عصمت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
عصمت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۷
، ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲←پیشینه بحث
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== پیشینه بحث == | == پیشینه بحث == | ||
{{اصلی|عصمت در تاریخ اسلامی}} | |||
بحثِ عصمت دارای پیشینهای طولانی است و در [[ادیان الهی]] و بلکه [[ادیان]] غیر [[وحیانی]] نیز به نوعی به آن توجه شده است<ref>ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>. در [[دین یهود]] به [[عصمت پیامبران]]{{عم}} توجه شده و برخی سخن پیامبران{{عم}} را سخن [[خداوند]] دانستهاند<ref>کتاب مقدس، سفر خروج، ب۴، ص۱۵.</ref>. در [[آیین مسیحیت]] نیز [[عصمت پیامبر]]{{عم}} بلکه عصمت نویسندگان [[کتاب مقدس]] و [[تأیید]] آنان توسط [[روحالقدس]] مطرح شده است<ref>ضیاییفر، سعید، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۳۸۶.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز از [[عصمت فرشتگان]] و پیامبران{{عم}} یاد کرده<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}} «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶؛ {{متن قرآن|إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}} «و ما آنان را به ویژگییی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم * و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۶-۴۷؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۱۰، ص۵۱.</ref> و [[ابلاغ وحی]] و [[قرآن]] را از دستبرد [[تحریف]] مصون دانسته است<ref>{{متن قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}} «در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۲؛ {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}} «و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. در بعضی [[احادیث]]، مانند [[حدیث ثقلین]] به [[طهارت]] و [[عصمت]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} اشاره شده است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>. | بحثِ عصمت دارای پیشینهای طولانی است و در [[ادیان الهی]] و بلکه [[ادیان]] غیر [[وحیانی]] نیز به نوعی به آن توجه شده است<ref>ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>. در [[دین یهود]] به [[عصمت پیامبران]]{{عم}} توجه شده و برخی سخن پیامبران{{عم}} را سخن [[خداوند]] دانستهاند<ref>کتاب مقدس، سفر خروج، ب۴، ص۱۵.</ref>. در [[آیین مسیحیت]] نیز [[عصمت پیامبر]]{{عم}} بلکه عصمت نویسندگان [[کتاب مقدس]] و [[تأیید]] آنان توسط [[روحالقدس]] مطرح شده است<ref>ضیاییفر، سعید، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۳۸۶.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز از [[عصمت فرشتگان]] و پیامبران{{عم}} یاد کرده<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}} «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶؛ {{متن قرآن|إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}} «و ما آنان را به ویژگییی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم * و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۶-۴۷؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۱۰، ص۵۱.</ref> و [[ابلاغ وحی]] و [[قرآن]] را از دستبرد [[تحریف]] مصون دانسته است<ref>{{متن قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}} «در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۲؛ {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}} «و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. در بعضی [[احادیث]]، مانند [[حدیث ثقلین]] به [[طهارت]] و [[عصمت]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} اشاره شده است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>. | ||