سهو در لغت
مقدمه
سهو در لغت به معنای غفلت از چیزی، و عدم توجه قلب به آن است. هرگاه کسی از جزء اجزای نماز غافل شود، گفته میشود او در نماز خود سهو کرد[۱]. برخی میگویند سهو در برابر تذکر، عبارت است از: «محو شدن صورت علمی شیء از قوه ذاکره انسان، بدون محو آن از حافظه؛ به گونهای که با اندک تأمل و تذکری به یاد میآورد»[۲]. تفاوت سهو با نسیان در آن است که در سهو، صورت علمی شیء تنها از قوه ذاکره محو میشود، نه از خزانه حافظه؛ اما در نسیان، صورت علمی شیء از خزانه حافظه نیز محو میشود و تنها با یادگیری مجدد با مراجعه، در ذهن حاضر میشود؛ نه با تذکر اجمالی و تأمل. در حقیقت، سهو حالت متوسط میان تذکر و نسیان است[۳]. تفاوت سهو با شک نیز روشن است. شک، تساوی دو طرف احتمال است. منشأ تردد و تساوی احتمال میتواند سهو یا نسیان باشد. بنابراین، سهو از اسباب شک است؛ بدین علت از باب نامیدن مسبب به اسم سبب- سهو بر شک نیز اطلاق شده است[۴].
سزاوار است دو واژه خطا و اشتباه، که گاهی مترادف با کلمه سهو شمرده میشود، از نظر لغت ارزیابی شود. واژه خطا، در لغت به معنای برگشتن از یک سو به سوی دیگر است؛ به این معنا که کسی اراده میکند کاری انجام دهد و در عمل، کار دیگری از او سر میزند[۵]. واژه اشتباه در لغت به معنای گره خوردن و مشکل شدن کار، و همچنین به معنای همانند شدن دو چیز آمده است[۶].
نبی: واژهشناسان میگویند واژه نبی از دو ماده آمده است:
- نبأ، این واژه به معنای خبر است. به پیامبر از آن رو نبی گفته میشود که از سوی خدای متعال خبر میآورد و به مردم خبر میدهد.
- نَبوَه و نَبَاوَه، این واژه به معنای جای بلند و مکان مرتفع است. به پیامبر از آن رو نبی گفته میشود که از دیگر مردم مقام و منزلت والاتری دارد[۷].
در اصطلاح، به شخصی نبی گفته میشود که از سوی خداوند متعال، برای هدایت انسانها برانگیخته شده است تا معارف الهی را بدون واسطه از خداوند گرفته، به مردم برساند[۸]. بنابراین محور بحث و محل نزاع اهل فن در سهو النبی، مصونیت و عدم مصونیت نبی اکرم(ص) از سهو و نسیان، در عرصه تطبیق شریعت و انجام دادن تکالیف شرعی خود است.[۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد (فراهیدی)، کتاب العین، ج۴، ص۷۱؛ ازهری، تهذیب اللغة، ج۶، ص۱۹۴؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۴۰۶؛ ابن سیده، المحکم والمحیط الاعظم، ج۴، ص۴۰۶.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج۲، ص۹۰۸؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۸۸؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج۱۹، ص۵۵۵.
- ↑ روض الجنان و روح الجنان، ج۲، ص۹۰۸؛ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۸۸؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۵۵۵.
- ↑ خویی، المستند فی شرح العروة الوثقی، ج۷، ص۴۹.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج۱، ص۶۱۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۵۰۵.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۱، ص۳۷؛ ازهری، تهذیب اللغة، ج۱۵، ص۳۸۵؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ طیب، کلم الطیب، ص۱۴۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۲۹۰.
- ↑ مهدوی، عبدالله، مقاله «شیعه و سهوالنبی»، موسوعه رد شبهات، ج۱۳، ص ۸۵.