عشیره
مقدمه
تصغیر عشره است و آن موضعی است در الصمان که بواسطه انتساب به درختان عشرهای[۱] که در آن میروید، بدین نام خوانده شده است[۲]. همچنین ذو العشیره را موضعی در ناحیه ینبع بین مکه و مدینه گفتهاند[۳]. بعضی هم العشیره را دژی کوچک بین ینبع و ذو المروه گفته و برخی هم آن را وادیای دارای آب و نخل و متعلق به بنی عبدالله بن غطفان دانستهاند[۴]. ضمن اینکه «ابن اسحاق» آن را از سرزمینهای بنی مدلج[۵] و «ابن فقیه» آن را از درههای عقیق[۶] یاد کردهاند. ابن فقیه در معاضدت از قول خود، به شعری از عروة بن أدینه استناد کرده است[۷]. بکری هم از ذو العشیره به عنوان وادیای از آن بنی مدلج و بنی ضمره نام برده است[۸]. همچنین، ذوالعشیره در آثار برخی از متأخرین، روستایی معرفی شده در پایین ینبع (ینبع النخل) که بعدها به ایستگاهی برای حجاج مصری بدل شد. این مکان، اولین روستا از روستاهای ینبع النخل است که در کنار ساحل قرار دارد و در آن مسجدی است که برخی از اهالی ینبع به آن «مسجد رسول خدا(ص)» میگویند. از این مکان در ضمن بیان غزوه ذی العشیره، سخن به میان رفته است[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ عشر از درختان بزرگی است که دارای صمغی شیرین است که بدان «شکر عشر» میگویند. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
- ↑ ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
- ↑ ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.
- ↑ ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۳، ص۹۴۵.
- ↑ «قال ابن إسحاق - في غزاة ذي العشيرة -: فسلك على نقب بني دينار، ثم على فيفاء الخبار، فنزل تحت شجرة ببطحاء ابن أزهر، فصلي عندها، ثم مسجده، واستقي له من ماء به يقال له: المشترب، ثم ارتحل فترك الخلائق بیسار، وسلك شعبة يقال لها: شعبة عبد الله، ثم صب لليسار حتى هبط يليل. - قال المؤلف: ملل - فنزل بمجتمعه و مجتمع الضبوعة، واستقى من بئر بالضبوعة، ثم سلك فرش ملل، حتى لقي الطريق بصخيرات اليمام، ثم اعتدل به الطريق حتى نزل العشيرة من بطن ينبع». (ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۸-۵۹۹)
- ↑ بلادی، عاتق بن غیث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۲۱۰.