امامتپدیا:نشانههای نگارشی
به منظور رساندن منظور و انتقال معنی از زبان گفتار به نوشتار از نشانههای نگارشی استفاده میکنیم. این نشانهها عبارتند از:
- نقطه:
.
- ویرگول:
،
- دو نقطه:
:
- سؤال:
؟
- علامت تعجب:
!
- گیومه:
« »
- نقطه ویرگول:
؛
- خطّ فاصله:
-
- سه نقطه:
…
- قلاب:
[ ]
- پرانتز (کمانک):
( )
- ممیّز:
/
- تساوی:
=
- درصد:
٪
برای آسانی یادگیری این نشانهها و دانستن کاربرد هر یک، آنها را در جدولی میآوریم:
- نکته مهم: بیشتر نشانهها با با واژهٔ پیشین خود هیچ فاصلهای ندارند و با واژهٔ بعدی تنها باید دارای یک فاصله باشند. این مورد در مثالها نمایش داده شدهاست.
جدول نشانههای نگارشی
ردیف | نشانه | نام | موارد کاربرد |
۱ | . | نقطه |
۱- در پایان همهٔ جملهها به جز جملههای پرسشی و تعجّبی: هوا ابری است. شاید درک این مسئله دشوار باشد. او هیچگاه به آن شهر بازنگشت. ۲- پس از حرف یا حروفی که به صورت نشانهٔ اختصار به کار رفته باشد: شیخ ما (قه) به نیشابور مجلس میگفت. |
۲ | ، | ویرگول |
۱- میان جملههای مستقل که در مجموع جملهٔ کامل میسازند: او با تلاش زیادی که کرد، به مقصود رسید. ۲- پس از منادا: خدایا، مرا عفو کن. ۳- هر جا واژه یا عبارتی به عنوان بدل در ضمن جمله یا عبارتی دیگر آورده شود: اخوان ثالث، شاعر معاصر، سرایندهٔ شعر معروف «خوان هشتم» است. ۴- بین واژههای همپایه به جای «و» میآید: فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ از بزرگان شعر فارسی هستند. ۵- بین دو واژه که ممکن است خواننده آنها را با کسرهٔ اضافه بخواند: مادر، حسن را به سوی خود خواند. ۶- بعد از گروه قیدی در آغاز جمله: بالاخره، ماجرای دشمنی من و او پایان یافت. ۷- به جای مکث کوتاه در جمله: اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بیقدر بودی. |
۳ | : | دو نقطه |
۱- قبل از نقل قول: صاحبنظران آموزشی میگویند: «شرط درست نوشتن، درست فهمیدن است.» ۲- هنگام برشمردن اجزای یک چیز: اساس نگارش خوب، دانستن و رعایت چند نکته است: چشم باز، گوش شنوا، دقت و … ۳- مقابل واژههایی که میخواهیم آنها را معنی کنیم: حلیت: پیرایه |
۴ | ؟ | علامت سؤال |
۱- در پایان جملههای پرسشی: آیا تاکنون فکر کردهاید که هزاران مادّهٔ نگارشی پیش روی شماست؟ ۲- برای نشان دادن مفهوم تردید: وفات حافظ در سال ۷۲۱ (؟) اتَفاق افتاد. ۳- برای نشان دادن مفهوم استهزا: او نابغه (؟) است. |
۵ | ! | علامت تعجب |
۱- در پایان جملههای تعجّبی، تأکیدی، عاطفی: عجب روزگاری است! چه جالب! ۲. پس از اصوات: هان! ای دل عبرت بین. |
۶ | «» | گیومه |
۱- سخنی که بهطور مستقیم از جایی یا کسی نقل میشود: عیسی به او گفت: «من راه و راستی و حیات هستم؛ هیچکس جز به واسطهٔ من، نزد پدر نمیآید. اگر مرا میشناختید، پدر مرا نیز میشناختید؛ امّا پس از این او را میشناسید و او را دیدهاید.» انجیل یوحنا ۱۴:۶–۷ به قول سعدی: «بنیاد ظلم در جهان اندک بود، هر کس چیزی بدان مزید کرد، تا بدین غایت رسید.» ۲. اسامی و عناوین و اصطلاحات علمی یا فنّی (فقط بار اوّل): «فضاسازی» در آغاز، میانه یا پایان نوشته نقش مهمّی ایفا میکند. |
۷ | ؛ | نقطه ویرگول |
۱- برای جدا کردن جملههایی که از جهت ساختمان و مفهوم مستقل به نظر میرسند ولی در یک عبارت طولانی، با یکدیگر بستگی معنایی دارند: برای نگارش گزارش خوب باید فکر کرد؛ منابع را جمعآوری کرد؛ فهرستها را تنظیم کرد و … ۲- در جملات مرکب، پس از فعل و پیش از واژههای توضیحی مانند مثلاً، فرضاً، یعنی، زیرا، برای نمونه، در نتیجه و… رفتن از افعال لازم است؛ یعنی به مفعول نیاز ندارد. |
۸ | - | خطّ فاصله |
۱- برای جدا کردن جملهٔ معترضه: حافظ شیرازی - که او را لسانالغیب نامیدهاند - قرآن را با چهارده روایت در حفظ داشت. ۲- هنگامی که دو واژه بر روی هم دو جنبهٔ مختلف از یک منظور را نشان دهند: مباحث هنری-ادبی، نزدیکی و قرابت خاصّی دارند. ۳- به معنی «تا» و «به» برای بیان فاصلههای زمانی و مکانی: قطار تهران-مشهد، وارد ایستگاه شد. حتی گروههای سنی ۱۳–۷ سال هم میتوانند از گلستان به خوبی استفاده کنند. ۴- در مکالمه بین اشخاص داستانها یا نمایشنامهها یا ذکر مکالمات تلفنی، در ابتدای جمله و از سر سطر به جای نام گوینده: - در قبال امیر تعظیم کن. - ساکت شو! |
۹ | ... | سه نقطه |
۱- برای نشان دادن واژههای محذوف یا ادامهدار: گزارش انواعی دارد: ورزشی، سیاسی، خبری، هنری، فرهنگی، ... ۲- سخن ناتمام: شما… شما… زبانم لال… ۳- برای نشان دادن کشش در گفتار: سقف هر… ی ریخت. آها… ی حسین کجایی؟ ۴- افتادگی واژه یا واژهها از یک نسخهٔ خطی یا کتیبه. |
۱۰ | [ ] | قلّاب |
۱- مطالبی که جزو اصل کلام نباشند: معلّم به کلاس وارد شد [ابراز احساسات دانشآموزان] و بر جایش نشست. ۲- در تصحیح متون قدیمی واژههای الحاقی با توضیحات احتمالی در قلاب گذاشته میشوند: گفت: من مردی طرّارم، [تو] این زر به من امانت دادی. ۳- دستورهای اجرایی در نمایشنامهها: - حسین [با قیافهی جدی]: آیا اکنون حاضری به این سفر بیایی؟ |
۱۱ | () | کمانک |
۱- معنی و معادل یک واژه: زبان معیار (استاندارد) زبان ملّی ما است. ۲- توضیح بیشتر: آثار سعید نفیسی سه گروه است: یکی تصحیح (قابوسنامه، غزلیّات عطّار، سیرالعباد…) دوّم تحقیقات ادبی (شرح آثار رودکی، نظامی، خواجو…) سوّم ترجمهها (نمونه آثار پوشکین، ایلیاد و…) ۳- ذکر تاریخ، شهرت، تخلص، نام سابق و … شهر همدان (هگمتانه) در طول تاریخ بارها پایتخت بودهاست. |
۱۲ | / | ممیّز |
۱- برای جدا کردن مصراعهای یک شعر: خانهٔ دوست کجاست/ در فلق بود که پرسید سوار/ آسمان مکثی کرد/
|
۱۳ | = | تساوی |
برای نشان دادن تساوی میان دو مطلب: توانا بود هر که دانا بود = هر که داناست، تواناست. |
- نشانهٔ درصد
نشانهٔ درصد در فارسی ٪
است که به صورتهای زیر نوشته میشود:
- درون متن فارسی ترجیحاً به جای استفاده از ٪ بهتر است از عبارت «درصد» استفاده شود.
- درون فرمولها یا متنهای ریاضیاتی
- در سمت چپ عدد مانند
۲۴٪
- در سمت راست عدد مانند
٪۲۴
- در سمت چپ عدد مانند
- نکته: اجماع یا نظر کلیای برای سمت قرارگیری علامت درصد وجود ندارد و در منابع معتبر به هر دو روش سمت راست و چپ اشاره یا استفاده شدهاست.[۱]
علایم نگارشی مانند ویرگول، نقطه، نقطهویرگول، دونقطه، پرانتز بسته، گیومه بسته، علامت سوال و علامت تعجب همیشه به کلمه قبل از خود میچسبند.
علایم نگارشی مانند پرانتز باز و گیومه باز همیشه به کلمه بعد از خود میچسبند. [۲]
منابع
- ذوالفقاری، حسن، و دیگران. زبان و ادبیّات فارسی عمومی، چاپ پانزدهم. تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۱ شابک ۹۶۴-۶۱۹۴-۱۴-۱.