مهدی بن سابق
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
آشنایی اجمالی
از این راوی در کتب رجال ذکری نشده است و نام او تنها در روایتی که از امام رضا(ع) نقل کرده آمده است ، او میگوید: امام رضا(ع) از پدرانش از علی روایت میکند که آن حضرت فرمودند: هنگامی که تصمیم گرفتم ازدواج کنم از اظهار این موضوع به رسول خدا(ص) خودداری کردم.
من جرأت نداشتم در این موضوع با رسول خدا(ص) سخنی بگویم، این مطلب همچنان در نظرم بود تا آنگاه که خدمت رسول اکرم(ص) رسیدم، رسول خدا(ص) به من فرمودند: ای علی(ع) میل داری ازدواج کنی، عرض کردم رسول خدا(ص) داناتر هستند، من گمان کردم رسول خدا(ص) میخواهند یکی از زنان قریش را برایم خطبه کنند و من از فاطمه محروم گردم.
یکی از روزها رسول اکرم(ص) مرا نزد خود فرا خواندند، در آن روز پیامبر گرامی در خانه امسلمه بودند، من خدمت آن حضرت رسیدم، هنگامی که نظرش بر من افتاد چهرهاش باز شد و سفیدی دندانش برق زد و فرمودند: ای علی(ع) تو را بشارت دهم که امر تزویج تو در حال انجام شدن است (تا آخر حدیث که بسیار طولانی میباشد).[۱]
منابع
پانویس
- ↑ عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 492-493.