معلی بن خنیس کوفی
آشنایی اجمالی
ابوعبدالله معلی بن خنیس کوفی بزاز مدنی اصالتاً عراقی و ساکن مدینه بود[۱]. ابتدا او از موالی بنی اسد و سپس از موالی،[۲]اصحاب،[۳] کارگزاران و مسئول امور مالی امام صادق(ع) به شمار میرفت[۴] و از آن بزرگوار[۵] و امام کاظم(ع) روایت میکرد.[۶] راویانی همچون عبدالکریم بن عمرو، یحیی حلبی و معلی بن زید أحول از او روایت کردهاند.[۷] شیخ طوسی ایشان را از ممدوحان سفرای ائمه به حساب آورده و نام او را در کنار حمران بن اعین و مفضل بن عمر ذکر کرده است.[۸] علامه تستری میگوید که در روایات، مطلبی دلالت بر ذمّ وی وجود ندارد.[۹] کشّی نیز در کتاب رجال خود روایاتی درباره وی نقل کرده که برخی از آنها اقتضای مدح، و برخی اقتضای ذمّ او را دارد،[۱۰] اما نجاشی او را شدیداً تضعیف کرده و قابل اعتماد نمیداند.[۱۱] برخی نیز مانند سید ابوالقاسم خوئی وی را فردی جلیلالقدر و از شیعیان خالص امام صادق(ع) دانسته و گفتهاند که روایات صحیحی در مدح او وارد شده و در آنها تصریح شده که او اهل بهشت است و مورد عنایت امام صادق(ع) بوده است؛ لذا تضعیف نجاشی چندان قابل اعتنا نیست، چون منشأ این تضعیف نسبت غلوّی است که به او داده شده و منشأ این نسبت، غالیان و علمای عامه هستند که خواستهاند به یاران امام صادق(ع) ضربه بزنند.[۱۲] گفتنی است برخی معلّی را مغیری و در شمار کسانی دانستهاند که معتقد به امامت مغیرة بن سعید هستند.[۱۳] کتاب الحدیث[۱۴] و نوروزیه اثر اوست.[۱۵] سرانجام وی پیش از سال ۱۳۴هـ [۱۶] به اتهام غلوّ به دست داود بن علی عباسی به قتل رسید. امام صادق(ع)پس از اطلاع از این امر، به همراه پسرش اسماعیل نزد داود رفت و به قتل معلّی اعتراض کرد. داود مسئول نیروهایش را مقصر دانست که بدون اجازه چنین کرده است و به دستور امام، اسماعیل قاتل معلّی را در همان جا مجازات کرد و کُشت. امام(ع) شب هنگام داوود را هم نفرین کرد و او نیز همان شب درگذشت.[۱۷].[۱۸]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ قاموس الرجال، ج۹، ص۵۶.
- ↑ رجال النجاشی، ج۲، ص۳۶۳.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۱۰.
- ↑ الغیبه (طوسی)، ص۳۴۷.
- ↑ جامع الرواة، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۳۲.
- ↑ جامع الرواة، ج۲، ص۲۴۷ ـ ۲۵۰.
- ↑ الغیبه (طوسی)، ص۳۴۷.
- ↑ قاموس الرجال، ج۹، ص۵۶.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۳۷۶ ـ ۳۸۲.
- ↑ رجال النجاشی، ج۲، ص۳۶۳.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۴۶ و۲۴۷.
- ↑ خلاصة الاقوال، ص۲۵۹.
- ↑ الذریعه، ج۶، ص۳۶۷.
- ↑ معالم العلماء، ص۱۲۱.
- ↑ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۳۲.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۳۷۹ و ۳۸۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۷۷۱-۷۷۲.