فرو خوردن خشم در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث فرو خوردن خشم است. "فرو خوردن خشم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

از بهترین صفاتی که نشان کمال انسان است و او را به درجات عالی می‌رساند، خویشتن داری در برابر خشم است. انسانی که از این ویژگی برخوردار است، می‌تواند به راحتی، خشم خود را در برابر بدی دیگران مهار کند. این کار نه تنها دلیل ناتوانی شخص نیست، بلکه از قدرت روحی و تسلط بالای انسانی بر نفس خویش خبر می‌دهد. یکی از بزرگ‌ترین دشمنان آدمی، خشم است. بعضی از مردم به دلیل دشمنی شان با شخصی، چنان رفتارهای کینه توزانه‌ای دارند که چشم و گوششان بسته می‌شود و کارهای نامعقولی از آنان سر می‌زند.

کمتر کسی را می‌توان یافت که از افراد خشن گریزان نباشد. به همین دلیل، باید در زندگی، نرم خویی را پیشه کرد تا محبتمان در دل مردم جای گیرد. اگر انسان به هنگام خشم، نفس خود را مهار نکند، خشم او از فرمان عقل سرپیچی می‌کند و انسان را به کارهایی وامی دارد که خلاف عقل، منطق، شرع و انصاف است. خشم گرفتن، اثرهای ناشایستی نیز بر جسم و روح انسان می‌گذارد و سلامتی فرد را به خطر می‌اندازد. غفلت و کوتاهی در مهار خشم و غضب، چه بسا به کارهایی بینجامد که انسان، یک عمر از پی آمدهای ناگوار آن آزار ببیند.

پیامبر گرامی اسلام درباره مهار خشم می‌فرماید: «مَا كَانَ الرِّفْقُ فِي شَيْ‌ءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا كَانَ الْخُرْقُ فِي شَيْ‌ءٍ إِلَّا شَانَهُ»[۱]. نرم‌خویی در هر چه باشد، آن را می‌آراید و تندخویی در هر چه باشد، آن را زشت سازد.

ایشان در سخنی دیگر، خطاب به کسی که از ایشان توصیه‌ای خواسته بود، فرمود: «لَا تَغْضَبْ ثُمَّ أَعَادَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَا تَغْضَبْ ثُمَّ قَالَ لَيْسَ الشَّدِيدُ بِالصُّرَعَةِ إِنَّمَا الشَّدِيدُ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ»[۲]. خشم مگیر؛ باز هم او درخواست نصیحت کرد و پیامبر فرمود: خشم مگیر و سپس فرمود: زورمند آن نیست که پشت حریف را به خاک رساند، بلکه آن باشد که به هنگام خشم، خویشتن داری کند..[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. تحف العقول، ص۴۷؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۴، ح۹۳.
  2. بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۳.
  3. حسینی‌نیا، اقبال، زمزم هدایت، ص ۴۱.