وحدت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل وحدت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

وحدت به این معنا است که عارف می‌رسد به مقامی که غیر از خدا چیزی نمی‌بیند و به قول سعدی: رسد آدمی به جائی که بجز خدا نبیند، و یا واقعاً جز خدا چیزی وجود ندارد. اینکه عارف می‌رسد به مقامی که غیر از خدا چیزی نمی‌بیند غیر از این مسأله است که جز او وجود ندارد[۱].[۲]

وحدت بالعمل

یعنی اینکه دو شیء که کثرت حقیقی دارند در یک صفت با یکدیگر اشتراک داشته باشند و از این جهت بگویند ما واحد هستیم، ما دو تا یکی هستیم[۳].[۴]

وحدت بالعرض

وحدت بالعرض [یا وحدت مجازی] این است که یک شیء با شیء دیگر واقعاً وحدت ندارند اما در یک چیز اشتراک دارند. در این مورد می‌گویند که اگر اشتراک در کیف باشد می‌شود “مشابهت” و اگر دو جنس باشد می‌شود “مجانست”، و اگر در نوع باشد می‌شود “واحد بالنوع”[۵].[۶]

وحدت جبهه

معنی وحدت جبهه این است که احزاب و دسته‌جات مختلف در عین اختلاف در مسلک و ایدئولوژی و راه و روش، به واسطه مشترکاتی که میان آنها هست در مقابل دشمن مشترک در یک صف جبهه‌بندی کنند. و بدیهی است که صف واحد در برابر دشمن تشکیل دادن با اصرار در دفاع از مسلک خود و انتقاد از مسلک‌های برادر و دعوت سایر برادران هم جبهه به مسلک خود به هیچ وجه منافات ندارد[۷].[۸]

وحدت حزبی

وحدت حزبی ایجاب می‌کند که افراد از نظر فکر و ایدئولوژی و راه و روش و بالاخره همه خصوصیات فکری به استثناء مسائل شخصی یک رنگ و یک جهت باشند[۹].[۱۰]

وحدت حقه حقیقه

اگر واحد عین وحدت باشد خود بر دو قسم است: یا به معنای این است که واحد مفهومش عین مفهوم وحدت است، یا حقیقتش عین حقیقت وحدت می‌باشد، که این را اصطلاحاً “وحدت حقه حقیقه” می‌گویند[۱۱].[۱۲]

وحدت حقیقت

مسأله وحدت حقیقت به این معناست که حقیقت یک چیز است، اما اینکه این مسأله را بشکافیم که آن حقیقت چیست، آیا آن حقیقت از سنخ وجود است به آن معنا که ما وجود را از ماهیت تفکیک می‌کنیم و یا از سنخ ماهیت است، اینها دیگر هیچ‌کدام مطرح نیست. مسأله این است که حقیقت یک چیز است و غیر از آن یک چیز، هر چه انسان آن را می‌بیند به منزله جلوه‌ها و تجلی‌های آن حقیقت‌اند[۱۳].[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر

پانویس

  1. شرح مبسوط منظومه، ج۱، ص۲۱۰.
  2. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۸۴۲.
  3. مجموعه آثار، ج۷، ص۴۸۱.
  4. محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۸۴۳.
  5. مجموعه آثار، ج۷، ص۴۸۳.
  6. محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۸۴۳.
  7. امامت و رهبری، ص۱۹.
  8. محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۸۴۳.
  9. امامت و رهبری، ص۱۹.
  10. محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۸۴۳.
  11. مجموعه آثار، ج۷، ص۴۶۰.
  12. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۸۴۴.
  13. شرح مبسوط منظومه، ج۱، ص۲۱۳.
  14. محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۸۴۴.