وظیفه فقرا در برابر ثروت‌مندان در اسلام چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
وظیفه فقرا در برابر ثروت‌مندان در اسلام چگونه ترسیم شده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

وظیفه فقرا در برابر ثروت‌مندان در اسلام چگونه ترسیم شده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد جواد برهانی

حجت‌ الاسلام‌ و المسلمین محمد جواد برهانی در کتاب «سیره اجتماعی پیامبر اعظم» در این‌باره گفته‌ است:

  • «قناعت داشتن: در حدیث نبوی آمده است: بهترین مؤمنان قانع و بدترین آنها طمع‌کار است: «خيار المؤمنين القانع و شرارهم الطّامع»[۱]. در حدیثی از امیر المؤمنین (ع) روایت شده است که حضرت فرمود: قناعت منجر به عزت می‌گردد: « القناعة يؤدّي إلى العزّ»[۲]. مؤمن باید در زندگی‌اش قانع باشد و در جامعه با عزت زندگی کند و از طمع بپرهیزد. همه مردم فرد قانع را دوست دارند و به وی احترام می‌گذارند؛ زیرا وی چشم طمع به مال مردم ندوخته است. قناعت سرمایه‌ای تمام نشدنی است. در حدیث نبوی آمده است، قناعت مالی است که تمام نمی‌شود: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ»[۳].
  • طمع نداشتن: مردی خدمت رسول خدا مشرف شد و از حضرت خواست چیزی به او یاد دهد. حضرت فرمود: بر تو باد به ناامیدی از آن‌چه در دست مردم است؛ زیرا بی‌نیازی نقد و حاضر است. مرد عرض کرد: ای رسول خدا! بیشتر به من تعلیم نما، فرمود: « إِيَّاكَ وَ الطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحَاضِرُ»؛ «از طمع بپرهیز؛ زیرا آن فقر حاضر است»[۴].
  • چیزی از ثروتمندان نخواستن: فقرا نباید در برابر ثروتمندان خود را ذلیل کنند و از آنها انتظار کمک داشته باشند. امام باقر (ع) می‌فرماید: «عزت مؤمن در دین خود این است که از آن‌چه مردم دارند، مأیوس باشد»[۵]. این حدیث عزت مؤمن را در این می‌داند که چشم طمع نداشته باشد و با قناعت، عزت خود را حفظ کند»[۶]

منبع‌شناسی جامع سیره اجتماعی معصومان

پانویس

  1. نهج الفصاحه، حدیث ۱۴۶۷.
  2. غررالحکم، حدیث ۱۹۰۱، ص۳۹۱.
  3. نهج الفصاحه، حدیث ۲۱۱۱.
  4. وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۵.
  5. اصول کافی، ج۲، ص۱۴۹.
  6. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۲۰۹.