آیا مراد از واژه مولی در حدیث غدیر موالات است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا مراد از واژه مولی در حدیث غدیر موالات است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ حدیث غدیر
مدخل اصلیحدیث غدیر
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا مراد از واژه مولی در حدیث غدیر موالات است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث حدیث غدیر است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی حدیث غدیر مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی ربانی گلپایگانی

حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی در کتاب «براهین و نصوص امامت» در این‌باره گفته‌‌اند:

«این مطلب که نزدیک‌ترین معنای مولی درباره حدیث غدیر، محبت و دوستی است، مدعایی است بدون دلیل که ارزش علمی ندارد. اصولاً اگر مقصود پیامبر (ص) بیان این بود که هر کس او را دوست بدارد باید علی را دوست بدارد مناسب بود بفرماید: من کان مولای فهو مولی علی زیرا یکی از معانی مولی محبّ است نه محبوب. مفاد جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌» -بنابر این فرض که مولی به معنای محبت باشد- این است که هرکس من دوست او هستم، علی دوست اوست، در حالی که -بر اساس نظریه آقای فیصل نور- مقصود پیامبر (ص) این بوده است که مردم را به دوستی با علی (ع) دعوت کند، نه اینکه دوستی علی نسبت به آنان را بیان کند. این مطلبی است که محب الدین طبری به آن تنبه یافته و گفته است: «معنای حدیث غدیر، این نیست که پیامبر (ص) فرموده است: هر کس مرا دوست دارد باید علی را دوست بدارد، زیرا اگر این معنا مقصود بود مناسب بود بگوید: من کان مولای فهو مولی علی[۱].

اصولاً با قرینه سیاق باید گفت: در حدیث غدیر هر سه معنای امامت، محبت و نصرت مقصود است، زیرا پیامبر اکرم (ص) نخست، مولویت خود را بیان کرده است، آن‌گاه مولویت علی (ع) را بر آن متفرع کرده است. روشن است که پیامبر (ص) نسبت به مسلمانان، هم ولایت امامت داشت و هم ولایت محبت و نصرت و این سه معنا جامع مشترکی دارند که عبارت است از قرب ویژه‌ای که میان پیامبر و مسلمانان بود؛ این قرب خاص ریشه لغوی مولی و ولی است، چنان‌که ابن‌فارس گفته است: «واو، لام و یاء، اصل صحیحی است که بر قرب دلالت می‌کند و «ولی” به معنای قرب، و «مولی” از همین ریشه است”[۲]»[۳].

پانویس

  1. الریاض النضرة، ج۱، ص۱۹۶.
  2. معجم المقاییس فی اللغة، ص۱۱۰۴.
  3. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت ص ۲۸۹.