برهان وجوب شکر منعم
اثبات ضرورت خداجویی و خداشناسی
اگر فردی در حق کسی نیکوکاری، احسان، و نعمتی اعطا کند، عقل حکم میکند شخص متنعم در حد مقدور و به حسب مقدار نعمت و انگیزه احسانکننده، از او سپاس، تشکر و قدردانی نماید، و ترک چنین خصلتی را عقل ناپسندیده، مذموم و ناسپاسی میشمارد. حال سؤال این است که انسان که از نعمت وجود، سلامتی، ذهن و عقل، همچنین نعمتهای مختلف و بیکران دنیا برخوردار است، آیا لازم است که از نعمتبخش خویش سپاس و تشکر نماید یا نه؟ عقل در اصل وجوب سپاس تردیدی به خود راه نمیدهد و لکن هستیبخش و آفریننده این جهان با عظمت را اول باید شناخت، تا بتوان از او تقدیر و سپاس کرد؛ چراکه حقیقت شکر بدون شناخت منعم امکانپذیر نیست. روشن است چگونگی شناخت مبدأ و هستیبخش جهان و انسان در گرو بحثهای خداشناسی است تا بدینسان بتوان آقا و نعمتبخش خود را شناخت و از او اظهار تشکر و امتنان نمود[۱]. اما انسان مبدأ نعمتهای دنیوی را نشاخته و آنها را به اسباب و علل مادی و دنیوی نسبت میدهد. بدینسان به منعم واقعی خود جاهل گشته و به تبع آن نیز از شکر آن باز میماند؛ لذا قرآن با زبان سرزنش به این واقعیت اعتراف میکند: ﴿قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ﴾[۲].
البته شکر منعم خود مراتب مختلفی دارد که از مراتب مختلف شناخت و معرفت منعم نشأت میگیرد، انسانهای کامل و در رأس آنان پیامبر اسلام (ص) به علت معرفت بیشتر به حق تعالی شاکرترین انسانها هستند[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۳ و ۱۸۸.
- ↑ «و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.
- ↑ امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۷ و ۱۸۸.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۱۸.