سیره عملی معصومین در مشورت کردن چه بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
سیره عملی معصومین در مشورت کردن چه بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

سیره عملی معصومین در مشورت کردن چه بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.

پاسخ نخست

م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌

آقای دکتر م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌ در کتاب «سیره نبوی» در این‌باره گفته‌ است:

«سید بن طاووس نقل کرده است که موسی بن مهدی عباسی[۱] که از جانب امام کاظم (ع) احساس خطر می‌کرد، تصمیم گرفته بود که با آن حضرت برخورد کند و تهدید کرده بود و سوگند یاد کرده بود که امام را زنده نگذارد. علی بن یقطین[۲] با نامه‌ای مخفیانه امام را در جریان امر قرار داد. پس از رسیدن نامه به امام، آن حضرت اهل بیت و شیعیان و اصحاب خاص خود را فراخواند و از آنان نظر خواست و فرمود: «مَا تُشِيرُونَ‏ فِي‏ هَذَا» (در این موضوع چه نظر مشورتی دارید). آنان نیز نظر مشورتی خود را ابراز کردند مبنی بر آنکه وظیفه خود می‌دانند که در هر حال با امام باشند و این که باید مراقب بود که بهانه به دست دشمن ندهند[۳].

مشخص است که پیشوایان حق در موارد گوناگون مشورت می‌کردند و از رأی و نظر دیگران بهره می‌بردند.

حسن بن جهم[۴] نیز گوید: نزد حضرت رضا (ع) بودیم که صحبت از پدر گرامی وی شد. حضرت فرمود: «كَانَ‏ عَقْلُهُ‏ لَا يُوَازِنُ‏ بِهِ‏ الْعُقُولُ‏ وَ رُبَّمَا شَاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ سُودَانِهِ»[۵]

به امام عرض شد: «آیا شما هم با چنین شخصی مشورت می‌کنید؟» فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رُبَّمَا فَتَحَ‏ لِسَانَهُ‏»[۶].

پیشوایان حق چنان به مشورت کردن اهتمام می‌ورزیدند که این امر با ناباوری بسیاری روبه‌رو می‌شد که چگونه ممکن است امامی از آنان نظر بخواهد؟ معمر بن خلاد[۷] گوید: حضرت رضا (ع) از شخصی به نام سعد نظر خواست و او با ناباوری گفت: «من برای شما نظر دهم؟» و حضرت در حالی که چهره در هم کشیده بود و عصبانی می‌نمود فرمود: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) كَانَ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ ثُمَ‏ يَعْزِمُ‏ عَلَى‏ مَا يُرِيدُ»[۸].

پیشوایان دین خود را برتر از آن نمی‌دیدند که مشورت نکنند و حتی از آن چه دیگران می‌دانند سود نبرند، چنان که علی بن مهزیار[۹] گوید: امام جواد (ع) در نامه‌ای به من خواست تا از فلان کس برای آن حضرت نظر مشورتی بخواهم، زیرا او به امور منطقه خود و چگونگی عمل حاکمان واقف‌تر است؛ و حضرت تأکید کرده بود: «فَإِنَّ‏ الْمَشُورَةَ مُبَارَكَةٌ قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ‏: ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ[۱۰]»[۱۱]»[۱۲]

منبع‌شناسی جامع سیره اجتماعی معصومان

پانویس

  1. هادی موسی بن مهدی چارمین خلیفه عباسی است که از سال ۱۶۹ تا ۱۷۰ هجری خلافت کرد. وی سنگدل و تند خوی و جنایتکار بود و در مدت کوتاه حکومتش بر شیعیان بسیار سخت گرفت و جنایات بی‌شمار مرتکب گشت. ر.ک: تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۰۴-۴۰۶؛ مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۵-۳۳۶.
  2. از اصحاب گرانقدر امام صادق و امام کاظم (ع) است که نزد امام کاظم (ع) جایگاهی ویژه داشت. ر.ک: رجال النجاشی، ص۲۷۳؛ رجال البرقی، ص۴۸؛ رجال ابن داود، ص۲۵۳-۲۵۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۲۷-۲۴۰.
  3. رضی‌الدین أبوالقاسم علی بن موسی ابن طاوس، مهج الدعوات و منهج العبادات، الطبعة الثالثة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۹ ق. ص۲۱۹.
  4. حسن بن جهم شیبانی از راویان ثقه و از اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) است. ر.ک: رجال النجاشی، ص۵۰؛ رجال البرقی، ص۴۹؛ رجال ابن داود، ص۱۰۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۲۹۴-۲۹۶.
  5. با آن‌که عقلی چون او نبود و عقلش از همه برتر بود، اما گاهی با خدمتکار سیاه سودانی خویش مشورت می‌کرد.
  6. «آری، چه بسا خدای تبارک و تعالی [حق و آن چیزی را که ما می‌خواهیم] بر زبان او جاری سازد». المحاسن، ج۲، ص۶۰۲؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۴۲۸؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۱.
  7. معمر بن خلاد بغدادی از راویان ثقه و از اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) است. ر.ک: رجال النجاشی، ص۴۲۱؛ رجال البرقی، ص۵۳؛ رجال ابن داود، ص۳۴۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۶۳-۲۶۴.
  8. «بی‌گمان رسول خدا با یارانش مشورت می‌کرد، سپس بر آن چه می‌خواست تصمیم می‌گرفت». المحاسن، ج۲، ص۶۰۱؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۴۲۸؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۱.
  9. علی بن مهزیار اهوازی از راویان ثقه و از اصحاب امام کاظم و امام رضا امام جواد (ع) است که نزد آنان جایگاهی ویژه داشته است. ر.ک: رجال النجاشی، ص۲۵۳-۲۵۴؛ رجال البرقی، ص۵۴-۵۸؛ رجال ابن داود، ص۲۵۱-۲۵۲؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۹۲-۲۰۵.
  10. سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  11. «بی‌گمان مشورت مبارک و میمون است و خداوند در محکم کتاب خویش به پیامبرش فرموده است: «و در کار [ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن»تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۰۵؛ تفسیر الصافی، ج۱، ص۳۱۰؛ وسایل الشیعة، ج۸، ص۴۲۸؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۳؛ تفسیر البرهان، ج۱، ص۳۲۴.
  12. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۲ ص ۳۴۵.