ابوصرمه انصاری مازنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوصرمه انصاری مازنی
تصویری کهن از مدینه
نام کاملابوصرمه انصاری مازنی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌نجار
محل زندگیمدینه
از اصحابپیامبر خاتم
حضور در جنگ

مقدمه

شاعری است با شعر نیکو، از قبیله بنی مازن بن نجار، و به قولی از بنی عدی بن نجار که البته شهرتش به بنی مازن بیشتر است[۱]. نام او را به اختلاف، مالک بن قیس[۲]، لبابة بن قیس، مالک بن اسعد[۳]، قیس بن مالک بن انس[۴]، قیس بن صرمه و صرمة بن قیس[۵] گفته‌اند. از میان این اسامی، مالک بن قیس صحیح‌تر است[۶].

تاریخ اسلام آوردن او مشخص نیست، ولی باید اسلام او ابتدای ورود رسول خدا (ص) به مدینه و در جریان اسلام آوردن جمعی مردم مدینه باشد. گفته شده او بعد از مسلمان شدن، همراه سلیط بن قیس، بت‌های بنی عدی بن نجار را شکستند[۷]. ابوصرمه در جنگ بدر و دیگر جنگ‌های رسول خدا (ص) شرکت داشت[۸]. وی از جنگ بنی‌المصطلق چنین نقل می‌کند: اسیرانی گرفتیم. برخی درصدد ازدواج با آنان بر آمدند و برخی گفتند متمتع می‌شویم و بعد آنان را می‌فروشیم. اما من و ابوسعید خدری از هر دو کار کناره گرفتیم. یکی از ما گفت که این ستم است. بعد مسئله را به عرض رسول خدا (ص) رساندیم، فرمود: "اشکال ندارد عزل کنید. خداوند متعال تا روز قیامت، آنچه را در تقدیر بوده آفریده است"[۹].

از دیگر احادیث او از رسول خدا (ص) این است که می‌گوید: پیامبر (ص) فرمود: "کسی که به کسی زیان برساند، خداوند به او زیان می‌رساند و کسی که برای کسی دشواری درست کند، خداوند برای او دشواری درست می‌کند"[۱۰].

اشعار ذیل به ابوصرمه نسبت داده شده است[۱۱]؛ چنان که به ابوقیس نیز نسبت داده شده است.

برای من خشمی است که حق با آن آشکار می‌شود، و اخلاقی است که به آن فقیر آقایی پیدا می‌کند، و نصحیتی است خویشان را هر جا باشند، زمانی که خلاف آنچه را در دل دارند ظاهر کنند، و بردباری است که جهل در آن راه ندارد، و میهانی است وقتی قحطی شود و ابرها از باریدن خودداری کنند. لؤلؤه انصاریه، محمد بن کعب قرظی، عبدالله بن محیریز و پسرش محمد بن قیس از او روایت دارند[۱۲][۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۴.
  2. حاکم، معرفه، ص۱۸۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۸۴ و ج۵، ص۳۶۳.
  3. ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۹؛ ابن ماکولا، ج۵، ص۲۲۴؛ مزی، ج۳۳، ص۴۳۶.
  4. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۹.
  5. ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۳۶۳.
  6. ابن حبان، ج۳، ص۳۷۸.
  7. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۸.
  8. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۴.
  9. «مَا عَلَيْكُمْ أَنْ لَا تَعْزِلُوا، فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ قَدَّرَ مَا هُوَ خَالِقٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۹.
  10. «مَنْ ضَارَّ مُسْلِمًا ضَارَّه اللَّهُ، وَمَنْ شَاقَّ مُسْلِمًا شَقَّ اللَّهُ عَلَيْهِ»؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۱۸۸؛ ترمذی، ج۲، ص۲۲۳؛ بغوی، ج۵، ص۱۳.
  11. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۸.
  12. "لنا صرم یدول الحق فیها واخلاق یسوء بها الفقیر ونصح العشیرة حیث کانت اذا مُلئت من الغش الصدور وحلم لا یسوغ الجهل فیه واطعام اذا قحط الصبیر"؛ابن حجر، لسان، ج۷، ص۵۲۹؛ ابن ابی‌حاتم، ج۷، ص۱۰۳.
  13. محمدی، رمضان، مقاله «ابوصرمه انصاری مازنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۸۰.