بحث:بتشکنی امام علی
حدیث کسر اصنام
پس از اینکه دعوت اسلام در مکه آشکار شد، پیامبر برای اینکه ناتوانی بتها و زشتی بتپرستی را به قریش نشان دهد، بت بزرگ آنان را که بر بام کعبه با میخهای آهنین استوار شده بود، با دستیاری علی بن ابی طالبS درهم شکست. برای این کار، شبی همراه امیرالمؤمنین علیS به مسجدالحرام رفت و چون در کعبه را بسته بودند و راهی به بام نبود، علی را بر شانه خود نهاد تا بت را از جای برکند و به زیر افکند.
حدیث کسر اصنام را محدثان شیعه و سنی نقل کردهاند. علیS ماجرا را چنین روایت میفرماید: همراه رسول خداa به راه افتادم تا به کعبه رسیدیم. رسول خداa از شانههایم بالا رفت، ولی من نمیتوانستم وزن پیامبر را بر شانههایم تاب آورم. وقتی ناتوانی مرا دید، فرمود: «بنشین» و من نشستم. از شانههایم به زیر آمد و فرمود: «بر شانههای من برو» و مرا برافراشت. چونان بالا رفته بودم که به نظرم رسید اگر بخواهم میتوانم به افق آسمان دست یابم. بر بام کعبه رفتم. در آنجا بتی از روی یا مس بود. کوشیدم آن را از جای برکنم. بت را به چپ و راست و پیش و پس تکان دادم تا از جای درآمد. رسول خداa فرمود: «آن را به زیر بیفکن»، و من بت را به زمین انداختم و شکستم؛ چونان که شیشهها را میشکنند. آنگاه پایین آمدم و با رسول خداa روانه شدم. هر یک از دیگری تندتر میدویدیم و از ترس اینکه دیده شویم، خود را میان خانهها پنهان میکردیم.
برخی این روایات را مربوط به شب هجرت و برخی دیگر مربوط به روز فتح مکه دانستهاند[۱].[۲]
پانویس
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۶۶ و ج۳، ص۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۵، ح ۴۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۵۱ و ۸۴؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، صفوة الصفوه، ج۱، ص۱۱۹؛ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۵۸؛ امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۰؛ دائرةالمعارف تشیع، ج۶، ص۱۸۹ ـ ۱۸۸.
- ↑ معینی، محسن، مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۲۷۲.