رابطه روان‌شناسی اجتماعی با علم سیاست چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

رابطه روان‌شناسی اجتماعی با علم سیاست چیست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیعلم سیاست

رابطه روان‌شناسی اجتماعی با علم سیاست چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علی اصغر نصرتی

حجت الاسلام و المسلمین علی اصغر نصرتی در کتاب «نظام سیاسی اسلام» در این‌باره گفته‌ است:

«روان‌شناسی اجتماعی، شاخه‌ای از علوم اجتماعی است، که رفتارهای اشخاص و گروه‌های اجتماعی را بررسی می‌نماید. از آنجا که رفتار سیاسی افراد و گروه‌ها در جامعه نیز بخشی از رفتار گروهی آنان است، ازاین‌رو به پاری روش‌های روان‌شناسی اجتماعی، می‌توان کنش‌ها و واکنش‌های سیاسی افراد و گروه‌ها را بررسی نمود[۱]. آگاهی از روانشناسی اجتماعی به سیاستمدار و قانون‌گذار، این فرصت را می‌دهد که با دقت بیشتری نیازها و عکس‌العمل‌ها را پیش‌بینی نموده و بهترین تصمیمات و قوانین سودمند را در سرپرستی و اداره جامعه به کار گیرد. از سوی دیگر مردم قوی‌ترین و اصیل‌ترین عنصر قوام و دوام سیاست در جامعه هستند؛ بنابراین سیاستمداری که از شناسایی روحیات، تمایلات، افکار، عقاید و رفتار مردم خود بیگانه باشد، نمی‌تواند در خدمت به مردم و جامعه مفید باشد؛ حتی یک تصمیم با سخنرانی سیاسی، چنانچه با شناسایی دقیق روحیات جامعه و روان‌شناسی اجتماعی همراه نباشد؛ چه بسا عواقب ناگواری را برای قدرت حاکم به دنبال آورد. گذشته از آن، استفاده سیاستمدار از توانمندی‌های موجود جامعه و نیروی انسانی یک کشور، مستلزم این موضوع است که توانایی‌های افراد جامعه و نیز راه‌های به خدمت گرفتن آن توانایی‌ها، به خوبی شناخته شود[۲]»[۳]

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، ص۵۵.
  2. جهت کسب اطلاع بیشتر رجوع کنید به: نگرش جدید به علم سیاست، مونتی پالمر، لاری اشترن، چارلز گایل، ترجمه منوچهر شجاعی، ص۱۳۹- ۱۷۲؛ سید جلال‌الدین مدنی، مبانی و کلیات علوم سیاسی، ص۵۶؛ بنیادهای علم سیاست، ص۷۶.
  3. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۳۷.