خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.
خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان |
مدخل اصلی | خرافه - خرافه در لغت |
پاسخ نخست
خانم دکتر فتحیه فتاحیزاده در کتاب «پیامبر اعظم و خرافهزدایی» در اینباره گفته است:
«"خرافه"، واژهای عربی و به معنای "میوه چیده شده" است. همچنین خرافه، نام مردی از قبیله عُذره بود که از احوال و اسرار جنیان خبر داشت و هر آنچه از آنها میدید، بیان میکرد، ولی کسی سخن او را باور نداشت و مردم، وی را تکذیب میکردند و میگفتند: هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ؛ "این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی دروغ است"[۱]. ابن اثیر پس از بیان این داستان، حدیثی را از پیامبر نقل میکند که در آن فرمود: "سرگذشت خرافه، واقعیت دارد". برخی کتابهای لغت، خرافه را سخن باطل، بیهوده، پریشان و افسانه معنا کردهاند[۲].
خرافه معادل superstition به معنای حکایت، قصه، عقیده فاسد و رأی باطل است[۳]. به طور کلی، در این زمینه، بیان تعریفی که برای همگان و دینها و فرهنگهای گوناگون پذیرفتنی باشد، کاری دشوار است. خرافه را اینگونه تعریف کردهاند: خرافه یعنی رویدادهایی را که انتظار نداشتهایم رخ دهند، به پدیدههایی نسبت دهیم که هیچ رابطه منطقی میان آنها یافت نمیشود، مثل اینکه گمان کنیم گذشتن از زیر نردبان، سبب بروز فلان حادثه رانندگی چند روز پس از آن میشود... در صورتی که این رویدادها هیچ اثری بر هیچ چیز دیگر ندارد[۴].
علامه طباطبایی، باورهای بیاساس را خرافه میداند و مینویسد: "اعتقاد به آنچه علم به حقیقت آن نداریم و نمیدانیم خیر است یا شر، جزو خرافات است"[۵].
به نظر میرسد بهترین تعریف خرافه این است: خرافه، ترس بیهوده از عوامل و مرتبط دانستن پدیدههای نامربوط به یکدیگر است که رابطه بین آنها نه از نظر علم و عقل ثابت و نه از سوی دین تأیید شده است[۶].
منبعشناسی جامع سیره اجتماعی معصومان
پانویس
- ↑ ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.
- ↑ علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ماده خرافه.
- ↑ یحیی نوری، جاهلیت و اسلام، ص۴۸۰.
- ↑ میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۲۹۱.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۲۲.
- ↑ نک: مقاله "قرآن و خرافهباوری"، پژوهشهای قرآنی، ش۳۷- ۳۸، ص۲۵۰.
- ↑ فتاحیزاده، فتحیه، پیامبر اعظم و خرافهزدایی ص ۱۱.