محبت اهل بیت در اخلاق اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


این مدخل از زیرشاخه‌های بحث محبت اهل بیت است. "محبت اهل بیت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل محبت اهل بیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

محبت اهل بیت به عنوان مصداق تمسک به عترت

  • این مرتبه از مراتب تمسک به اهل بیت، با قلوب شیعیان درآمیخته است، تا آنجا که حتّی عوام آنان - که امام را تنها از راه شنیده‌ها می‌شناسند، یعنی تنها از نوعی علم مختصر حاصل از تقلید از پدران و آشنایان برخوردارند - نیز، محبّت امام را در دل داشته و دارند. حفظ تشیع تا روزگار ما ناشی از همین احساسات و عواطفی بوده که دشمنان به سختی از آن در هراسند، همان‌گونه که جانبازی و مال‌بازی شیعیان در راه امامان خود، بزرگترین عامل وحشت آنان بوده است[۱].
  • این احساسات، شدیداً قوی و محکم بوده هر چند ناشی از تقلید باشد، امّا هرگز فتور و سستی‌ای در آن راه نیافته است. دلیل این مطلب نیز آن است که تشیّع همواره بعد از جریان سقیفه تا امروز باقی مانده، و هر روز راه شکوهمند توسعه خود را بیش از پیش ادامه داده است.
  • این محبّت برای محبّان بسیار پرثمر بوده آنان را از آتش دوزخ رهائی می‌بخشد؛ چه اینان هرچند وارد جهنّم شوند، اما اگر لیاقت شفاعت را بیابند به واسطه آن از آن مظهر غضب الهی خارج می‌شوند. این در شمار فوائد اُخروی محبّت به ائمّه هدی(ع) است.
  • در دنیا امّا، بازداشتن انسان از بسیاری از امور هلاکت آفرین، و هدایت او به راه‌های نجات، در شمار مهمترین این فوائد قرار دارد؛ و در نتیجه می‌توان گفت که محبّت به عترت طاهر پیامبر اکرم(ص)، فخری است که هیچ افتخار دیگری همسان و هماورد آن نیست.
  • قرآن کریم تا از این مطلب پرده بردارد و تأکید خود بر این محبّت را بیشتر نشان دهد، نخست آن را اجر و مزد رسالت دانسته است. این نگرش قرآنی به خوبی ارزش محبّت را نشان می‌دهد، چه رسالت برترین هدیّه الهی است که از همه دنیا و آنچه در آن است، ارزشمندتر و پربهاتر است؛ از این‌رو آنچه مزد آن خواهد بود نیز از تمامی دنیا و آنچه در آن است، پربهاتر خواهد بود. حضرت حق خود به صراحت می‌فرماید: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۲][۳].
  • در آیه دیگری نیز به ما یادآوری می‌کند، که منفعت این محبّتی که اَجر رسالت است، در حقیقت به خود محبّان، و نه به پیامبر، باز می‌گردد. شاید یکی از منافع آن برای امّت اسلامی، همین مطلبی است که در این سطور بدان اشاره کردیم، و بقاء تشیّع تا این روزگار را وابسته به آن علاقه و محبّت دانستیم. به این آیه بنگرید: ﴿قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ[۴][۵].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۱۱.
  2. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  3. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۱۲.
  4. «بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد!» سوره سبأ، آیه ۴۷.
  5. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۱۳.