سیره اجتماعی پیامبر خاتم در مصافحه کردن چه بوده است؟ (پرسش)
سیره اجتماعی پیامبر خاتم در مصافحه کردن چه بوده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.
سیره اجتماعی پیامبر خاتم در مصافحه کردن چه بوده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان |
مدخل اصلی | مصافحه - مصافحه در معارف و سیره نبوی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد برهانی در کتاب «سیره اجتماعی پیامبر اعظم» در اینباره گفته است:
- «فشردن دست هنگام مصافحه: پیامبر اسلام با هر کسی مصافحه میکرد، دست او را به گرمی میفشرد و تا او دست خود را نمیکشید، حضرت دستش را رها نمیکرد: «عَنْ عَلِيٍّ (ع) قَالَ: مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَحَداً قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِهِ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ»[۱]. برخی افراد در برقراری روابط اجتماعی زیاد موفق نیستند و بسیار سرد و سطحی با دیگران برخورد میکنند. یکی از عوامل که موجب موفقیت انسان در روابط اجتماعی میگردد این است که انسان بکوشد هنگام احوالپرسی و دست دادن با دیگران، به گرمی دست او را بفشارد. جابر میگوید: روزی پیغمبر (ص) را دیدم، بر او سلام کردم. حضرت دست مرا فشار داد و فرمود: فشار دادن دست برادر همچون بوسیدن اوست: «لَقِيتُ النَّبِيَّ (ص)فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَغَمَزَ يَدِي وَ قَالَ: غَمْزُ الرَّجُلِ يَدَ أَخِيهِ قُبْلَتُهُ»[۲].
حال اگر کسی بسیار سرد و بیروح با شما احوالپرسی کند و آثار ناراحتی از سر و صورتش پیدا باشد، از ظاهر امر چنین برداشت میکنید که این شخص دوست ندارد با شما ارتباط برقرار نماید؛ هرچند ممکن است در واقع چنین نباشد. اما اگر با گرمی از شما استقبال کند، شما نیز با او گرم میگیرید و ارتباط با وی ادامه مییابد.
- عدم تبعیض در مصافحه: برخورد پیامبر اسلام در مصافحه با همه افراد جامعه - اعم از ثروتمند و فقیر - یکسان بود: «وَ يُصَافِحُ الْغَنِيَّ وَ الْفَقِيرَ»[۳].
- سبقت گرفتن در مصافحه: از سیره عملی پیامبر اسلام این بود که هرگاه مسلمانی را ملاقات میکرد قبل از وی به این کار مبادرت میکرد «...وَ إِذَا لَقِيَ مُسْلِماً بَدَأَهُ بِالْمُصَافَحَةِ»[۴]. در جای دیگر نیز به این سیره اشاره شده که حضرت به هر کس میرسید ابتدا بعد از سلام، با اصحاب خود مصافحه میکرد و در این کار بر آنان سبقت میگرفت[۵]»[۶]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای دلشاد تهرانی؛ |
---|
آقای دکتر مصطفی دلشاد تهرانی در کتاب «سیره نبوی» در اینباره گفته است:
«سیره رسول خدا (ص) چنین بود که با همه مردمان دست میداد و آنان را احترام مینمود، چنان که سیرهنویسان دراینباره نوشتهاند: «كَانَ النَّبِيُّ (ص)... يُصَافِحُ الْغَنِيَّ وَ الْفَقِيرَ وَ لَا يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْ يَدِ أَحَدٍ حَتَّى يَنْزِعَهَا هُوَ»[۷]. همچنین در خبر ایمن بن محرز[۸] از امام صادق (ع) آمده است که رسول خدا (ص) هرگز با کسی مصافحه نمیکرد مگر آنکه دست خود را از دست او نمیکشید تا وقتی که او دست خود را از دست حضرت میکشید[۹]. رسول خدا (ص) بر روابط اجتماعی صمیمانه و آکنده از دوستی و کرامتورزی تأکید مینمود. جابر از امام باقر (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) به اصحاب خود میفرمود: «إِذَا لَقِيَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ فَلْيُسَلِّمْ عَلَيْهِ وَ لْيُصَافِحْهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَكْرَمَ بِذَلِكَ الْمَلَائِكَةَ فَاصْنَعُوا صُنْعَ الْمَلَائِكَةِ»[۱۰]. اصحاب رسول خدا (ص) چنین میکردند و محبت قلبهای خود را به یکدیگر در فشردن دستها نشان میدادند. رزین[۱۱] از امام صادق (ع) چنین روایت کرده است: «كَانَ الْمُسْلِمُونَ إِذَا غَزَوْا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ مَرُّوا بِمَكَانٍ كَثِيرِ الشَّجَرِ ثُمَ خَرَجُوا إِلَى الْفَضَاءِ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ فَتَصَافَحُوا»[۱۲]. آنان در این مدت با هم و کنار هم بودند، اما مصافحه را فرصتی برای جلوه دادن پیوند دلها و تحکیم دوستیها میدانستند و چنین میکردند. برای آنان فشردن دستها، نمایش پیوند جانها و سبب یگانگی قدمها در راه ساختن جامعهای نوین بود. خداوند مصافحه اهل ایمان و پیوند قلبهای آنان را دوست دارد. امام باقر (ع) دراینباره فرمود: «إِنَّ الْمُؤْمِنَيْنِ إِذَا الْتَقَيَا وَ تَصَافَحَا أَدْخَلَ اللَّهُ يَدَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِمَا فَصَافَحَ أَشَدَّهُمَا حُبّاً لِصَاحِبِهِ»[۱۳]. پیشوایان هدایت، خود به این امر اهتمام داشتند. در خبر ابوعبیده چنین آمده است: «كُنْتُ زَمِيلَ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) وَ كُنْتُ أَبْدَأُ بِالرُّكُوبِ ثُمَّ يَرْكَبُ هُوَ فَإِذَا اسْتَوَيْنَا سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ رَجُلٍ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ وَ صَافَحَ قَالَ وَ كَانَ إِذَا نَزَلَ نَزَلَ قَبْلِي فَإِذَا اسْتَوَيْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى الْأَرْضِ سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ مَنْ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ- فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّكَ لَتَفْعَلُ شَيْئاً مَا يَفْعَلُهُ أَحَدُ مَنْ قِبَلَنَا وَ إِنْ فَعَلَ مَرَّةً فَكَثِيرٌ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ مَا فِي الْمُصَافَحَةِ إِنَّ الْمُؤْمِنَيْنِ يَلْتَقِيَانِ فَيُصَافِحُ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ فَلَا تَزَالُ الذُّنُوبُ تَتَحَاتُّ عَنْهُمَا كَمَا يَتَحَاتُّ الْوَرَقُ عَنِ الشَّجَرِ وَ اللَّهُ يَنْظُرُ إِلَيْهَا حَتَّى يَفْتَرِقَا»[۱۴]. پیشوایان حق در عمل میآموختند که روابط ایمانی چگونه روابطی است»[۱۵] |
منبعشناسی جامع سیره اجتماعی معصومان
پانویس
- ↑ سنن النبی، ص۴۵؛ کحل البصر، ص۶۹.
- ↑ بحارالانوار، کتاب العشره، باب مصافحه، ح۱۰.
- ↑ سنن النبی، ص۴۱.
- ↑ سنن النبی، ص۱۴۳.
- ↑ کحل البصر، ص۶۹.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۲۱.
- ↑ «پیامبر (ص) با ثروتمند و نادار یکسان مصافحه میکرد و دست خود را نمیکشید تا طرف دست خود را بکشد». ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۳، ص۳۷۷.
- ↑ از اصحاب امام صادق و امام کاظم (ع) است. ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۵۰-۲۵۱؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۲۳۳-۲۳۴.
- ↑ ««مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) رَجُلًا قَطُّ، فَنَزَعَ يَدَهُ حَتّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْهُ»الکافی، ج۲، ص۱۸۲؛ بحارالانوار، ج۷۶، ص۳۰.
- ↑ «هنگامی که یکی از شما برادرش را ملاقات کند باید به او سلام کند و دست بدهد، زیرا خدای عزّوجلّ فرشتگان را بدین عمل گرامی داشته است، پس شما هم کار فرشتگان را بکنید». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۸.
- ↑ از اصحاب امام صادق (ع) است. ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۸۶؛ قاموس الرجال، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ «هنگامی که مسلمانان با رسول خدا (ص) به جنگ میرفتند و از جای پردرختی میگذشتند و سپس به فضای باز میرسیدند، به یکدیگر مینگریستند و مصافحه میکردند». الکافی، ج۲، ص۱۸۱؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۹.
- ↑ «چون دو مؤمن با هم رویاروی شوند و مصافحه کنند، خداوند دستش را میان دست آنان گذارد و با آنکه رفیقش را بیشتر دوست دارد مصافحه کند». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۵.
- ↑ «من همسفر و همکجاوه امام باقر (ع) بودم و اوّل من سوار میشدم و سپس آن حضرت. چون قرار میگرفتیم حضرت به من سلام میکرد و مانند کسی که رفیقش را تازگی ندیده احوالپرسی و مصافحه میکرد و هنگام پیاده شدن آن حضرت پیش از من پیاده میشد، چون بر زمین قرار میگرفتیم سلام میکرد و مانند کسی که رفیقش را تازگی ندیده احوالپرسی میکرد. من گفتم: ای فرزند رسول خدا، شما کاری میکنی که هیچ کس از مردم نزد ما نمیکند و اگر یک بار هم بکند زیاد است؟ فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمیدانی؟ چون دو مؤمن با هم روبهرو میشوند و یکی با دیگری دست میدهد، پیوسته گناهان آن دو میریزد، چنان که برگ از درخت میریزد و خداوند به آنان توجه میفرماید تا از یکدیگر جدا شوند». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۸.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲، ص ۵۹۱.