همسایه در حدیث

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل همسایه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

با آنکه در شریعت اسلام برای همسایه مفهوم جدیدی تعریف نشده، مصداق آن در روایات توسعه داده شده است. امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده است: «كُلُّ‏ أَرْبَعِينَ‏ دَاراً جِيرَانٌ‏ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ»[۱]. معاویه بن عمار از اصحاب امام صادق(ع) می‌گوید: به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم، حد همسایگی چیست؟ فرمود: «أَرْبَعِينَ‏ دَاراً مِنْ‏ كُلِّ‏ جَانِبٍ‏»[۲]؛ چهل خانه از هر طرف. در روایت است که مردی خدمت رسول خدا آمده عرض کرد: من در فلان محله خانه‌ای خریده‌ام؛ ولی نزدیک‌ترین همسایه‌ام کسی است که نه به خیرش امیدی دارم و نه از شرش در امانم. رسول خدا(ص) به علی(ع)، سلمان، ابوذر و یکی دیگر که گمان می‌کنم مقداد بود، فرمود در مسجد با صدای بلند جار بزنند که ایمان ندارد کسی که همسایه‌اش از شرش در امان نباشد، و آنها سه بار این مطلب را جار زدند. سپس حضرت با دستش به چهار طرف اشاره کرد و فرمود تا چهل خانه همسایه محسوب می‌شود[۳].[۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «تا چهل خانه همسایه است از روبه‌رو، از پشت سر، از راست و از چپ» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۹.
  2. صدوق، معانی الاخبار، ص۱۶۵.
  3. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
  4. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۲.