نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
رؤیت، از جمله صفات سلبی خداوند است که همواره محل اختلافرأیفرقههای کلامی عالم اسلام بوده اس. معتزله منکر رؤیت خداوند بوده، معتقدند که خداوند به هیچ وجه قابل شهود و رؤیت نیست. از دیدگاه آنان، فقط میتوان به خدااعتقاد داشت و اعتقاد و ایمان به حوزه فکر و ذهن مربوط است و این نکته بنابراین دلیلقرآنی است: ﴿لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[۱].
اما اشاعره معتقدند که خداوند در قیامت با چشم دیده میشود. اینان بر این ادعا به برخی احادیث و آیاتاستدلال میکنند. از جمله آیه کریمه: ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴾[۲].
شیعهمعتقد است که خداوند هرگز با چشم دیده نمیشود، نه در دنیا با چشم رؤیت میگردد و نه در آخرت؛ اما حد اعلای ایمان هم یقینفکری و ذهنی نیست. بالاتر از یقینفکری (علم الیقین) یقین قلبی است که "عین الیقین" خوانده میشود. عین الیقین، یعنی شهودخداوند با قلب نه با چشم. پس، خداوند با چشم سر دیده نمیشود، ولی با چشم دل ملاحظه میشود. از امام علی(ع) سؤال کردند: آیا خداوند را دیدهای؟ حضرت فرمود: "خدایی را که ندیده باشم، عبادت نکردهام". از ائمه سؤال شده است: آیا پیغمبر در معراجخدا را دیده است؟ آن بزرگواران فرمودند: "با چشم نه، با دل آری"[۳].
مهمترین چالش در مورد رؤیت خداوند، رویکرد اشاعره است که همواره مورد اشکال جدی متکلمان اسلامی بوده است؛ حتی اشعریان متأخر نیز با توجه به وضوح استحاله چنین رؤیتی، درصدد توجیه آن برآمدند. فاضل قوشجی در شرح تجرید گفته است: مراد از رؤیت خدا، رؤیت مقابلهای نیست که مستلزمِ قرار گرفتن خداوند در جهت و مکان باشد. فخر رازی نیز در "محصل" میگوید: خداوند همان حالتی را که هنگام مشاهده یک چیز برای عقل حاصل میکند، برای چشمان مؤمنین در خصوص مشاهده خدا ایجاد میکند. در نهایت، تفاسیر متأخران اشعری از رؤیت خداوند، یا به رؤیت قلبی باز میگردد و یا به مفهومی نامعقول و غیرقابل تصور از رؤیت میانجامد[۴][۵].