جعفر بن محمد صیرفی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

جعفر بن محمد الصوفی[۱] به گزارش از علل الشرائع در سند یک روایت تفسیر کنز الدقائق در سه جا نقل شده است: «في كتاب علل الشرائع، بإسناده[۲] إلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصُّوفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الرِّضَاS فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَ النَّبِيُّ الْأُمِّيَّ فَقَالَ مَا يَقُولُ النَّاسُ قُلْتُ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ إِنَّمَا سُمِّيَ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ لَمْ يُحْسِنْ أَنْ يَكْتُبَ فَقَالَS كَذَبُوا عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ أَنَّى ذَلِكَ وَ اللَّهُ يَقُولُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ[۳] فَكَيْفَ كَانَ يُعَلِّمُهُمْ مَا لَا يُحْسِنُ وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِa يَقْرَأُ وَ يَكْتُبُ بِاثْنَتَيْنِ وَ سَبْعِينَ أَوْ قَالَ بِثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ لِسَاناً وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ كَانَ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ مَكَّةُ مِنْ أُمَّهَاتِ الْقُرَى وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا[۴]»[۵].[۶]

شرح حال راوی

در تفسیر البرهان حدیث مذکور از علل الشرائع نقل، و نام راوی در سندش جعفر بن محمد الصیرفی ثبت شده است[۷].

عنوان جعفر بن محمد الصّوفی در هیچ منبع رجالی ذکر نشده و در سند روایت دیگری واقع نشده و تنها یک روایت از وی درباره امّی بودن پیامبرa از امام جوادS روایت شده که در منابع مختلف نقل گردیده است، از این رو از راویان مٍهمل به شمار می‌آید؛ ولی اتحاد وی با جعفر بن محمد بن یونس الأحول الصیرفی که در رجال نجاشی عنوان شده[۸] و شیخ طوسی او را توثیق کرده[۹]، استظهار می‌شود، به چند قرینه:

  1. برقی[۱۰] و شیخ طوسی[۱۱] وی را از اصحاب امام جوادS شمرده و نجاشی به روایتش از آن حضرت تصریح کرده و نوشته است: "روی عن أبي جعفر الثانيS[۱۲] و در سند روایت یادشده جعفر بن محمد الصّوفی از امام جوادS روایت کرده است.
  2. تصحیف «الصیرفی» به «الصوفی» در سند روایت مذکور؛ مؤیدش این است که روایت مورد بحث در تفسیر البرهان به گزارش از علل الشرائع نقل، و در سندش به جای جعفر بن محمد الصوفی، جعفر بن محمد الصیرفی ثبت شده است[۱۳].
  3. جعفر بن محمد الصیرفی صاحب کتاب و راوی آن ابو عبدالله محمد بن خالد البرقی است[۱۴] و در سند روایت مذکور، ابو عبدالله محمد خالد البرقی از جعفر بن محمد الصّوفی روایت کرده است.
  4. قریب المخرج بودن دو واژه «الصیرفی» و «الصوفی» و وقوع تصحیف در آن به جهت تشابه لفظی.[۱۵]

منابع

پانویس

  1. تنقیح المقال، ج۱۶، ص۱۳، ش۴۰۳۹؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۰۲، ش۲۷۸۵.
  2. أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصُّوفِيِّ. (علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۴، ح۱).
  3. اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند سوره جمعه، آیه ۲.
  4. و این کتاب خجسته‌ای است که آن را فرو فرستاده‌ایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و تا (مردم) مادر شهر (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم‌دهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان می‌آورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند سوره انعام، آیه ۹۲.
  5. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۲۴۵؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۴، ح۱؛ بصائر الدرجات، ص۲۲۵، ح۱: حدثنا أحمد بن محمد، عن أبی عبدالله البرقی، عن جعفر بن محمد الصّوفی؛ معانی الأخبار، ص۵۳، ح۶: أبی قال: حدثنا سعد بن عبدالله، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن أبی عبدالله بن خالد البرقی، عن جعفر بن محمد الصّوفی؛ الإختصاص، ص۲۶۳. در تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۷۸، ح۲۸۹ و تفسیر کنز الدقائق، ج۵، ص۱۹۸ به اشتباه حدیث از امام باقرS دانسته شده است.
  6. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 522-523.
  7. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۵۱، ح۳۵۶۵: ابن بابویه، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی سعد بن عبدالله، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن أبی عبدالله محمد بن خالد البرقی، عن جعفر بن محمد الصیرفی قال: سألت أبا جعفر محمد بن علیS.
  8. رجال النجاشی، ص۱۲۰، ش۳۰۷: جعفر بن محمد بن یونس الأحول الصیرفی مولی بجیلة، روی عن أبی جعفر الثانی، روی عنه أحمد بن محمد بن عیسی له کتاب نوادر. أخبرنا ابن نوح قال: حدثنا الحسن بن حمزة قال: حدثنا بطة، عن أحمد بن محمد بن خالد قال: حدثنا جعفر بنوادره.
  9. رجال الطوسی، ص۳۷۴، ش۵۵۳۳: جعفر بن محمد بن یونس الأحول، ثقة.
  10. ر.ک: رجال البرقی، ص۵۶.
  11. ر.ک: رجال الطوسی، ص۳۷۴، ش۵۵۳۳.
  12. رجال النجاشی، ص۱۲۰، ش۳۰۷.
  13. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۵۱، ش۳۵۶۵: ابن بابویه، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی سعد بن عبدالله، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن أبی عبدالله محمد بن خالد البرقی، عن جعفر بن محمد الصیرفی: قال: سألت أبا جعفر محمد بن علیS.
  14. الفهرست (طوسی)، ص۹۳، ش۱۴۹: جعفر بن محمد بن یونس، له کتاب، أخبرنا به عدة من أصحابنا، عن أبی المفضل، عن ابن بطة، عن أحمد بن أبیعبدالله، عن أبیه، عن جعفر بن محمد بن یونس}}.
  15. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 523-524.