خشونت در فقه سیاسی
مقدمه
نظام اداری، توانی است که همه انسانها آن را دارند ولی وقتی تناسب مسئولیت با توانایی از نظر تعهد و علم به هم خورد، ناگزیر زمینه رشد آفتهای نظام اداری فراهم میشود که از اهم آفات نظام اداری خشونت است. آفت خشونت خنثیکننده نقش مدیریت است. زیرا نیروها را از انجام و یکپارچگی به دور و ارتباط آنها را با مدیریت قطع میکند و این درست برخلاف جهتی است که مدیریت باید در آن تلاشی مداوم داشته باشد. ﴿وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ﴾[۱].
خشونت یا «غلظه» که در چند مورد در قرآن[۲] بر آن تأکید شده، اختصاص به دشمنان بیرحمی دارد که جز نیستی اسلام و نابودی مسلمانان را نمیخواهند و چنین دستوری شامل حال مخالفانی که قصد خصومتورزی و توطئه بر علیه اسلام و مسلمانان را ندارند، نمیشود[۳].[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ «و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ توبه، ۷۳ و ۱۲۳.
- ↑ ممتحنه، ۸.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۵۰۱؛ ج۱۰، ص۲۲۶.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۷۸۹.