بحث:غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)

پاسخ اجمالی

  • غیب نسبی یا اضافی یا مکشوف و مرضی: آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب است،[۱] و به عبارتی دیگر پا به عرصۀ شهود هم گذاشته اند،[۲] و خداوند هر کس را از میان بندگانش بخواهد از آن آگاه می‌‌کند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ[۳][۴] مانند اخبار گذشتگان ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ[۵] یا مانند قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت مشهود برخی انسان هاست. فرشته نیز تمثلش برای برخی انسانها ممکن است ﴿فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا[۶].[۷]
  • غیب نسبی خود نیز بر دو قسم است: قسمی که از طریق حواس و عقل امکان آگاهی بر آن وجود دارد مانند اکتشافات علمی و آنچه از طریق حواس و عقل امکان ندارد بلکه از طریق غیر عادی مثل وحی و الهام و مانند آن می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد.[۸]
  • باید توجه داشت غیب‌هایی‌ که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به غیب مطلق برمی‌‏گردند، و اگر به آنها شهود می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق علم ما قرار گیرند.[۹]

پاسخ تفصیلی

  • غیب نسبی یا اضافی یا مکشوف و مرضی و مقیس: آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب است،[۱۰] واقعیت‌هایی است که به اعتباری نهان و به اعتباری عیان است[۱۱] و به عبارتی دیگر اموری است که پا به عرصۀ شهود هم گذاشته اند.[۱۲] اموری هست که نسبت به افراد و حالاتی غیب نیست، اما نسبت به انسان‌هایی غیب محسوب می‌شود. بسیاری از فیوضات و مراحل وجودی در سلوک الی الله برای اولیای الهی غیب نیست اما برای ما انسان‌های محجوب به حجب ظلمانی غیب است. انسان هر چه بتواند در عوالم وجود به تعلق و سیر استکمالی بپردازد پرده‌های غیب کنار رفته و چهره حقیقت الحقایق بر او آشکار می‌گردد. لذا آنچه که در عوالم علوی برای ملائکه مورد شهود و علم آنها است برای مردم ساکن در نشئۀ طبیعت غیب است.[۱۳]
  • غیب نسبی مربوط به موجودات مادی است که ذاتاً غایب نیستند و حوادث مادی برای ادراک و شهود آنها توان دارد؛ لکن بر اثر موانعی مادی، برای عده‌ای غایب و نسبت به شماری حاضر است؛ مثل اینکه موجودی که در ظرف دیروز محسوس و مشهود دیروزیان بود، امروز نباشد و برای امروزیان غایب باشد؛ موجودات مادی آینده نیز چنین‌اند.[۱۴]
  • باید توجه داشت خداوند هر کس را از میان بندگانش بخواهد از غیب نسبی آگاه می‌‌کند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ[۱۵]،[۱۶] ﴿مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء[۱۷]»[۱۸]
  • برخی از امور غیب نسبی عبارتند از: أسما و اسرار الهی، قضا و قدر، کتاب مبین، لوح محو و اثبات و محفوظ که جزو نشئه غیب هستند؛ ولی ملائکه و انبیاء و اولیا(ع) به تعلیم الهی به آنها آگاه‌اند[۱۹] و یا مانند اخبار گذشتگان ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ[۲۰] و یا قیامت، که هرچند برای افراد عادی غیب است، ولی بدون تردید برای کسی که می‌فرماید: ««لَوْ کُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یَقِیناً»»[۲۱] غیب نخواهد بود.[۲۲] و فرشتگان؛ فرشته نیز تمثلش برای برخی انسانها ممکن است ﴿فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا[۲۳] و نیز فرشتگان برای اکثر مردم غیب هستند، اما هر محتضری که در آستانه مرگ است، می‌‌تواند فرشته را ببیند: ﴿يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ[۲۴] و....[۲۵] البته همگان حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت بعضی از فرشتگان را مشاهده می‌کنند ﴿يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ[۲۶][۲۷]
  • غیب نسبی خود بر دو قسم است:
  1. قسمی که از طریق حواس و عقل امکان آگاهی بر آن وجود دارد مانند اکتشافات علمی بشر، مانند قانون جاذبه، وجود سلول، اتم، کهکشان‌ها و امثال آن گرچه امکان آگاهی به این امور از طریق حس و عقل وجود دارد اما روزگاری بود که بشر چیزی از آنها را نمی‌دانست و مصداق غیب بود و اگر در قرآن و یا سخنان پیشوایان درباره این امور مطالبی گفته شده است نوعی اخبار از غیب به شمار می‌رود.[۲۸]
  2. آنچه از طریق حواس و عقل امکان ندارد بلکه از طریق غیر عادی مثل وحی و الهام و مانند آن می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد، مانند گزارش‌های قرآن از حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. مثل: حوادث بد و خلقت، قیامت و خصوصیات آن، ملائکه و حقیقت آنان.[۲۹]
  • باید توجه داشت غیب‌هایی‌ که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به غیب مطلق برمی‌‏گردند، و اگر به آنها شهود می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق علم ما قرار گیرند.[۳۰]

پاسخ جامع

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌های تفصیلی (متفرقه) اندیشمندان و نویسدندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
                 
علامه طباطبایی مرتضی مطهری فاضل لنکرانی جوادی آملی طیب محسن غرویان هاشمی نقوی مدقق


امور غیبی اضافی یا نسبی یعنی: اموری که قابلیت شهود داشته و می توانند متعلق علم و آگاهی انسان واقع شوند؛ یعنی در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد، غیب است و در برخی مقاطع دیگر و برای افراد دیگری می‌تواند مشهود باشد؛ مثلا فرشتگان برای انسان معمولی در ظرف دنیا غیب هستند و برای همین انسان معمولی در مقطع دیگری مانند لحظه احتضار و برزخ و قیامت، مشهود هستند، حتی برای کافران:﴿﴿يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ[۳۱][۳۲].

با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخ‌های تفصیلی ذیل بهره‌مند شوید:

در بحث بماند

غیب و شهادت دو تعبیر قرآنی است،و این دو امر،نسبی هستند؛پس میشود که گاهی یک شیئ به نسبت موجودی شهادت باشد و همان شیئ نسبت به موجودی دیگر غیب باشد.اما غیب نسبی آن است که به حسب ظرف مکان و زمان و به حسب اشخاص متفاوت میگردد.مثلا انچه که در ذهن من جریان دارد به نسبت من شهادت است و به نسبت دیگران غیب است. مثال دیگر:عالم برزخ برای اهل دنیا غیب است و اگر بمیرند،شهادت میشود. (ک.ح)

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۲، ص ۱۷۱؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی، ج ۱۲، ص ۲۱؛ مطهری، مرتضی، جهان بینی توحیدی، ص ۸۷؛ فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۶۸؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج ۲، ص ۲۴؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟؛ خیاط، علی، امامت در استنادهای قرآنی امام رضا، دو ماهنامه کتاب و سنت، ش ۱، ص ۶۶؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۱۰۲؛ رمضانی استارمی، معصومه، نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی، صفحه؟؟؟
  2. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۷، ص ۱۷۹
  3. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه 26 و 27
  4. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۳۱، ص ۴۶۷
  5. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  6. «و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.
  7. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۲، ص ۱۷۱؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۱۰۲
  8. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۲۳؛ مدقق، سید عبدالکریم، علم غیب از منظر قرآن و سنت، صفحه؟؟؟
  9. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۷، ص ۱۷۹
  10. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۲، ۱۷۱؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی، ج ۱۲، ص ۲۱؛ مطهری، مرتضی، جهان بینی توحیدی، ص ۸۷؛ فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۶۸؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج ۲، ص ۲۴؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟؛ خیاط، علی، امامت در استنادهای قرآنی امام رضا، دو ماهنامه کتاب و سنت، ش ۱، ص ۶۶؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۱۰۲؛ رمضانی استارمی، معصومه، نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی، صفحه؟؟؟
  11. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص ۱۶۸
  12. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۷، ص ۱۷۹
  13. ر.ک. حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی، ج ۱۲، ص ۲۱
  14. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۱۵، ص ۳۷۴
  15. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه 26 و 27
  16. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۳۱، ص ۴۶۷
  17. سورۀ ال عمران، آیۀ ۱۷۹
  18. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۳۱، ص ۴۶۷
  19. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۲۵، ص ۲۶۶
  20. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  21. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۷، ص ۲۵۳، ذیل خطبه ۱۱۳؛ ج ۱۱، ص ۱۷۹ و ۲۰۲، ذیل خطبه۲۱۷؛ ج ۱۳، ص ۸، ذیل خطبه ۲۲۵
  22. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۳، ص ۴۱۴
  23. «و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.
  24. «روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود و (فرشتگان به آنان) می‌گویند: (رحمت خداوند) سخت (از شما) دور باد» سوره فرقان، آیه ۲۲.
  25. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۳، ص ۴۱۴؛ منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۱۰۲
  26. «روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود و (فرشتگان به آنان) می‌گویند: (رحمت خداوند) سخت (از شما) دور باد» سوره فرقان، آیه ۲۲.
  27. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۲، ص ۱۶۰
  28. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۲۳؛ مدقق، سید عبدالکریم، علم غیب از منظر قرآن و سنت، صفحه؟؟؟
  29. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۲۳؛ مدقق، سید عبدالکریم، علم غیب از منظر قرآن و سنت، صفحه؟؟؟
  30. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۷، ص ۱۷۹
  31. روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه ۲۲.
  32. ر.ک: تفسیر تسنیم ج۲، ص ۱۷۱؛ و یا در همان مقطعی که برای یک انسان غیب بوده، می‌تواند برای انسان دیگری شهود باشد؛ مثلاً: اتاق خانه برای کسی که خارج از خانه است، غیب و برای کسی که داخل خانه است شهود می‌باشد و یا ملائکه برای عامه مردم، غیب اما برای برخی مشهود هستند.
بازگشت به صفحهٔ «غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)».