مدیریت نظام سیاسی اسلام

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مدیریت نظام سیاسی اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مجموعه مطالبی که در چند فصل اخیر بیان شد، در ارتباط با ویژگی‌ها و تبیین ساختاری حکومت دینی بود و مباحثی چون ارکان و چارچوب‌های کلی این نظام سیاسی، مبانی مشروعیت، شرایط و حدود وظایف رهبری، را تشریح می‌کرد. بی‌شک برای آشنایی با یک نظام سیاسی، تنها آگاهی از ویژگی‌های ساختاری آن کافی نیست؛ بلکه باید روش اداره آن نظام و نحوه تحقق اهداف آن، نیز معرفی و تبیین گردد. در حال حاضر نظام‌های سیاسی مختلفی در جهان وجود دارند که گاه جدای از مشابهت در ویژگی‌های ساختاری، اهداف و برنامه‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند؛ یعنی با تفاوت در نگاه آنها به سعادت انسان و توسعه اجتماعی، روش‌ها و الگوهای ویژه‌ای برای اداره جامعه انتخاب می‌کنند؛ همچنین گاه برخی نظام‌های سیاسی که از لحاظ ساختار و نحوه رهبری با یکدیگر تفاوت جدی دارند، از یک روش اداره و الگوی واحد مدیریتی برای تنظیم امور اجتماعی استفاده می‌کنند. چنین پدیده‌ای ناشی از مشابهت ماهوی و همسانی اهداف کلی است؛ زیرا نمی‌توان از هر طریق و با هر وسیله‌ای به هر هدفی دست یافت؛ بنابراین برای تبیین کامل‌تر هر نظام، لازم است علاوه بر شناخت روند کلی و ساختار آن، مدل‌ها و الگوهایی که آن نظام، برای ایجاد امنیت، تأمین معیشت، ارتقای سطح فرهنگ، تنظیم روابط اجتماعی و امور کلان و زیربنایی دیگر، به کار می‌گیرد، مورد بررسی قرار دارد. بنابراین در ارتباط با روش اداره نظام سیاسی اسلام، مهم‌ترین سؤال این است که آیا باید حکومت دینی به عنوان نظام سیاسی مبتنی بر آموزه‌های وحی از روش اداره ویژه و اختصاصی برای سامان‌بخشی و هدایت جامعه به سوی اهداف خود بهره گیرد یا می‌تواند الگوها و روش‌های رایج جهانی را مورد استفاده قرار می‌دهد؟ و آیا روش اداره و برنامه‌ریزی اجتماعی، یک امر صرفاً علمی و عقلانی است یا دین در این رابطه قواعد و مقررات خاصی را بیان کرده است؟ و اگر چنین است، کلیات این روش چیست؟ مسأله فوق در دو قسمت؛ یکی طرح دیدگاه‌ها و دیگری بررسی و نقد دیدگاه‌ها مورد دقت و تعمیق بیشتر قرار می‌گیرد.[۱]

جستارهای وابسته

منابع

  1. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام

پانویس