اصحاب کهف در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==شمار و نامهای اصحاب کهف== | ==شمار و نامهای اصحاب کهف== | ||
شمار اصحاب کهف، چنان که از عنوان داستان در منابع مسیحی، یعنی "هفت خفتگان" پیداست، ۷ نفر است. برخی نیز آنان را ۵ تن و برخی نیز ۱۳ تن نقل کردهاند. <ref>اهل الکهف، ص ۸۸. </ref> نامهای اصحاب کهف، طبیعتاً، نامهایی یونانی است، زیرا اِفِسوس، از شهرهای یونان است. این نامها عبارت است از: مکسملینا، [[یلمیخا]]، دیمومدس (دیموس)، امبلیکوس، مرطونس، بیرونس، کشطونس. <ref>اهل الکهف، ص ۸۸. </ref> روشن است که این نامها با ورود به نوشتارهای [[اسلامی]] و [[عربی]] دستخوش تغییراتی شده است، چنان که [[طبری]] نامهای ایشان را این گونه نقل کرده است: مکسلمینا، محسلمینا، یملیخا، مرطونس، کسطونس، ویبورس، ویکرنوس، یطبیونس و قالوش. <ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۷۶. </ref> خود وی نیز بر اساس روایتی دیگر نامهای دیگری را با اندکی تفاوت ذکر میکند. <ref> جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۵۲. </ref> [[قرآن مجید]] هیچگونه تصریحی درباره شمار اصحاب کهف ندارد و تنها بیان میکند که [[مردم]] در عدد اصحاب کهف[[اختلاف]] نظر داشتهاند؛ برخی ایشان را با سگ همراهشان ۴ تن و برخی ۶ تن و برخی ۸ تن دانستهاند: {{متن قرآن|سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَيَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا}}<ref>«خواهند گفت: سه تن بودند چهارمین آنان سگشان بود و میگویند پنج تن بودند ششمین آنان سگشان بود- در حالی که تیری در تاریکی میافکنند- و میگویند: هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود؛ بگو: پروردگارم از شمار آنان آگاهتر است، جز اندکی (شمار) آنها را نمیدانن» سوره کهف، آیه ۲۲.</ref> و چون {{متن قرآن|رَجْمًا بِالْغَيْبِ}} را که اشاره به بیدلیل بودن سخن [[مردم]] است پس از دو قول اول ذکر کرده و قول سوم را بدون چنین تعبیری آورده، برخی نتیجه گرفتهاند که [[قرآن]] نظر سوم را [[تأیید]] میکند،<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ نمونه، ج ۱۲، ص ۳۸۳. </ref> به هر روی، قرآن شمار کسانی را که از عدد [[اصحاب کهف]] [[آگاه]] بودند اندک میداند: {{متن قرآن|قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ }}، ازاینرو به [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] میدهد که جز به نحو مستدل با ایشان در این مورد به [[گفتوگو]] نپردازد: {{متن قرآن|فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا }}؛ {{متن قرآن|مِرَاءً ظَاهِرًا }} به معنای بحث | شمار اصحاب کهف، چنان که از عنوان داستان در منابع مسیحی، یعنی "هفت خفتگان" پیداست، ۷ نفر است. برخی نیز آنان را ۵ تن و برخی نیز ۱۳ تن نقل کردهاند. <ref>اهل الکهف، ص ۸۸. </ref> نامهای اصحاب کهف، طبیعتاً، نامهایی یونانی است، زیرا اِفِسوس، از شهرهای یونان است. این نامها عبارت است از: مکسملینا، [[یلمیخا]]، دیمومدس (دیموس)، امبلیکوس، مرطونس، بیرونس، کشطونس. <ref>اهل الکهف، ص ۸۸. </ref> روشن است که این نامها با ورود به نوشتارهای [[اسلامی]] و [[عربی]] دستخوش تغییراتی شده است، چنان که [[طبری]] نامهای ایشان را این گونه نقل کرده است: مکسلمینا، محسلمینا، یملیخا، مرطونس، کسطونس، ویبورس، ویکرنوس، یطبیونس و قالوش. <ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۷۶. </ref> خود وی نیز بر اساس روایتی دیگر نامهای دیگری را با اندکی تفاوت ذکر میکند. <ref> جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۵۲. </ref> [[قرآن مجید]] هیچگونه تصریحی درباره شمار اصحاب کهف ندارد و تنها بیان میکند که [[مردم]] در عدد اصحاب کهف[[اختلاف]] نظر داشتهاند؛ برخی ایشان را با سگ همراهشان ۴ تن و برخی ۶ تن و برخی ۸ تن دانستهاند: {{متن قرآن|سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَيَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا}}<ref>«خواهند گفت: سه تن بودند چهارمین آنان سگشان بود و میگویند پنج تن بودند ششمین آنان سگشان بود- در حالی که تیری در تاریکی میافکنند- و میگویند: هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود؛ بگو: پروردگارم از شمار آنان آگاهتر است، جز اندکی (شمار) آنها را نمیدانن» سوره کهف، آیه ۲۲.</ref> و چون {{متن قرآن|رَجْمًا بِالْغَيْبِ}} را که اشاره به بیدلیل بودن سخن [[مردم]] است پس از دو قول اول ذکر کرده و قول سوم را بدون چنین تعبیری آورده، برخی نتیجه گرفتهاند که [[قرآن]] نظر سوم را [[تأیید]] میکند،<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ نمونه، ج ۱۲، ص ۳۸۳. </ref> به هر روی، قرآن شمار کسانی را که از عدد [[اصحاب کهف]] [[آگاه]] بودند اندک میداند: {{متن قرآن|قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ }}، ازاینرو به [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] میدهد که جز به نحو مستدل با ایشان در این مورد به [[گفتوگو]] نپردازد: {{متن قرآن|فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا }}؛ {{متن قرآن|مِرَاءً ظَاهِرًا }} به معنای بحث غالب و مسلط است؛ بدین معنا که با آنان چنان با [[استدلال]] [[سخن]] بگو که گفتار تو بر نظر آنان غالب و مسلط گردد. احتمال دیگر این است که با آنان در [[خلوت]] بحث و گفتوگو نکن، زیرا گفتار تو را [[تحریف]] میکنند، بلکه آشکارا و در حضور مردم گفتوگو کن تا نتوانند [[حقیقت]] [[امر]] را تحریف کنند <ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۸۴. </ref> و چون [[خداوند]] خود از همه آگاهتر است: {{متن قرآن|رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ}} دیگر از هیچ کس درباره اصحاب کهف سؤال مکن: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا}}، زیرا [[علم خداوند]] تو را از هر چیز [[بینیاز]] میکند <ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۲۷۰. </ref>.<ref>[[منصور نصیری|نصیری، منصور]]، [[اصحاب کهف - نصیری (مقاله)|مقاله «اصحاب کهف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==مکان [[غار]] اصحاب کهف== | ==مکان [[غار]] اصحاب کهف== |