بحث:مقام برهان الهی
سید مجتبی بحرینی
در کتاب: جامعه در حرم
"وَ برُهانِهِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرکاتُه" جملۀ و برهانه در متن من لا یحضره الفقیه و کتاب تهذیب نیامده، ولی در نقل در عیون اخبار الرضا (ع) موجود است. برهان به معنای حجّت است[۱] یا بیا واضح و حجّت روشن. فرق میان برهان و دلیل آن است که دلیل عام است و برهان خاصّ.[۲] و یا مشتق از بر هرهه است که به معنای جاریۀ سفید و روشن است و لذا به هر دلیل که سفید و روشن و واضح باشد برهان گویند.[۳] و یا حجّت و دلیلی که قاطع و مفید علم بوده باشد.[۴] بنابراین وقتی گفته میشود: خاندان رسالت (ع) برهان خدا هستند یعنی حجّت و دلیل واضح و آشکار حقّ متعالند. هر کس آنان را ببیند یا سخنشان را بشنود یا به کمالات و اوصاف آنان آشنایی پیدا کند عذری برای او اثبات صانع باقی نمیماند؛ خدایی که چنین بندگانی دارد چه خدایی است؛ خالقی که چونان مخلوقی دارد چه خالقی است. بنابراین وجود این دودمان برهانی قاطع و حجّتی برّنده بر ذات واجب الوجود است.
بعضی گفتهاند: برای ذوات مقدّسه و صفات مکرّمه و افعال محترمۀ حضرات معصومین (ع) اضافه و نسبتی است به عالم الهی، و اضافه و نسبتی به عالم خلق. این پنج فقره سلام، که قسمت نخست زیارت جامعه را فراهم آورده و در طیّ این چند شب موفّق به توضیحش شدیم، متضمّن این شش جهت میباشد.
فقرۀ اوّل که به جملۀ "السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ" آغاز شده، ناظر به ذوات مقدّسۀ آنان نسبت به عالم الهی است. فقرۀ دوم که مُصَدَّر به جملۀ "اَلسَّلامُ عَلى اَئِمَّةِ الْهُدى" است عنایت به ذوات مطهّرۀ حضراتشان نسبت به عالم خلق دارد. قسمت سوم که مطلع آن "السَّلام عَلى محالِّ مَعْرِفَةِ اللّه" است بیانگر صفات این خاندان نسبت به عالم الهی است. بخش چهارم که شروعش به جملۀ "اَلسَّلامُ عَلَي الدُّعاة اِلَي اللهِ" است مربوط به اوصافشان در ارتباط با عالم خلق است. و آخرین فقره که جملۀ نخستش "السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ الدُّعاةِ" است تا عبارت و اهل الذکر، ناظر به افعال حضراتشان با خلق. از جملۀ اهل الذکر تا آخر، بیانگر افعال آنان است نسبت به خودشان به همین جهت به پنج فقرۀ سلام اکتفا شده است.[۵] هر چند آنچه نقل کردیم قابل احتمال هست ولی یقین و حتمیّتی در آن نیست، و چون در این زمینه سخنی از خود این خاندان نرسیده است بهتر است ردّ علم به خود حضراتشان بنماییم که خود، آگاه به کمّ و کیف و حکمت گفتار و کردار خود میباشند.
ص۲۴۰
سید علی حسینی میلانی
در کتاب: با پیشوایان هدایتگر جلد ۱
وَ برُرهانِهِ؛ و (سلام بر) برهان خدا و رحمت و برکات خد بر شما باد. ائمّه (ع) برهان خدا هستند. راغب اصفهانی عبارتی دقیق دربارۀ برهان مینویسد: "البرهان أوکد الأدلّة و هو الّذی یقتضی الصدق أبداً لا محالة"؛ [۶] برهان محکمترین دلیلی است که برای همیشه صدق را اقتضا میکند. چند کلمه تأکید در این عبارت وجود دارد: «أوکد»؛ افعل التفضیل از تأکید، "الصدق"، "ابداً" و "لا محاله". از آن جا که راغب اصفهانی در فهم الفاظ قرآن و حدیث جامعیت داشت و از فلاسفه و حکما نیز به شمار میرفته و از فرق بین برهان و دلیل در منطق نیز آگاه بوده، چنین عبارتی قوی را در مورد برهان بیان میکند. بنابراین معنا، ائمه(ع) برای خداوند متعال چنین هستند که سرتاپا صدقند؛ وجودشان، کلامشان، فعلشان، تعلیمشان صدق است، آن هم صدق ابدی و قطعی که هرگز منقلب و عوض نمیگردد. تمام حرکات، سکنات و افعالشان برای خداوند متعال برهان است و واقع تاریخ زندگانی آن بزرگواران این معنا را به خوبی اثبات میکند و اگر کسی تردید دارد، به روایات ما مراجعه کند و منابع مخالفان را بررسی کند تا ببیند آنان درباره ائمه (ع) چه میگویند. باید دید که متوکل عباسی با آن همه ناصبی بودنش دربارۀ امام هادی(ع) چه سخنانی گفته؟ پیش از او مأمون و .... تا عمر بن خطّاب درباره امیر مؤمنان علی (ع) چه سخنانی اظهار کردهاند؟ این نیست جز آن که ائمه(ع) برهان خداوند متعال هستند.
ص۴۳۸