم به غیب گفته نمی¬شود. بلکه این آگاهی و شناخت را خداوند سبحان به تمامی کسانی که راه و شیوه آن را بیاموزند اجازه فرموده و این نوع آگاهی در سایۀ آموزش و رقابت علمی محقق میگردد و دلیلی بر رسیدن به خدا و عوالم غیبی نیست، بلکه تنها میتواند دلیل نبوغ و تخصص در یک امر و یا اموری باشد. به بیان دیگر: مراد از علم به غیب علم حضوری و ارادی است، نه دانشهایی که از راه دلائل و حواس ظاهری و فنون اکتسابی به دست میآیند، زیرا تنها تابع علل و اسباب عادی خود هستند و آن علل اختصاص به کسی ندارد، لذا در این¬گونه از دانشها مردم با هم شریکند. بر خلاف علم غیب که در صورت پذیرش امکان آن، خداوند علام الغیوب آن را به کسی که بخواهد و برگزیند عطا مینماید.[۹]
- علم غیب دارای مراتب مختلفی است:
- مرتبه اول این که چیزی به حس و تجربه نگنجد بلکه از راه عقل و ادراک باطنی شناخته شود از قبیل خدا، قیامت و وحی آسمانی چنان¬که همین معنا در آیه: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ[۱۰] مقصود این مرتبه از معنای غیب موضوع بحث نیست. علم غیب در این مرحله مخصوص خداوند است و آیاتی بر آن دلالت میکند مانند: آیۀ ۵۹ انعام، آیۀ ۶۵ نمل، آیۀ ۴۴ آل عمران و آیۀ ۱۰۲ یوسف.[۱۱]
- مرتبه دوم این که دور از دسترس عقل و ادراک باطنی بشر عادی باشد و ازراه اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید.[۱۲]
- بنابراین آگاهی علمی از اسرار نهان افراد و حوادث پشت پرده علم غیب نیست، چه از طریق علوم جدید از قبیل تله پاتی و ذهن خوانی باشد یا از طریق علوم غریبه از قبیل رمل، جفر، استخدام جن علم غیب علم خدادادی است که از راه وحی و الهام و رؤیای صادقه و غیره به دست میآید.[۱۳] لذا، علوم غریبه آگاهی و شناختی است که خداوند به تمامی کسانی که راه و شیوه آن را بیاموزند اجازه فرموده و این نوع آگاهی در سایۀ آموزش و رقابت علمی محقق میگردد و دلیلی بر رسیدن به خدا و عوالم غیبی نیست، بلکه تنها میتواند دلیل نبوغ و تخصص در یک امر و یا اموری باشد.[۱۴]
پانویس
- ↑ ر.ک. پیشگر، امید، وبگاه تبیان
- ↑ ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۱۹
- ↑ مانند: آیۀ ۵۹ انعام و آیۀ ۶۵ نمل
- ↑ ر.ک. پیشگر، امید، وبگاه تبیان
- ↑ ر.ک. مدقق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی؛ مدقق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت
- ↑ ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۱۹
- ↑ ر.ک. پیشگر، امید، وبگاه تبیان
- ↑ ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۱۹
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ ر.ک. پیشگر، امید، وبگاه تبیان
- ↑ ر.ک. مدقق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی؛ مدقق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت
- ↑ ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۱۹