در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کثرت پیامبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

محمد تقی مصباح یزدی

کثرت پیامبران

  • با توجه به نارسایی دانش بشری برای دستیابی به همه معلوماتی که نقش اساسی در سعادت دنیا و آخرت دارد مقتضای حکمت الهی این است که پیامبر یا پیامبرانی را برگزیند و حقایق مورد نیاز را به ایشان تعلیم دهد تا آنها را سالم و دست نخورده به سایر انسان‌ها برسانند، و از سوی دیگر: آنان را برای دیگران به‌گونه‌ای معرفی کند که حجت بر ایشان تمام شود، و عمومی‌ترین راه آن، ارائه معجزات می‌باشد.
  • این مطالب با براهین عقلی، اثبات شده است. ولی براهین مزبور، دلالتی بر لزوم تعدد انبیاء و کتب و شرایع آسمانی نداشت، و اگر فرضاً شرایط زندگی بشر به‌گونه‌ای بود که یک پیامبر می‌توانست همه نیازمندی‌های انسان‌ها را تا پایان جهان، بیان کند به طوری که هر فردی و هر گروهی در طول تاریخ بتواند وظیفه خود را به‌وسیله پیام‌های همان پیامبر بشناسند خلاف مقتضای این براهین نبود.
  • اما می‌دانیم که: اولا عمر هر انسانی و از جمله پیامبران محدود است و مقتضای حکمت آفرینش، این نبوده که نخستین پیامبر تا پایان جهان، زنده بماند و همه انسان‌ها را شخصاً راهنمایی کند.
  • ثانیاً شرایط و اوضاع و احوال زندگی انسان‌ها در زمان‌ها و مکان‌های مختلف یکسان نیست و این اختلاف و تغییر شرایط و به‌ویژه، پیچیده شدنِ تدریجیِ روابط اجتماعی می‌تواند در کیفیت و کمیّت احکام و قوانین و مقررات اجتماعی، مؤثر باشد و در پاره‌ای از موارد، تشریع قوانین جدیدی را می‌طلبد و اگر این قوانین به‌وسیله پیامبری که هزاران سال قبل، مبعوث شده بیان می‌شد کار لغو و بیهوده‌ای می‌بود چنانکه حفظ و تطبیق آنها بر موارد خاص، کار بسیار سخت و دشواری می‌باشد.
  • ثالثاً در بسیای از زمان‌های گذشته امکانات تبلیغ و نشر دعوت انبیاء(ع) به گونه‌ای نبوده که یک پیامبر بتواند پیام‌های خود را به همه جهانیان ابلاغ نماید.
  • رابعاً تعالیم یک پیامبر در میان همان مردمی که آنها را دریافت می‌داشتند به مرور زمان و تحت تأثیر عوامل مختلفی دستخوش تحریف [۱] و تفسیرهایی نادرست قرار می‌گرفت و پس از چندی تبدیل به یک آیین انحرافی می‌شد، چنانکه آیین توحیدیِ عیسی بن مریم(س) پس از چندی تبدیل به آیین تثلیث و سه گانگی گردید.
  • با توجه به این نکات، حکمت تعدّد انبیاء(ع) و اختلاف شرایع آسمانی در پاره‌ای از احکام عبادی یا قوانین اجتماعی، روشن می‌شود.[۲] با اینکه همه آنها علاوه بر یکسانی در اصول عقاید و مبانی اخلاقی، در کلّیات احکام فردی و اجتماعی نیز هماهنگی داشته اند[۳] مثلاً نماز در همه ادیان آسمانی، وجود داشته هر چند کیفیّت اداء یا قبله نمازِ امت‌ها متفاوت بوده است، یا زکات و انفاق در همه شرایع بوده گرچه مقدار یا موارد آن یکسان نبوده است.
  • به هرحال، ایمان به همه پیامبران و فرق نگذاشتن بین آنها از نظر تصدیق نبوت و نیز پذیرفتن همه پیام‌ها و معارفی که بر آنان نازل شده و عدم تبعیض بین آنها، بر هر انسانی لازم است[۴] و تکذیب هیچیک از پیامبر، بمنزله تکذیب همه ایشان، و انکار یک حکم الهی، بمثابه انکار همه احکام خداست[۵] البته وظیفه عملیِ هر امتی و در زمانی، پیروی از دستورالعمل‌های پیامبرِ همان امت و همان زمان می‌باشد.
  • نکته‌ای را که باید در اینجا خاطر نشان کنیم این است که هر چند عقل انسان می‌تواند با توجه به نکات یاد شده، حکمت تعدّد انبیاء و کتب آسمانی و تفاوت شرایع الهی را درک می‌کند اما نمی‌تواند فرمول دقیقی برای تعداد پیامبران و شرایع آسمانی به‌دست بیاورد به گونه‌ای که بتواند قضاوت کند که در چه زمان و در چه مکانی می‌بایست پیامبر دیگری مبعوث شود یا شریعت جدیدی نازل گردد. همین اندازه می‌توان فهمید که هر گاه شرایط زندگی بشر به‌گونه‌ای باشد که دعوت پیامبر به همه جهانیان برسد و پیام‌های او برای آیندگان، محفوظ و مصون بماند و دگرگونی شرایط اجتماعی، مستلزم تشریعات اساسیِ جدید و تغییر احکام و قوانین موجود نباشد ارسالِ پیامبر دیگری ضرورت نخواهد داشت.

تعداد پیامبران

  • چنانکه اشاره شد عقل ما، راهی برای تعیین تعداد پیامبران و کتب آسمانی ندارد و اثبات اینگونه مطالب، جز از راه دلیل نقلی، میسر نیست. در قرآن کریم هم با اینکه تأکید شده بر اینکه خدای متعال برای هر امتی پیامبری مبعوث فرموده[۶]، اما شماره امت‌ها و پیامبران ایشان مشخص نگردیده و تنها نام بیست و چند نفر از انبیاء الهی(ع) ذکر شده و به داستان چند نفر دیگر بدون ذکر نام ایشان نیز اشاره شده است[۷] ولی در چند روایت منقول از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) آمده است[۸] که خدای متعال یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر، مبعوث فرموده، و سلسله انبیاء با حضرت آدم ابوالبشر (علیه السلام) آغاز، و با حضرت محمد بن عبدالله(ص) پایان یافته است.
  • پیامبران خدا علاوه بر عنوان «نبی» که نشانه این منصب خاص الهی است دارای صفات دیگری از قبیل «نذیر» و «مُنذِر» و «بشیر» و «مُبَشِّر»[۹] بوده‌اند و نیز از «صالحین» و «مُخلَصین» بشمار می‌رفته‌اند و شماری از ایشان، منصب «رسالت» را هم داشته‌اند و در بعضی از روایات، عده رسولان الهی سیصد و سیزده نفر، تعیین شده است[۱۰]
  1. برای آگاهی از نمونه‌هایی از این تحریفات، به کتاب «الهدی الی دین المصطفی» تألیف علامه شیخ محمدجواد بلاغی نجفی، مراجعه کنید.
  2. ر. ک: مائده: آیه ۴۸، سوره حج: آیه ۶۷.
  3. ر. ک: سوره بقره: آیه ۱۳۱، ۱۳۷، ۲۸۵، سوره آل عمران: آیه ۱۹، ۲۰.
  4. ر. ک: سوره شوری: آیه ۱۳، سوره نساء: آیه ۱۳۶، ۱۵۲، سوره آل عمران: آیه ۸۴، ۸۵.
  5. ر. ک: سوره نساء: آیه ۱۵۰، سوره بقره: آیه ۸۵.
  6. ر. ک: سوره فاطر: آیه ۲۴، سوره نحل: آیه ۳۶.
  7. ر. ک: سوره بقره: آیه ۲۴۶ و ۲۵۶.
  8. ر. ک: رساله اعتقادات صدوق، و بحارالانوار (طبع جدید): ج ۱۱، ص ۲۸، ص ۳۰، ص ۳۲، ص ۴۲.
  9. ر. ک: سوره بقره: ۲۱۳، سوره نساء: آیه ۱۶۵.
  10. ر. ک: بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۳۲.
بازگشت به صفحهٔ «کثرت پیامبر».