سیره تبلیغی پیامبر اعظم در توحید و معاد (مقاله)
سیره تبلیغی پیامبر اعظم(ص) در توحید و معاد عنوان مقالهای است که با زبان فارسی به بررسی دعوت به دینداری و نفی شرک پیامبر(ص) در زمینه توحید و معاد میپردازد. این مقالهٔ ۱۲ صفحهای به قلم ناصر رفیعی نگاشته شده و در فصلنامه پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی (شماره ۲۰، زمستان ۱۳۸۵) منتشر گشته است[۱]
سیره تبلیغی پیامبر اعظم(ص) در توحید و معاد | |
---|---|
زبان | فارسی |
نویسنده | ناصر رفیعی |
موضوع | تبلیغ، سیره تبلیغی، پیامبر خاتم |
مذهب | شیعه |
منتشر شده در | فصلنامه پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی |
وابسته به | مدرسه امام خمینی وابسته به مرکز جهانی علوم اسلامی |
محل نشر | قم، ایران |
تاریخ نشر | زمستان ۱۳۸۵ |
شماره | ۲۰ |
ناشر الکترونیک | پایگاه مجلات تخصصی نور |
چکیده مقاله
نویسنده در چکیده مقاله خود مینویسد: «پیامبر اعظم(ص) طی ۲۳ سال بعثت نورانی خود از همه ظرفیتها برای دعوت به دینداری و نفی شرک استفاده نمود. در این میان دو اصل تفکیکناپذیر مبدأ و معاد، از خدا بودن و به سوی او بازگشتن، همواره در رأس دعوت آن حضرت قرار داشت. رسول خدا(ص) هرگز بر سر این دو اصل مداهنه و تسامح نکردند و با قاطعیت بر آن پافشاری مینمودند. این نوشتار نگاهی گذرا بر این تلاش ارزشمند دارد»[۲]
فهرست مقاله
- چکیده؛
- مفهومشناسی:
- سیره در لغت؛
- سیره در اصطلاح؛
- تبلیغ در لغت؛
- تبلیغ در اصطلاح؛
- پیشینه تبلیغ؛
- اهمیت تبلیغ؛
- اهمیت تبلیغ در سیره نبوی؛
- سیره تبلیغی پیامبر اعظم(ص) در دعوت به توحید؛
- سیره تبلیغی پیامبر اعظم(ص) در دعوت به معاد؛
- نتیجه؛
- پینوشتها.
دربارهٔ پدیدآورنده
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی (متولد ۱۳۴۴ ش، قم)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: مصطفی اعتمادی تبریزی، محمد فاضل لنکرانی و حسین مظاهری به اتمام رساند. وی رشته علوم قرآن و حدیث را در مقطع دکتری در دانشگاه تهران پیگیری کرد.[۳] مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه سمنان و مدیر گروه شیعهشناسی جامعةالمصطفی العالمیة از جمله فعالیتهای وی است.[۴] او علاوه بر تدریس در حوزه علمیه به تدریس در دانشگاه نیز مشغول است و تا کنون چندین جلد کتاب و مقاله به رشته تحریر درآورده است. «علم غیب ائمه(ع)»، «استنادات قرآنی امام حسین در پرتو نهضت عاشورا»، «سیر تدوین و تطور تفسیر علمی قرآن کریم»، «انگیزه دینی و فرهنگی در جعل حدیث» برخی از این آثار است.[۳]