روایاتی که بر نصب الهی حاکم دلالت دارد چیست؟ (پرسش)

روایاتی که بر نصب الهی حاکم دلالت دارد چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

روایاتی که بر نصب الهی حاکم دلالت دارد چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلینصب الهی حاکم در حدیث
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
محسن اراکی

آیت‌الله محسن اراکی، در کتاب «فقه نظام سیاسی اسلام ج۴» در این‌باره گفته است:

«روایات دالّه بر این مطلب نیز فراوان است که در اینجا تنها به بیان چند نمونه از آنها اکتفا می‌کنیم:

  1. کلینی به سند صحیح روایت می‌کند از حسین بن ابی العلاء: «قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): تَكُونُ الْأَرْضُ لَيْسَ فِيهَا إِمَامٌ؟ قَالَ: لَا، قُلْتُ: يَكُونُ إِمَامَانِ؟ قَالَ: لَا، إِلَّا وَ أَحَدُهُمَا صَامِتٌ»[۱]؛
  2. نیز کلینی به سند صحیح از امام صادق (ع) روایت می‌کند که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَتْرُكَ الْأَرْضَ بِغَيْرِ إِمَامٍ عَادِلٍ»[۲]؛
  3. نیز کلینی به سند صحیح از امام باقر (ع) روایت می‌کند که فرمود: «وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ (ع) إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ»[۳]؛
  4. نیز کلینی به سند صحیح از امام صادق (ع) روایت می‌کند که فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلَّا اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجَّةَ»[۴]؛ در روایات وارده در منابع اهل سنت روایاتی وارد شده است که مضمون فوق را تأیید می‌کند، از جمله: مسلم به سندش از رسول الله (ص) روایت می‌کند که فرمود: «لَا يَزَالُ هَذَا الْأَمْرُ فِي قُرَيْشٍ مَا بَقِيَ مِنَ النَّاسِ اثْنَانِ»[۵]؛ عبارت «مَا بَقِيَ مِنَ النَّاسِ اثْنَانِ» بر تداوم فرمانروایی الهی در همه ادوار تاریخی بعد از رسول اکرم (ص) تا روز قیامت دلالت دارد. بخاری به سندش از رسول اکرم (ص) روایت می‌کند که فرمود: «كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ تَسُوسُهُمُ الأَنْبِيَاءُ، كُلَّمَا هَلَكَ نَبِيٌّ خَلَفَهُ نَبِيٌّ، وَإِنَّهُ لاَ نَبِيَّ بَعْدِي، وَسَيَكُونُ خُلَفَاءُ فَيَكْثُرُونَ...»[۶]؛
  5. صدوق به سند صحیح روایت مفصلی را از امام باقر (ع) روایت می‌کند که در ضمن آن آمده است که خداوند به حضرت آدم (ع) فرمود: «وَ لَنْ أَدَعَ الْأَرْضَ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يُعْرَفُ بِهِ دِينِي وَ تُعْرَفُ بِهِ طَاعَتِي... فَهُمُ الْعُلَمَاءُ وَ وُلَاةُ الْأَمْرِ وَ أَهْلُ اسْتِنْبَاطِ الْعِلْمِ وَ الْهُدَاةُ...»[۷]؛
  6. صدوق به سند صحیح روایت می‌کند: «عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع): هَلْ كَانَ النَّاسُ إِلَّا وَ فِيهِمْ مَنْ قَدْ أُمِرُوا بِطَاعَتِهِ مُنْذُ كَانَ نُوحٌ قَالَ لَمْ يَزَلْ كَذَلِكَ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ»[۸]؛

همین روایت را صدوق به سندی دیگر از امام صادق (ع) روایت کرده است[۹].

روایات دیگری با مضامین مشابه روایات فوق از معصومین (ع) روایت شده است که به همین مقدار اکتفا می‌کنیم»[۱۰].

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. «گفت به اباعبدالله (امام صادق (ع)) گفتم آیا می‌شود زمین بدون امام باشد؟ فرمود: نه، گفتم: می‌شود دو امام باشند؟فرمود: نه مگر آنکه یکی از آن دو خاموش باشد». کافی، ج۱، ص۱۷۸.
  2. «همانا خداوند برتر و بزرگتر از آنست که زمین را بدون امام عادل رها کند». کافی، ج۱، ص۱۷۸.
  3. «به خدا سوگند، خداوند هیچ گاه از آن هنگام که آدم را قبض روح کرد زمینی را رها نکرد مگر آنکه امامی در آن بوده که هدایت به سوی خدا به وسیله او صورت می‌گرفته و حجت خدا بر بندگانش بوده است، و زمین بدون امامی که حجت خدا بر بندگانش باشد هرگز باقی نماند». کافی، ج۱، ص۱۷۹.
  4. «اگر تنها دو تن روی زمین باقی مانده باشد به طور حتم یکی از آن دو تن حجت و امام است». کافی، ج۱، ص۱۷۹.
  5. «همواره فرمانروایی در قریش است مادام که از مردم دو نفر باقی مانده باشد». صحیح مسلم، ح۴۷۰۴.
  6. «انبیا فرمانروایان سیاسی بنی اسرائیل بودند، هرگاه پیامبری از دنیا می‌رفت پیامبری دیگر جانشین او می‌شد؛ لکن همانا پس از من پیامبری نیست و جانشینانی فراوان خواهند آمد...». صحیح بخاری، ح۳۴۵۵.
  7. «هرگز زمین را رها نخواهم کرد مگر آنکه در آن عالمی باشد که به وسیله او دینم و اطاعتم شناخته شود... آنان عالمان و والیان امر و اهل استنباط علم و راهنمایانند. روایاتی را که در بالا از کلینی نقل کردیم صدوق نیز در اکمال الدین به سند خویش روایت کرده است». اکمال الدین و اتمام النعمة، ج۱، ص۲۰۴-۲۱۲.
  8. «گفت: از اباعبدالله (امام صادق (ع)) پرسیدم آیا از دوران نوح تاکنون، زمانی نبوده مگر آنکه در میان مردم کسی باشد که اطاعت از فرمانش بر آنان واجب باشد؟ فرمود: همیشه چنین بوده است؛ لکن اکثر مردم ایمان نمی‌آورند». اکمال الدین و اتمام النعمة، ج۱، ص۲۲۲.
  9. اکمال الدین و اتمام النعمة، ج۱، ص۲۲۳.
  10. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۴، ص ۱۰۶.