آشنایی اجمالی

احمد بن راشد[۱] تنها در سند یک روایت تفسیر کنز الدقائق و به نقل از تفسیر علی بن ابراهیم قمی واقع شده است:

«وَ فِي رِوَايَةِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ رُشَيْدٍ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمَرَ بِقَتْلِ اَلْقِبْطِيِّ وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّهَا قَدْ كَذَبَتْ عَلَيْهِ، أَوْ لَمْ يَعْلَمْ وَ إِنَّمَا دَفَعَ اَللَّهُ عَنِ اَلْقِبْطِيِّ اَلْقَتْلَ بِتَثَبُّتِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ بَلَى قَدْ كَانَ وَ اَللَّهِ أَعْلَمَ وَ لَوْ كَانَتْ عَزِيمَةً مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْقَتْلُ مَا رَجَعَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَتَّى يَقْتُلَهُ، وَ لَكِنْ إِنَّمَا فَعَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِتَرْجِعَ عَنْ ذَنْبِهَا، فَمَا رَجَعَتْ وَ لاَ اِشْتَدَّ عَلَيْهَا قَتْلُ رَجُلٍ مُسْلِمٍ بِكَذِبِهَا»[۲].

یادآوری می‌شود که نام راوی در بعضی نسخه‌ها، «احمد بن رشید» ثبت شده است.[۳]

شرح حال راوی

همان طور که گفته شد، نام راوی در بعضی نسخه‌ها به جای «احمد بن راشد»، «احمد بن رشید» ثبت شده است[۴]. تلاش فراوانی در جهت شناسایی راوی در منابع رجالی و اسناد روایات، صورت گرفته است، اما نتیجه‌ای به دست نیامد و شناسایی وی ممکن نگردید؛ لذا از راویان مجهول و یا مهمل به حساب آورده می‌شود.

البته احتمال اتحاد معنون با احمد بن رشید هلالی که در کتب رجالی شیعه و سنی ذکر شده است، از جهت طبقه وجود دارد؛ زیرا هر دو در طبقه ششم قرار دارند.

توضیح آنکه آیة الله بروجردی، مروان بن مسلم را از راویان طبقه پنجم دانسته [۵]؛ از این رو، «احمد بن رشید (راشد)» که از وی روایت کرده، از طبقه ششم شمرده خواهد شد و احمد بن رشید بن خیثم هلالی نیز در این طبقه قرار گرفته است؛ زیرا وی راوی کتاب عمویش (سعید بن خیثم هلالی) است و روایات فراوانی از او نقل کرده است.

سعید بن خیثم هلالی در سال ۱۸۰ق وفات کرده است[۶]؛ در نتیجه می‌‌توان حدس زد که عصر زندگانی احمد بن رشید بن خیثم در حدود بین سال‌های ۱۵۰ تا ۲۲۰ ق بوده و آیة الله بروجردی، راویانی را که دوران زندگانی آنها در این تاریخ یا نزدیک به آن باشد، از طبقه ششم شمرده است[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۱۳، ش۹۶۴.
  2. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۳۲۷ - ۳۲۸، به نقل از: تفسیر القمی، ج۲، ص۳۱۹.
  3. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۵۵.
  4. ر. ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۵۳، ح۷۵۷۴؛ ج۵، ص۱۰۳، ح۹۹۵۰؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۱۵۴، ح۹.
  5. الموسوعة الرجالیة، ج۴، ص۳۵۷.
  6. تهذیب التهذیب، ج۴، ص۲۰، ش۳۲.
  7. ر. ک: الموسوعة الرجالیة (طبقات رجال الکافی)، ص۱۰۸؛ طبقات رجال الفقیه، ص۲۸۳؛ طبقات رجال التهذیب، ص۸۵۷؛ و....
  8. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۵۵-۲۵۶.