ایاس بن عبدالله بن ابی‌ذباب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

نسب قبیله‌ای، صحابی بودن و محل سکونت ایاس مورد اختلاف است. ابن عبدالبر[۱] و بسیاری دیگر[۲] او را دوسی (تیره‌ای از قبیله ازد یمنابن حزم[۳] و ابن منده[۴] مزنی (از قبایل عدنانی) و عسکری[۵] قریشی خوانده است. ابن اثیر[۶] به بیان این اختلاف اشاره کرده، ولی سخن ابن حبیب بغدادی[۷] پیوندی برای این اقوال است؛ زیرا او آل ابی ذُباب را در اصل تیره‌ای از بنوحارث بن عمرو (از تیره‌های قحطانی) می‌داند که به سبب تیره دوس، در شمار حلیفان قریش قرار گرفته است.

همچنین در صحابی بودن ایاس نیز اختلاف است. برخی[۸] او را به استناد روایتی که عبدالله بن عبدالله بن عمر از وی درباره کتک زدن همسران نقل کرده است، صحابی شمرده‌اند. براساس روایت یاد شده، رسول خدا (ص) از کتک زدن زنان منع فرمود، اما عمر بن خطاب با این حکم مخالفت کرد و گفت: اخلاق زنان برگشته، از اطاعت مردان خارج شده و بر آنان جرأت پیدا کرده‌اند. باید مردان در زدن زنان آزاد باشند. پیامبر خدا (ص) زدن زنان را اجازه داد. ایاس گوید: شبی که این اجازه صادر شد، مردان بسیاری زنان خود را زدند، به گونه‌ای که در همان شب هفتاد زن نزد محمد (ص) از شوهرشان شکایت بردند. حضرت فرمود: «این کار را بهتران شما انجام نمی‌دهند»[۹]. ابن ابی عاصم این روایت را از ایاس[۱۰] و سپس از انس بن عبدالله بن ابی ذباب[۱۱] نقل کرده است. ابن اثیر[۱۲] و ابن حجر[۱۳] برخلاف ابن ابی عاصم، آن دو را یک تن شمرده، انس را تصحیف ایاس دانسته‌اند. ابن سکن، مستند صحابی بودن ایاس را به اعتبار اینکه روایت یاد شده را از رسول خدا (ص) نشنیده، رد کرده [۱۴] و بخاری[۱۵] نیز صحابی بودن وی را تأیید نموده است. ابن حبان، نخست وی را صحابی و در شمار شرکت کنندگان در حجة الوداع شمرده[۱۶] و سپس او را به طبقه تابعین تنزل داده است [۱۷].

شافعی[۱۸] روایت یاد شده را در باب ناسازگاری زنان (نشوز) آورده و احتمال داده است که نهی از زدن به زنان اختیاری، و امر به زدن بنا بر اباحه باشد. همو این احتمال را نیز داده است که آن نهی پیش از آیه ﴿ الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّلاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا [۱۹]. و امر پسینی پس از نزول آیه بوده که در هر حال ترجیح با نزدن به زنان است. اما دور از تصور نخواهد بود که نهی نخستین مطلق و برای احترام به زنان صادر شده، که ناسازگاری برخی از زنان را به دنبال داشته و امر به زدن درخصوص همان دسته از زنان صادر شده است. شاهد این احتمال، روایتی است که رسول خدا (ص) فرمود: «چگونه در روز زنان را می‌زنید و در شب با آنان همبستر می‌شوید؟» از این رو، دارمی[۲۰]، ابن ماجه[۲۱]، ابوداوود[۲۲] و دیگران، روایت ایاس را در باب "النهي عن ضرب النساء"؛ آورده و نقل کرده‌اند که رسول خدا (ص) هیچ یک از همسرانش را نمی‌زد، در حالی که براساس روایت اشعث بن قیس، عمر به زدن زنان اصرار داشت و برای اشعث روایت کرده است که مرد برای زدن به همسرش بازخواست نمی‌شود[۲۳].

برخی[۲۴] ایاس ذبابی را از ساکنان مکه و برخی دیگر او را از مردم مدینه[۲۵] دانسته‌اند. عسکری[۲۶] از قدر و منزلت و موقعیت فقهی و روایی خاندان ابوذُباب در مدینه خبر داده است. حارث بن عبدالرحمان بن ابی ذباب [۲۷] نیز از راویان حدیث بود، ولی مالک بن انس روایات او را به دلیل وجود مطالب ناپسندی در آنها، ترک کرد[۲۸][۲۹]

منابع

پانویس

  1. ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۱۵.
  2. ابن اثیر، ج۱، ص۳۳۸.
  3. ابن حزم، ص۲۰۳.
  4. مغلطای، ج۲، ص۳۰۴.
  5. عسکری، ص۶۶۴.
  6. ابن اثیر، ج۱، ص۳۳۸.
  7. ابن حبیب، ص۲۶۶.
  8. ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۸۰؛ ابن عبد البر، ج۱، ص۲۱۵؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۳۴۱.
  9. طبرانی، ج۱، ص۲۷۰؛ عسکری، ص۶۶۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۹۰. ام کلثوم دختر ابوبکر نیز این روایت را مرسل نقل کرده است، بیهقی، ج۷، ص۳۰۴.
  10. ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۸۴.
  11. انس بن عبدالله، ج۵، ص۱۸۶.
  12. ابن اثیر، ج۱، ص۲۹۱.
  13. الاصابه، ج۱، ص۳۹۱.
  14. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۱۱.
  15. بخاری، ج۱، ص۴۴۰.
  16. مشاهیر، ص۶۱.
  17. مشاهیر، ص۶۱؛ و ر. ک: همو، الثفات، ج۳، ص۱۲ و ج۴، ص۳۴.
  18. شلفعی، ج۵، ص۱۲۱ و ۲۰۷.
  19. «مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.
  20. دارمی، ج۲، ص۱۴۷.
  21. ابن ماجه، ج۱، ص۶۳۸.
  22. ابوداوود، ج۱، ص۴۷۶.
  23. ابن ماجه، ج۱، ص۶۳۸.
  24. ابونعیم، ج۱، ص۲۹۰؛ مزی، ج۴، ص۴۰۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۱۱.
  25. ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۸۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۱۵.
  26. عسکری، ص۶۶۴.
  27. احتمالا برادرزاده اباس
  28. بیهقی، ج۴، ص۱۳۰.
  29. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «ایاس بن عبدالله بن ابی ذباب»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۸۳.