شریک بن نمله محاربی در تاریخ اسلامی
مقدمه
شریک بن نمله محاربی از کارگزاران صدقات و گردآورندگان زکات بود. در کتابهای گوناگون و به چندین روایت به کارگزاری وی برای امیرالمؤمنین(ع) اشاره کردهاند. ابن ابی شیبه از شریک بن نمله نقل کرده است که علی(ع) مرا به عنوان گردآورنده و ساعی زکات اعزام کرد و برادرم با من بود. کار گردآوری را به انجام رساندم و برادرم را بر شتری حمل نمودم و گفتم اگر علی(ع) اجازه دهد چه بهتر و اگر نپذیرد خود مخارج برادرم را از مال خویش میدهم. نزد علی(ع) رفتم حکایت برادرم را نیز گفتم. فرمود: در آن اموال برای تو نصیبی بوده است[۱].
در تاریخ کبیر بخاری در شرح حال شریک بن نمله آمده است، ابن عیینه از صعب بن حکیم از شریک بن نمله نقل میکند که صعب گفت: او از مردم کوفه است. اسحاق بن کعب گوید: حدیث کرد ما را شریک از حاجز از شریک بن نمله که علی(ع) مرا بر صدقات و زکات گمارد، او از خاندان بنی عوف از بنی جسر بن محارب بن خصفه از قیس عیلان از مضر است[۲].
ابن ابی حاتم رازی آورده است که شریک بن نمله کوفی گفت: علی(ع) مرا بر صدقه گمارد. از او روایت میکند حاجز بن عبدالله و ابن عیینه از صعب بن حکیم بن شریک بن نمله از جدش که شنیدم پدرم این گونه میگفت[۳]. از آنچه گذشت به خوبی روشن میشود که وی کارگزار علی(ع) در صدقات بوده است.[۴]
شرح حال شریک بن نمله محاربی
درباره وی در کتابهای رجالی گفتهاند: شریک بن نمله کوفی جدّ صعب بن حکیم بن شریک است از علی بن ابی طالب و عمر بن خطاب روایت میکند. و از او حاجز بن عبدالله و فرزندش حکیم بن شریک و نوهاش صعب بن حکیم بن شریک روایت مینمایند.
ابن حبان، نام او را در کتاب ثقات آورده است. بخاری یک حدیث در کتاب ادب از وی نقل کرده است[۵].
در تقریب التهذیب میگوید: شریک بن نمله کوفی مقبول و از طبقه سوم است[۶].[۷]
تصحیح سند یک روایت
برابر آنچه در تاریخ کبیر الجرح و التعدیل، تهذیب الکمال و تهذیب التهذیب آمده افزون بر فرزند شریک حکیم و نوهاش صعب، حاجز بن عبدالله نیز از او روایت نقل میکند. و برابر آنچه در دو کتاب اول آمده، حاجز بن عبدالله از شریک بن نمله نقل میکند که علی(ع) مرا به عنوان کارگزار صدقه قرار داد. بنابراین، روایتی که احمد حنبل از وکیع از شریک از حاجز جسری نقل کرده است که «علی(ع) مرا بر صدقه گمارد»[۸]. مقطوعه است و پس از نام حاجز جسری، نام شریک بن نمله افتاده است. کارگزار صدقات شریک بن نمله است نه حاجز الجسری. و ما روایت دیگری نداریم که حاجز کارگزار علی(ع) بوده است.[۹]
شریک بن نمله در صفین
از گزارشی که ابن ابی الحدید نقل کرده استفاده میشود که شریک بن نمله محاربی در صفین در خدمت علی(ع) بوده است. از صعب بن حکیم بن شریک بن نمله محاربی از پدرش از جدش شریک نقل میکند که میگفته است: در روزهای جنگ صفین، عراقیان و شامیان جنگ میکردند و از جایگاه خود دور میشدند و تا گرد و خاک فرو نمیشست کسی نمیتوانست به جای خود برگردد. تا این که روزی جنگ میکردند و یک دیگر را از بین میبردند و نیروها از جایگاه خود دور شدند و همه جا را گرد و غبار گرفت. چون گرد و خاک فرو نشست ناگاه علی(ع) در کنار پرچم ما (بنی محارب) قرار گرفته بود. علی(ع) فرمود: آیا آبی هست؟ من مشک آبی آوردم و لبه آن را خم کردم که آب بیاشامد. فرمود: نه ما از این که از لبه مشک آب بنوشیم نهی شدهایم. و حضرت این گونه مسائل بهداشتی را رعایت میکرد.
آنگاه شمشیرش را که از سر تا قبضه خون آلود بود آویخت و من بر دستهایش آب ریختم هر دو دستش را تمیز شست و سپس با دستهای خود آب نوشید و چون سیراب شد سر خود را بلند کرد و پرسید: افراد قبیله «مُضَر» کجایند؟ گفتم: ای امیرالمؤمنین(ع)! هم اکنون در میان آنها هستی، پرسید: شما از کدام قبیلهاید؟ خدایتان برکت دهد! گفتم: ما فرزندان محارب هستیم. پس قرارگاه خود را دانست و به آنجا بازگشت[۱۰].[۱۱]
شریک بن نمله و قیام مستورد
در سال ۴۳ هجری، مستورد بن عُلَّفه شورش کرد. برای سرکوب وی، شیعیان کوفه داوطلب شدند. افرادی مانند صعصعة بن صوحان در آن شرکت کردند و معقل بن قیس ریاحی یکی از یاران علی(ع) فرماندهی سپاه کوفه را بر عهده داشت. مغیره، حاکم کوفه از صعصعه خواست در نزد عموم مردم به بیان عیوب عثمان بن عفان و ذکر فضائل علی(ع) نپردازد و گفت تنها در جمع یاران خود میتوانی از فضل علی(ع) سخن بگویی. سه هزار تن از شجاعان شیعه با معقل بن قیس همراه شدند[۱۲]. علت همکاری شیعیان کوفه با مغیره در سرکوب مستورد بن علفه تیمی از قبیله تیم الرباب، این بود که وی برادر قطام بود که مهریه خود را شهادت علی(ع) دانست و ابن ملجم را بر این کار واداشت[۱۳].
در این که قطام از قبیله تیم الرباب بوده تردیدی نیست[۱۴]؛ اما برخی منابع، نام پدر وی را علقمه یاد کردهاند که ممکن است تصحیف علفه باشد.
آنچه از ویژگیهای خوارج مسلَّم است دشمنی آنها با علی(ع) بوده است[۱۵].
عبدالله بن عقبه غنوی که کاتب مستورد بود نقل میکند: پس از شکست، سپاه مستورد شبانه حرکت کرده و من به سرعت خودم را به کوفه رساندم و اندکی از ظهر گذشته بود که نزد شریک بن نمله محاربی رفته و گزارش نیروهای خوارج، سرگذشت خودم و پیروزی اصحاب او را دادم [این تعبیر نشان میدهد که شریک از شیعیان بوده است] و از او خواستم با مغیرة بن شعبه حاکم کوفه ملاقات کرده و از او برای من که در سپاه مستورد بودم امان بگیرد. شریک گفت: برای تو امان میگیریم؛ زیرا بشارت خوبی دادی و شبانه حرکت کردی و امور مردم برای من مهم است. شریک بن نمله محاربی نزد مغیرة بن شعبه رفت و از او اجازه ورود خواست. به او اجازه دادند. گفت: من، یک بشارت دارم و یک حاجت. حاجت و خواستهام را برآورده کن تا از بشارتم به تو خبر دهم. مغیره گفت: حاجت تو را بر آورده ساختم. بشارتت را بگو. گفت: در امان قرار بده عبدالله بن عقبه غنوی را! مغیره او را امان داد و گفت: دوست داشتم که همه آنها امان میخواستند. اکنون بشارت خود را بیان کن! شریک گفت: تو را بشارت باد که همه خوارج کشته شدند و همراه من (عبدالله بن عقبه) با آن قوم بوده است؛ حتی آن گونه که دیگران خبر دادند، یک نفر از آنان نجات نیافته است. مغیره گفت: معقل بن قیس چه کرد؟ یاران ما از او خبر ندارند! گفت: معقل با مستورد بن علفه درگیر شده در دست مستورد نیزه و در دست معقل بن قیس شمشیر بوده است: مستورد، نیزه را به سینه معقل زده که از پشتش درآمده و معقل نیز همزمان شمشیر را به فرق سر وی زده است که به مغزش رسیده و هر دو با هم جان دادند[۱۶].
این گزارش حکایت از این دارد که شریک از بزرگان شهر کوفه و از علاقهمندان به علی(ع) بوده است.[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ یوسف اوزبک، مسند علی بن ابی طالب(ع)، ج۳، ص۱۲۰۵، ح۶۸۷۲ به نقل از المصنف ابن ابی شیبه، ج۳، ص۲۰۵؛ موسوعة فقه علی بن ابی طالب(ع)، ص۳۰۲.
- ↑ تاریخ الکبیر، ج۴، ص۲۳۸، ش۲۶۴۹.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۴، ص۳۶۴، ش۱۵۹۴.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 265 - 266.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۱۲، ص۴۷۷ و ۴۷۸؛ تهذیب التهذیب، ج۴، ص۳۰۸، ش۲۸۸۵.
- ↑ تقریب التهذیب، تحقیق عبد الوهاب عبداللطیف، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 200 - 200.
- ↑ مسند علی بن ابی طالب(ع)، ج۱، ص۲۹۴، ح۱۷۰۷ به نقل از التاریخ و العلل، ج۱، ص۱۳۹، ح۶۷۰.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 266 - 267.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۵۴ و مترجم، ج۳، ص۱۳۲.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 267 - 268.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۴۴.
- ↑ الاشتقاق، ص۱۸۶.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۹۵.
- ↑ نهایة الارب، ج۵، ص۲۴۷؛ طبری نام پدر وی را شجنه دانسته (ج ۳، ص۱۱۰).
- ↑ تاریخ طبری (۸ جلدی)، ج۴، ص۱۵۵، ۱۵۷ – ۱۵۸.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 268 - 269.