ادعای ارتباط با امام مهدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از ادعای ارتباط با حضرت)

مقدمه

درباره ارتباط‍‌ با امام زمان (ع)، کتاب‌هایی نوشته شده که در این اواخر، رواج فوق العاده‌ای یافته است. این کتاب‌ها مشحون از حکایات و داستان‌ها و مطالبی است که برخی از آنها به یقین، نادرست و برخاسته از تصوّرات و خیال‌بافی‌های نویسندگان آنهاست و در برخی، شمّه‌ای از حقیقت وجود دارد. نقل این داستان‌ها و حکایت‌ها، باعث می‌شود که یک عقیده درست و صحیح، به ناصواب‌هایی آمیخته گردد و عقائد خرافی و ناصحیح و غیرمستند در میان مردم رواج یابد. وقتی که آقا و خانمی به راحتی و آسانی اهل مکاشفه شوند و آن را در کتاب خود بنویسند، چرا دیگران به چنین مقامی نرسند. زمانی که مدعی مکاشفه، پا را فراتر نهد و در بیداری، حضرت رسول (ص) و برخی از معصومین (ع) را ببیند، چرا دیگران از این نعمت محروم باشند؟ رواج این‌گونه کتاب‌ها باعث شده که در برخی از مناطق، شاهد اتفاقات عوام‌فریبانه و خرافی باشیم: کسی در منطقه‌ای مدعی می‌شود که قطره‌ای از خون سر امام حسین (ع) ریخته و سر مبارک حضرت را دیده است. چوپانی مدعی می‌شود که غلام شاه‌چراغ است و از وی دستورهایی دریافت کرده است. خانمی که از دست شوهرش فرار کرده، به مسجد روستایی می‌رود و مدعی می‌شود که مسجد، نظر کرده است و مریض‌هایی که به این مسجد بیایند شفا می‌یابند. در مواردی، دختر یا زنی نظر کرده می‌شود و حاجت مردم را برآورده می‌کند[۱]. یا سید مهدی شیوخی (م ۱۲۸۷ ه‍‌. ق) در کتاب بوارق الحقایق که شرح سفرهای اوست ادعا می‌کند: در طوس، مهدی (ع) را دیده و ایشان آیات و اورادی را در دهان وی، فوت کرده است.

در این دیدار، امام زمان، چند کلمه به فارسی، با لهجه افغانی گفته، او مطلب را فهمیده، اما زمانی که او چند واژه به فارسی می‌گوید، حضرت متوجه مقصود وی نمی‌شود، از این‌روی برای آن حضرت توضیح می‌دهد[۲].

پیامد ناگوار این کتاب‌ها و عقاید برگرفته از حکایت و خواب، فضایی را به وجود می‌آورد که اهل تعقل و اندیشه را به عقاید شیعه بدبین می‌کند و زمینه انحراف‌های فکری را فراهم می‌آورد و در نتیجه، مخالفان تشیع، امکان رشد و گسترش می‌یابند و عقاید ناصواب عوام و عوام‌زدگان به نام تشیع ثبت می‌شود و به دیگران انتقال می‌یابد و یک عقیده‌ای که در اصل آن، تمام فرق اسلامی توافق دارند، به‌گونه‌ای مطرح می‌شود که فرسنگ‌ها با اسلام فاصله دارد و میدان دفاع را بر اندیشه‌وران اسلامی تنگ می‌کند[۳].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۵.
  2. همان، ص ۱۰۲
  3. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۸۰.