بحث:همدان (قبیله)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

اسلام قبیله هَمدان

از جمله افرادی که پس از جنگ تبوک در عام‌الوفود به مدینه آمدند چند تن از بزرگان هَمدان به نام‌های مالک بن نمط، ابوثَور، مالک بن أیفَع، ضِمام بن مالک و عمیرة بن مالک بودند، در حالی که لباس‌های فاخر یمنی بر تن داشتند. به حضور رسول‌الله (ص) رسیدند و مالک بن نمط به پیامبر گفت: «گروهی از بزرگان همدان از شهری و بادیه‌نشین بر شتران راهوار نشسته و پیش تو آمده‌اند و خود را به اسلام پیوند زده‌اند بدون اینکه از سرزنش ملامت‌کنندگان باکی داشته باشند، اینان از مخلاف‌های خارف و یام و شاکر هستند که دعوت رسول خدا (ص) را اجابت کرده و از خدایان سنگی دوری کرده و پیمانشان شکسته نخواهد شد»[۱].

رسول‌الله (ص) فرمود: «همدان نیکو قبیله‌ای است. چه قدر برای یاری دادن شتابان و بر سختی پایدار و شکیبایند. گروهی از بندگان برگزیده و سران اسلام از ایشانند»[۲]. پس رسول‌الله (ص) برای آنان فرمانی نوشت و سرزمینشان را به آنها واگذار کرد[۳].

آن‌گونه که طبری باز نموده اسلام با دعوت علی بن ابی‌طالب (ع) در میان همدانیان رواج یافت. وی می‌نویسد: «رسول‌الله (ص) خالد بن ولید را به سوی مردم یمن فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. براء بن عازب می‌گوید: من جزو همراهان خالد بودم. شش ماه آنجا اقامت کردیم، ولی کسی دعوت وی را نپذیرفت. رسول‌الله (ص) علی (ع) را با نامه‌ای به یمن فرستاد و دستور داد خالد باز گردد و اگر کسی از همراهان وی بخواهد همراه علی (ع) بماند. براء می‌گوید: من از کسانی بودم که همراه علی (ع) ماندم و چون به اوایل یمن رسیدیم مردم فراهم شدند و علی با ما نماز صبح را خواند و سپس ما را به یک صف کرد و حمد و ثنای خدا را گفت. آن‌گاه نامه رسول‌الله (ص) را برای همدانیان خواند و همه آنها به یک روز مسلمان شدند و علی (ع) این خبر را برای رسول‌خدا (ص) نوشت. پیامبر اسلام (ص) پس از خواندن نامه علی (ع) به سجده افتاد و سپس گفت: «درود بر همدان، درود بر همدان». از آن پس، مردم یمن به اسلام روی آوردند[۴].

بزرگداشت رسول‌الله (ص) از همدانیان و نامه‌ها و فرمان‌های متعدد حضرت رسول به آنان[۵] حکایت از توجه خاص پیامبر (ص) به این قبیله دارد[۶].

پانویس

  1. ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۹۷.
  2. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱.
  3. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱؛ احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۴۹۵.
  4. محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الأول، ص۳۹۰.
  5. محمد حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد (ص)، ترجمه سید محمد حسینی، ص۲۷۸.
  6. منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۸۰.