پرش به محتوا

آیا امام مهدی از اولاد و نسل عباس است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ظهور' به 'ظهور'
جز (جایگزینی متن - 'ظهور' به 'ظهور')
خط ۳۶: خط ۳۶:
::::::نتیجه اینکه، [[سند]] این [[حدیث]] با این عبارت و با هردو طریق، ساقط و بدون اعتبار است.
::::::نتیجه اینکه، [[سند]] این [[حدیث]] با این عبارت و با هردو طریق، ساقط و بدون اعتبار است.


دوم: اینکه مجموعه احادیثی برای مقابله با [[حدیث]] [[پرچم‌های سیاه]] که راه را برای ([[ظهور]]) [[مهدی]] [[علوی]]، هموار می‌کند، [[جعل]] شده است. یکی از این‌گونه [[احادیث]]، حدیثی است که ابو سراعة به [[نقل]] از ابو هریرة آن‌را [[نقل]] کرده است: او می‌گوید: از [[پیامبر]] شنیدم؛ فرمود: هنگامی که [[پرچم‌های سیاه]] از جانب [[مشرق]] پیش آیند (بدانید که) اول آن [[فتنه]] است و میانه آن آشوب و پایان آن [[گمراهی]].
دوم: اینکه مجموعه احادیثی برای مقابله با [[حدیث]] [[پرچم‌های سیاه]] که راه را برای (ظهور) [[مهدی]] [[علوی]]، هموار می‌کند، [[جعل]] شده است. یکی از این‌گونه [[احادیث]]، حدیثی است که ابو سراعة به [[نقل]] از ابو هریرة آن‌را [[نقل]] کرده است: او می‌گوید: از [[پیامبر]] شنیدم؛ فرمود: هنگامی که [[پرچم‌های سیاه]] از جانب [[مشرق]] پیش آیند (بدانید که) اول آن [[فتنه]] است و میانه آن آشوب و پایان آن [[گمراهی]].


این [[حدیث]] هیچ ارزشی ندارد، زیرا نام ابو سراعه [[مجهول الحال]] در سلسله [[سند]] آن‌ مشاهده می‌شود و داوودی که از ابو سراعه [[حدیث]] [[نقل]] کرده است، متروک الحدیث است و احادیثش ارزشی ندارد. یحیی بن معین گفته است: [[داوود]]، [[دروغ]] می‌گفت<ref>همان منبع، ج ۲، ص ۳۹.</ref>.
این [[حدیث]] هیچ ارزشی ندارد، زیرا نام ابو سراعه [[مجهول الحال]] در سلسله [[سند]] آن‌ مشاهده می‌شود و داوودی که از ابو سراعه [[حدیث]] [[نقل]] کرده است، متروک الحدیث است و احادیثش ارزشی ندارد. یحیی بن معین گفته است: [[داوود]]، [[دروغ]] می‌گفت<ref>همان منبع، ج ۲، ص ۳۹.</ref>.
خط ۴۲: خط ۴۲:
نظر نگارنده این است که البته [[خداوند]] داناتر از همه است شاید احادیثی که با این اضافه‌ها می‌گوید: قطعا، [[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] در آن است، عکس العملی به [[احادیث]] جعلی در این مورد باشد که [[حقانیت]] [[پرچم‌های سیاه]] را زیر سؤال می‌برند. علاوه بر این، می‌توان گفت که منظور از آن احادیثی که [[مردم]] را به ترک و رها کردن [[پرچم‌های سیاه]] [[تشویق]] می‌کنند و به [[نکوهش]] این پرچم‌ها می‌پردازند، پرچم‌های [[بنی عباس]] باشد.
نظر نگارنده این است که البته [[خداوند]] داناتر از همه است شاید احادیثی که با این اضافه‌ها می‌گوید: قطعا، [[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] در آن است، عکس العملی به [[احادیث]] جعلی در این مورد باشد که [[حقانیت]] [[پرچم‌های سیاه]] را زیر سؤال می‌برند. علاوه بر این، می‌توان گفت که منظور از آن احادیثی که [[مردم]] را به ترک و رها کردن [[پرچم‌های سیاه]] [[تشویق]] می‌کنند و به [[نکوهش]] این پرچم‌ها می‌پردازند، پرچم‌های [[بنی عباس]] باشد.


سوم: این‌گونه [[احادیث]] که در آن عبارت قطعا، [[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] در آن است آمده، با مجموعه احادیثی که فاقد این عبارتند و این پرچم‌ها را زمینه‌چین و هموارکننده راه [[امام مهدی]] {{ع}} دانسته‌اند، در تضاد است. به‌ویژه اینکه این [[احادیث]]، از مدت زمانی فاصل میان [[ظهور]] ایشان {{ع}} و میان خروج این پرچم‌ها، سخن گفته‌اند. یکی از این‌گونه [[احادیث]]، حدیثی است که ابن ماجد آن‌را از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است: [[عبد الله]] گفت: در حالی‌که ما در خدمت [[پیامبر]] {{صل}} بودیم، گروهی از [[جوانان]] [[بنی هاشم]] پیش آمدند. [[پیامبر]] {{صل}} هنگامی که آنها را دید، چشمانشان پر از [[اشک]] شد و رنگ چهره‌اش عوض شد. [[راوی]] می‌گوید: عرض کردم: اکنون حالتی در چهره شما می‌بینیم که برای ما ناخوشایند است و نمی‌خواهیم شما این‌گونه باشید. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] از بین [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[آخرت]] را برای ما و [[اهل بیت]] [[برگزیده]] است، بی‌شک، [[اهل بیت]] من، پس از من، بلاها خواهند دید و آوارگی‌ها خواهند کشید و مورد تعقیب قرار خواهند گرفت تا آنکه گروهی از جانب شرق که [[پرچم‌های سیاه]]، با خود دارند، [[ظهور]] کنند. آنها، خواهان خیر و [[نیکی]] می‌شوند، اما بدانها داده نمی‌شود، (برای آن) [[مبارزه]] می‌کنند و پیروز می‌شوند و آنچه درخواست کرده بودند، بدانها داده می‌شود، اما آنها آن‌را نمی‌پذیرند، تا آنکه آن‌را به مردی از [[اهل بیت]] من می‌دهند، او آن [زمین‌] را، آن‌چنان که آنها آن‌را آکنده از [[ستم]] و [[بیداد]] کرده بودند، سرشار از داد و [[عدالت]] می‌کند. هرکدام از شما در آن زمان زنده بودید، باید نزد آنان برود حتی‌ اگر شده با خزیدن روی برف<ref>سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۶، حدیث شماره ۴۰۸۲.</ref>.
سوم: این‌گونه [[احادیث]] که در آن عبارت قطعا، [[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] در آن است آمده، با مجموعه احادیثی که فاقد این عبارتند و این پرچم‌ها را زمینه‌چین و هموارکننده راه [[امام مهدی]] {{ع}} دانسته‌اند، در تضاد است. به‌ویژه اینکه این [[احادیث]]، از مدت زمانی فاصل میان ظهور ایشان {{ع}} و میان خروج این پرچم‌ها، سخن گفته‌اند. یکی از این‌گونه [[احادیث]]، حدیثی است که ابن ماجد آن‌را از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است: [[عبد الله]] گفت: در حالی‌که ما در خدمت [[پیامبر]] {{صل}} بودیم، گروهی از [[جوانان]] [[بنی هاشم]] پیش آمدند. [[پیامبر]] {{صل}} هنگامی که آنها را دید، چشمانشان پر از [[اشک]] شد و رنگ چهره‌اش عوض شد. [[راوی]] می‌گوید: عرض کردم: اکنون حالتی در چهره شما می‌بینیم که برای ما ناخوشایند است و نمی‌خواهیم شما این‌گونه باشید. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] از بین [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[آخرت]] را برای ما و [[اهل بیت]] [[برگزیده]] است، بی‌شک، [[اهل بیت]] من، پس از من، بلاها خواهند دید و آوارگی‌ها خواهند کشید و مورد تعقیب قرار خواهند گرفت تا آنکه گروهی از جانب شرق که [[پرچم‌های سیاه]]، با خود دارند، ظهور کنند. آنها، خواهان خیر و [[نیکی]] می‌شوند، اما بدانها داده نمی‌شود، (برای آن) [[مبارزه]] می‌کنند و پیروز می‌شوند و آنچه درخواست کرده بودند، بدانها داده می‌شود، اما آنها آن‌را نمی‌پذیرند، تا آنکه آن‌را به مردی از [[اهل بیت]] من می‌دهند، او آن [زمین‌] را، آن‌چنان که آنها آن‌را آکنده از [[ستم]] و [[بیداد]] کرده بودند، سرشار از داد و [[عدالت]] می‌کند. هرکدام از شما در آن زمان زنده بودید، باید نزد آنان برود حتی‌ اگر شده با خزیدن روی برف<ref>سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۶، حدیث شماره ۴۰۸۲.</ref>.


بنابراین، این [[حدیث]] در مورد گروهی سخن می‌گوید که حوادث و رویدادهای گوناگونی، زمان آنها را از [[زمان ظهور]] [[مهدی]] {{ع}}، جدا می‌سازد و [[مهدی]] که [[زمین]] را سرشار از داد و [[عدالت]] و [[انصاف]] می‌کند، در میان آنان نیست.
بنابراین، این [[حدیث]] در مورد گروهی سخن می‌گوید که حوادث و رویدادهای گوناگونی، زمان آنها را از [[زمان ظهور]] [[مهدی]] {{ع}}، جدا می‌سازد و [[مهدی]] که [[زمین]] را سرشار از داد و [[عدالت]] و [[انصاف]] می‌کند، در میان آنان نیست.
خط ۵۰: خط ۵۰:
گونه دوم از [[احادیث]]: این‌گونه از [[احادیث]]، تنها سخن از [[پرچم‌های سیاه]] گفته‌اند و چیز دیگری بر آن نیفزوده‌اند. [[ترمذی]] در سنن خود از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمود: [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] خروج می‌کنند و چیزی آن‌را باز نمی‌دارد تا اینکه آن پرچم‌ها در [[ایلیا]] [[بیت المقدس‌]] به اهتزاز درمی‌آیند؟<ref>سنن الترمذی، ۴، ۵۳۱، ۲۲۶۹.</ref> متقی هندی نیز در کنز العمال این [[حدیث]] را [[نقل]] کرده است که: هنگامی که [[پرچم‌های سیاه]] پیش آیند، [[ایرانیان]] را بزرگ بدارید زیرا [[حکومت]] شما از ([[برکت]]) آنها است<ref>کنز العمال، ج ۲، ص ۹۰.</ref>.
گونه دوم از [[احادیث]]: این‌گونه از [[احادیث]]، تنها سخن از [[پرچم‌های سیاه]] گفته‌اند و چیز دیگری بر آن نیفزوده‌اند. [[ترمذی]] در سنن خود از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمود: [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] خروج می‌کنند و چیزی آن‌را باز نمی‌دارد تا اینکه آن پرچم‌ها در [[ایلیا]] [[بیت المقدس‌]] به اهتزاز درمی‌آیند؟<ref>سنن الترمذی، ۴، ۵۳۱، ۲۲۶۹.</ref> متقی هندی نیز در کنز العمال این [[حدیث]] را [[نقل]] کرده است که: هنگامی که [[پرچم‌های سیاه]] پیش آیند، [[ایرانیان]] را بزرگ بدارید زیرا [[حکومت]] شما از ([[برکت]]) آنها است<ref>کنز العمال، ج ۲، ص ۹۰.</ref>.


او همچنین این [[حدیث]] را از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که: هنگامی که [[پرچم‌های سیاه]] که [[شعیب بن صالح]] در میان آنان است، [[جماعت]] [[سفیانی]] را [[شکست]] دهند، [[مردم]] آرزوی ([[دیدار]] و [[ظهور]]) [[مهدی]] را می‌کنند و خواهان او می‌شوند، [[مهدی]] که [[پرچم]] [[پیامبر]] {{صل}} را با خود دارد، از [[مکه‌]] خروج می‌کند ...<ref>همان منبع، ج ۱۴، ص ۵۹۰.</ref>.
او همچنین این [[حدیث]] را از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که: هنگامی که [[پرچم‌های سیاه]] که [[شعیب بن صالح]] در میان آنان است، [[جماعت]] [[سفیانی]] را [[شکست]] دهند، [[مردم]] آرزوی ([[دیدار]] و ظهور) [[مهدی]] را می‌کنند و خواهان او می‌شوند، [[مهدی]] که [[پرچم]] [[پیامبر]] {{صل}} را با خود دارد، از [[مکه‌]] خروج می‌کند ...<ref>همان منبع، ج ۱۴، ص ۵۹۰.</ref>.


[[شیخ طوسی]] از [[ابو جعفر]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که او فرمود: [[پرچم‌های سیاه]] که از [[خراسان]] خروج می‌کنند، در [[کوفه]] فرود می‌آیند و هنگامی که [[مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کند، آنها، هیئتی به سوی [[امام]] {{ع}} برای [[بیعت]] با ایشان، گسیل می‌دارند<ref>الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۲.</ref>.
[[شیخ طوسی]] از [[ابو جعفر]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که او فرمود: [[پرچم‌های سیاه]] که از [[خراسان]] خروج می‌کنند، در [[کوفه]] فرود می‌آیند و هنگامی که [[مهدی]] {{ع}} ظهور کند، آنها، هیئتی به سوی [[امام]] {{ع}} برای [[بیعت]] با ایشان، گسیل می‌دارند<ref>الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۲.</ref>.


علاوه بر این، [[احادیث]] زیاد دیگری در کتاب‌های تاریخی آمده و در مورد [[پرچم‌های سیاه]]، سخن گفته‌اند. ما نمی‌توانیم بگوییم منظور از این پرچم‌ها، پرچم‌های [[بنی عباس]] است، زیرا این پرچم‌ها و [[یاران]] آن، ویژگی‌ها و صفاتی دارند که این صفات با [[بنی عباس]] مطابقت ندارد. علاوه بر این، این [[احادیث]] می‌گویند: [[مهدی]] از [[مکه]] خروج می‌کند و [[پرچم]] [[پیامبر]] {{صل}} را با خود دارد و ... الخ. که هیچ‌یک از این ویژگی‌ها با [[بنی عباس]] منطبق نیست و هیچ ارتباطی با آنها ندارد.
علاوه بر این، [[احادیث]] زیاد دیگری در کتاب‌های تاریخی آمده و در مورد [[پرچم‌های سیاه]]، سخن گفته‌اند. ما نمی‌توانیم بگوییم منظور از این پرچم‌ها، پرچم‌های [[بنی عباس]] است، زیرا این پرچم‌ها و [[یاران]] آن، ویژگی‌ها و صفاتی دارند که این صفات با [[بنی عباس]] مطابقت ندارد. علاوه بر این، این [[احادیث]] می‌گویند: [[مهدی]] از [[مکه]] خروج می‌کند و [[پرچم]] [[پیامبر]] {{صل}} را با خود دارد و ... الخ. که هیچ‌یک از این ویژگی‌ها با [[بنی عباس]] منطبق نیست و هیچ ارتباطی با آنها ندارد.


در مورد رابطه میان [[احادیث]] نوع اول و دوم هم باید گفت که: [[احادیث]] نوع اول، که از [[مهدی]] {{ع}} نام برده‌اند، اما ویژگی‌های ایشان با [[مهدی عباسی]] انطباق ندارد و از مفاد [[احادیث]] نوع دوم این‌گونه برمی‌آید که منظور از آن، این است که برای [[مهدی]] [[علوی]] [[زمینه‌سازی]] کرده و راه را برای [[ظهور]] ایشان هموار می‌سازد.
در مورد رابطه میان [[احادیث]] نوع اول و دوم هم باید گفت که: [[احادیث]] نوع اول، که از [[مهدی]] {{ع}} نام برده‌اند، اما ویژگی‌های ایشان با [[مهدی عباسی]] انطباق ندارد و از مفاد [[احادیث]] نوع دوم این‌گونه برمی‌آید که منظور از آن، این است که برای [[مهدی]] [[علوی]] [[زمینه‌سازی]] کرده و راه را برای ظهور ایشان هموار می‌سازد.
* نوع دوم: ([[مهدی]]، از [[فرزندان]] عمویم [[عباس]] است)
* نوع دوم: ([[مهدی]]، از [[فرزندان]] عمویم [[عباس]] است)
::::::[[احادیث]] نوع دوم، تصریح کرده‌اند که [[مهدی]] از [[فرزندان عباس]] است. [[سیوطی]] این مطلب را در کتاب الجامع الصغیر<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۶۷۲، ۹۲۴۲، دار الفکر، بیروت.</ref> [[نقل]] کرده است. مناوی هم در کتاب [[فیض]] القدیر شرح الجامع الصغیر گفته است: ابن جوزی گفت: در آن [[سند]] [نام‌] [[محمد بن الولید القمری]] است. ابن عدی گفت: او [[حدیث]] [[جعل]] می‌کرد و آن‌را به [[پیامبر]] {{صل}} نسبت می‌داد، دزدی می‌کرد و اسنادها و متون را تغییر می‌داد. ابن ابی معشر هم گفته است: او بسیار [[دروغگو]] است. سمهودی هم گفته است: پس از او و پیش از او، از او درست‌ترند، اما در این ([[سند]]) نام [[محمد]] بن الولید جعل‌کننده‌ وجود دارد<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، محمد عبد الرئوف المناوی، ج ۶، ص ۳۶۱، ۹۲۴۲ تحقیق احمد عبد السلام، ط ۱، ۱۴۱۵ دار الکتب العلیمة، بیروت.</ref>.
::::::[[احادیث]] نوع دوم، تصریح کرده‌اند که [[مهدی]] از [[فرزندان عباس]] است. [[سیوطی]] این مطلب را در کتاب الجامع الصغیر<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۶۷۲، ۹۲۴۲، دار الفکر، بیروت.</ref> [[نقل]] کرده است. مناوی هم در کتاب [[فیض]] القدیر شرح الجامع الصغیر گفته است: ابن جوزی گفت: در آن [[سند]] [نام‌] [[محمد بن الولید القمری]] است. ابن عدی گفت: او [[حدیث]] [[جعل]] می‌کرد و آن‌را به [[پیامبر]] {{صل}} نسبت می‌داد، دزدی می‌کرد و اسنادها و متون را تغییر می‌داد. ابن ابی معشر هم گفته است: او بسیار [[دروغگو]] است. سمهودی هم گفته است: پس از او و پیش از او، از او درست‌ترند، اما در این ([[سند]]) نام [[محمد]] بن الولید جعل‌کننده‌ وجود دارد<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، محمد عبد الرئوف المناوی، ج ۶، ص ۳۶۱، ۹۲۴۲ تحقیق احمد عبد السلام، ط ۱، ۱۴۱۵ دار الکتب العلیمة، بیروت.</ref>.
۲۱۸٬۴۶۵

ویرایش